eitaa logo
【علمداࢪکُمیل🇵🇸】
5.3هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
1.7هزار ویدیو
82 فایل
﴾﷽﴿ • - اینجا خونه شُهداست شهدا دستتو گرفتنا ، نکنھ خودت دستتو بڪشی .. • . پاسخ‌بھ‌ناشناس‌ها؛ 〖 @komeil_212 〗 • اندکـےشࢪط! 〖 @Komeil32 〗 . هیئت‌کانالمون!(: 〖 @Komeil_78
مشاهده در ایتا
دانلود
【علمداࢪکُمیل🇵🇸】
‌『 ! '🌿°. 』-
[•🌸•] محبوبِ‌من... مراببخشیدڪھ‌شمارااینھمہ دوست‌مــےدارم(:♥ - 🌱' 🌼:)
Γ🌿🌻🔗°○ ابراهیم‌مےگفت: دنیاهمین‌است‌،تاآدم‌عاشق‌دنیاست وبہ‌این‌دنیاچسبیده، حال‌وروزش‌همین‌است امااگرانسان‌سرش‌رابہ‌سمت‌آسمان‌ بالابیاوردوکارهایش‌رابرای‌رضای‌خدا انجام‌دهد، مطمئن‌باش‌زندگیش‌عوض‌مےشود وتازه‌معنےزندگےکردن‌رامےفهمد(: ♥! •°•علـمـدارکـمـیـل•°• ╔❁•°•♡•°•❁╗ @komeil3 ╚❁•°•♡•°•❁╝
•°♥🖇📿✿ اگر شهیدانہ زندگے ڪنے لازم نیست دنبال شهادت بگردے شهادت خودش پیدایت میڪند.. 🦋:) 🌿' •°•علـمـدارکـمـیـل•°• ╔❁•°•♡•°•❁╗ @komeil3 ╚❁•°•♡•°•❁╝
میلادنازدانہ‌ـــےاباعبداللھ‌؏حضرت‌رقیھ مبارڪ(:♥'
محمد شریف از بچه های شجاع کانال بود. او دلیرانه در همه جای کانال حضور پیدا می کرد و گلوله ها رو بادقت شلیک میکرد و دلاورانه می جنگید. همه از او روحیه می گرفتند. در این هنگام او به سختی مجروح شد. محمد در لحظه ی شهادتش به دوستش گفت:« به مادرم بگو برود شاه عبدالعظیم و مرا دعا کند.» بعد دستش را بالا گرفت و با صدای لرزان. اما با حالت عرفانی خاصی فریاد زد: «مهدی جان ، دست مرا بگیر.» بچه ها دیدند که در لحظه ی شهادتش، چگونه چهره ی معصومانه ی او از شادی شکفت! او به نقطه ای خیره شد و چشمانش برق زد. برگرفته از کتاب📚«راز کانال کمیل» صفحه۱۲۵ ╔❁•°•♡•°•❁╗ @komeil3 ╚❁•°•♡•°•❁╝
『بھ‌نام‌خـداۍابراهـیم🌱!』
🌸🍃 "بـسم‌الله‌الࢪحمن‌الࢪحـیم" السَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم 💛! •°•علـمـدارکـمـیـل•°• ╔❁•°•♡•°•❁╗ @komeil3 ╚❁•°•♡•°•❁╝
گناه‌مثل‌سرابھ! هرچـےبیشترپِیِش‌بُدویی،بیشترتشنہ‌میشی🚶🏿‍♂💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
【علمداࢪکُمیل🇵🇸】
هم اکنون مزار یاد بود شهید ابراهیم هادی😍💔
جوری‌هستی‌کہ‌وقتی‌امام‌زمان‌.؏ـج.یادت بیفتہ‌بالبخندبگہ‌خداحفظش‌کنہ؟!
【علمداࢪکُمیل🇵🇸】
‌『 ! '✌️🏻🤓°. 』-
「•💛•」 المأوےْالـٰـےاللهّٰ‌مِنَ‌الحَنین! پناه‌برخداازدلتنگـے..💔:) - 🌸:)
بھ‌نام‌خـداــےابراهـیم💚'』
🌸🍃 "بـسم‌الله‌الࢪحمن‌الࢪحـیم" السَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم 💛! •°•علـمـدارکـمـیـل•°• ╔❁•°•♡•°•❁╗ @komeil3 ╚❁•°•♡•°•❁╝
°○•🍃🌸•○° صبح‌است‌وغزل‌مےچکدازلحنِ‌نگاهت..:)♥ ✋🏻 🦋 •°•علـمـدارکـمـیـل•°• ╔❁•°•♡•°•❁╗ @komeil3 ╚❁•°•♡•°•❁╝
【علمداࢪکُمیل🇵🇸】
♥:)
♥🍃 🍃 • • ●|💚روایتےا‌‌زطُ💚|● • • اخرهای سال ۹۸ بود مشکلات مالی زیادی داشتیم بابام تا قبل ازاین وضع مالیش خیلی خوب بود ورشکست کرد نزدیک ب ۷سال بود ک بدهکار بودیم وضع روز ب روز بدتر میشد خودمم لیسانس و بیکار چهارسال بود درسم تمام بود ولی کار نبود یک شب خیلی حالم گرفته بود فشار زیادی رومون بود گوشیم تو دستم بود و پروفایل مخاطبهام را نگاه میکردم یکی از مخاطبهام همیشه عکس ی شهیدی رو. گوشیش بود نگاش کردم بعد براش پی دادم این شهید اسمش چیه گفت شهید ابراهیم هادی بعد شروع کرد از خوبیهای ابراهیم گفتن ولی من فقط خواننده بودم توجه زیادی ب حرفهاش نکردم فقط ی بار دیگه نگاه عکسش کردم گفتم نمیدونم کی هستی این داره از خوبیهات میگه اگر شهید خدا هستی مشکل منو حل کن گذشت بعد از یک هفته خانم دوسته بابام بهم زنگ زد گفت خابت را دیدم گفتم چ خوابی؟ گفت تو ی سرزمینی بودی خیلی مردم تو صف وایساده بودن باید از روی. ی پل رد میشدن تو هم توصف بودی ولی بی تاب بود میگفتی نمیتونم پل باریکه ی دفعه ی اقایی ریش بلند با لباس جنگی اومد صدات زد دست را بالا بردی گفت بیا رد شو گفتی نمیتونم میترسم گفت من شهید خدام کمکت میکنم ( این جمله شهید خدام را دقیقا من بهش گفتم اگر شهید خدایی کمکم کن تو خواب اون خانم همینو تکرار کرده بود) از پل ردم کرده بود خانمه ک ادرس میداد ادرس شهید ابراهیم بود من بهش گفتم این همون شهیدیه ک من ازش کمک خواستم خانمه گفت من نمیشناسمش عکسش بفرست برام فرستادم زد زیر گریه گفت همین بود اینجا آشنایی منو ابراهیم شروع شد.و..مشکل ۷ سال بدهکاری و فقر ما داخل ۶ ماه حل شد..:) 💛' 🌿' •°•علـمـدارکـمـیـل•°• ╔❁•°•♡•°•❁╗ @komeil3 ╚❁•°•♡•°•❁╝
هدایت شده از ‌جٰاماندِھْ🕊:)