eitaa logo
【علمداࢪکُمیل🇵🇸】
5.3هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
1.7هزار ویدیو
82 فایل
﴾﷽﴿ • - اینجا خونه شُهداست شهدا دستتو گرفتنا ، نکنھ خودت دستتو بڪشی .. • . پاسخ‌بھ‌ناشناس‌ها؛ 〖 @komeil_212 〗 • اندکـےشࢪط! 〖 @Komeil32 〗 . هیئت‌کانالمون!(: 〖 @Komeil_78
مشاهده در ایتا
دانلود
من وارث آرمان های توأم وارث لباس خاکی تو هرگز نخواهم گذاشت نام صنوبران صداقت پیشه فقط بر بن بست های سنگی شهرم بماند ابراهيم هادی..❤️ ❤️ تا 🕊
دل شهیـد وسیع و بی انتهاست... زیرا هرگاه رود به اقیانوس متصل شود دیگر رود نیست اقیانوس است... دل شهید است که ، به معدن عظمت الهی متصل است و معدن عظمت هم که می دانی بی انتهاست… 🔹 🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️ فرار شهید هادی از وسوسه شیطان ✳️ ابراهیم گرفته و ناراحت بود... رفتم کنارش ازش پرسیم: چیشده داش ابرام؟ مشکلی پیش اومده؟ اول نمی گفت. اما بعدش به حرف اومد: چند روزه دختری تو این محله به من گیر داده و میگه تا تورو به دست نیارم ولت نمی کنم...! ✴️ رفتم تو فکر یدفعه خندیدم! ابراهیم گفت: خنده داره؟ گفتم:داش ابرام ترسیدم فکر کردم چی شده... با این تیپ و قیافه ای که تو داری این اتفاق عجیب نیست! ⚛ گفت: یعنی چی؟! یعنی بخاطر تیپ و قیافه ام این حرفو زده؟ گفتم: شک نکن…! ✳️ روز بعد تا ابراهیم رو دیدم خندم گرفت... با موهای تراشیده اومده بود محل کار و بدون کت و شلوار... فردای اون روز با پیراهن بلند به محل کار اومد و باچهره ای ژولیده تر... حتی با شلوار کردی و دمپایی آمده بود... ✴️ ابراهیم مدتی این کار را ادامه داد تا از این وسوسه شیطانی رها شد... 📚سلام بر ابراهیم1
【علمداࢪکُمیل🇵🇸】
سلام عزیزان✋🏻.روز گذشته گفتم که اگه ۱۵۰تایی بشیم مسابقه داریم😍🌷 اگه موافق باشین یه مسابقه نقاشی بزار
دوستان عزیزم متاسفانه یکی از اعضای کانال به بنده پیام داد و گفت که همه نمی توانن نقاشی قشنگ بکشن😕 به بنده گفت که چالش رو تغییر بدم🤓 آیا شما دوست دارید چالش تغییر کنه
"گذر ایام" فهمیدم ایشان حضرت عزرائیل است. ترسیده بودم. اما با خودم گفتم: اگر ایشان اینقدر زیبا و دوست داشتنی است، پس چرا مردم از او می ترسند؟! می خواستند بروند که با التماس جلو رفتم و خواهش کردم که مرا هم ببرند. التماس های من بی فایده بود. با اشاره حضرت عزرائیل برگشتم سر جایم و گویی محکم به زمین خوردم! در همان عالم خواب ساعتم را نگاه کردم. رأس ساعت ۱۲ ظهر بود. هوا هم روشن بود. موقع زمین خوردن، نیمه چپ بدن من به شدت درد گرفت. در همان لحظات از خواب پریدم. نیمه شب بود. می خواستم بلند شوم اما نیمه چپ بدن من شدیداً درد میکرد!! خواب از چشمانم رفت. این چه رویایی بود؟ واقعا من حضرت عزرائیل را دیدم!؟ ایشان چقدر زیبا بود!؟ روز بعد از صبح زود دنبال کار سفر مشهد بودم. همه سوار اتوبوس ها بودند که متوجه شدم رفقای من، حکم سفر را از سپاه شهرستان نگرفته اند. سریع موتور پایگاه را روشن کردم و با سرعت به سمت سپاه رفتم. در مسیر برگشت، سر یک چهار راه، راننده پیکان بدون توجه به چراغ قرمز جلو آمد و از سمت چپ با من بر خورد کرد. انقدر حادثه شدید بود که من پرت شدم روی کاپوت و سقف ماشین و از پشت پیکان روی زمین افتادم...
دوستان عزیز لطفا داخل نظر سنجی شرکت کنید
♥بـہ نـام آنڪہ دل ڪاشـانہ اوست♥ تعریف دروغ: سخنے غیر از واقع است. یکے از گناهـان است. تمام زشتی ها در خانہ‌ای جمع هستند و کلید آن دروغ است. ✨دروغ‌ آدمے‌ را‌ کند‌ شرمسار ✨ ✨دروغ آدمے را کند بے وقار✨ ریشہ دروغ: ۱-حسادت:مثال قرآنی:برادران حضرت یوسف🌸 ۲-خشم وعصبانیت. ۳-برای جلب توجه کردن. آثـار: ۱- تمامی فرشته‌ها از انسان دور می شوند. ۲-باعث رسوایی می شود. ۳-مبتلا شدن به دروغ های دیگر.