eitaa logo
【علمداࢪکُمیل🇵🇸】
5.3هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
1.7هزار ویدیو
82 فایل
﴾﷽﴿ • - اینجا خونه شُهداست شهدا دستتو گرفتنا ، نکنھ خودت دستتو بڪشی .. • . پاسخ‌بھ‌ناشناس‌ها؛ 〖 @komeil_212 〗 • اندکـےشࢪط! 〖 @Komeil32 〗 . هیئت‌کانالمون!(: 〖 @Komeil_78
مشاهده در ایتا
دانلود
•°💚✨🔗✿ دکتر نوری المالکی: بعد از آن که از نخست وزیری عراق کنار رفتم، به مناطق درگیری که دربالای دیالی واقع شده اند، رفتم. به منطقه ای رسیدیم که میان داعش و نیروهای ما قرار داشت؛ جایی که ارتش و حشد با هم بودند. وضع خطرناک بود به من اجازه ندادند آنجا بمانم؛ زیرا گلوله باران ادامه داشت. یک لحظه دیدم حاج قاسم از ماشین پیاده شد. او از سمت جبهه دشمن و خط تماس آمده بود.... او در خط مقدمی بود که برادران به من اجازه نمی دادند در آنجا بمانم و به من می گفتند منطقه خطرناک است!! سردار سلیمانی در دوران هشت سال دفاع مقدس هم همین روحیه را داشت. مهندس مصطفی موذن زاده، قائم مقام لشکر ثارالله در دوران دفاع مقدس می گوید: در عملیات کربلای یک، بایکی از بچه های اطلاعات و عملیات با یک موتور سیکلت رفت به سمت قلب جبهه، و منتظر نشد تا خط پاک شود؛ در حالی که عراقی ها در منطقه پراکنده بودند. 📚:شاخص های مکتب شهید سلیمانی •°•علـمـدارکـمـیـل•°• ╔❁•°•♡•°•❁╗ @komeil3 ╚❁•°•♡•°•❁╝
مثل چای با عطرِ هل وسط سرمای هوا مثلِ عطر یک آشنا می‌ چسبد به جان … یکی که اسمش بی‌ هیچ قید و شرطی رفیق است در این قطحی واژه‌ دوست 🖇💛 🖇💛
【علمداࢪکُمیل🇵🇸】
#دعاۍڪمیل💔:)
دلم مال تو ، دلم با تموم خواسته هاش مال تو نکنه این، شب جمعه فراموشم کنی من جز تو کسی رو ندارم... اونقدر صدات میکنم تا منو لایق وصل کنی دعای‌کمیل‌بخونیم..(:💔🕊
【علمداࢪکُمیل🇵🇸】
مثل چای با عطرِ هل وسط سرمای هوا مثلِ عطر یک آشنا می‌ چسبد به جان … یکی که اسمش بی‌ هیچ قید و شرطی
داداش‌ابراهیم! شب‌جمعہ‌ڪربلاالتماس‌دعا💔🖐 دعاکن‌برای‌دلای‌بی‌قرارمون . . . بہ‌رسم‌رفاقت برایمان‌دعاڪن... کہ‌دعایت‌خریدارداردنزدمادرسادات:)🥀
تڪ‌یݪ‌امدالبنین؛قرص‌قمربنی‌هاشم‌؛رخصٺ💔
الـسـلام‌علـیڪ‌یابن‌ام‌البـنـیـن...💔
امشب‌روضہ‌میـروعـلـم‌داریـم، روضہ‌ۍعـمـوۍرقـیـہ...💔:)
بـریـم از زبـان اربـاب اون لحظات رو حـس ڪنـیـم...🥀
تا افتادی رو زمین منم از ڪمر خم شدم ببین پاشو خواهر توداره از این غصہ میمیره...
عباسم...💔
پاشو اۍ علمدار لشڪرم شده خیره دشمن سوۍ حرم ببین ڪہ از این دورۍ دخترم بهونہ گیره...چے میگہ؟
میگہ عمو بیا،جونم بہ لب رسید در انتظارتہ ،داره بہ تو امید اما نمے دونہ ،زخمیہ پیڪرت اۍ واۍ اگہ بیاد ،آخر بالا سرت
میبوسم حالا چشم تار تو نگو ڪہ همین جاست مزار تو چہ طورۍ برم از ڪنار تو؟
برادرمن...🥀
پاشو ذڪر حیدر رو دم بگیر پاشو روۍ دوشت علم بگیر پاشو راه بہ سوۍ حرم بگیر اۍ یاور من...💔
باور نمے ڪنم ، دستت جدا شدہ با ضربہ‌ۍعمود ،فرقت دو تا شدہ
* این‌بیت‌کم‌نزارۍها *
عباسم...💔 بعد تو دشمنم ، تا خیمہ ها میاد نقشہ داره برا اهل حرم زیاد💔😭
سہ شعبہ زدن بے هوا بہ تو زدن تیر بہ مشڪ پر آب تو با نیزه زدن دشمنا بہ تو رحمے ندارن...💔
آخہ‌میگن‌همچین ڪہ‌تو‌ڪوفہ‌اینا اومدن ، هرڪس یہ چیزے دستش بود ، یڪے سر ابے عبد اللھ... یڪے سر قاسم... یڪے سر علے اڪبر .. اما یڪ مرتبہ دیدن حرملہ هم سر عباس تو بغلشہ...💔😭
چرا سر عباس رو بہ حرملہ دادن؟ آخہ حتما میخواستن ازش تشڪر ڪنن سہ تا تیر زده تو ڪربلا،همہ رو بیچاره ڪرده.. اول تیرش همین جا بہ عباس بوده ،همچین ڪہ این تیر رو زد ، تیر هم سہ شعبہ ، آخ بمیرم یهو عباس یہ نالہ ای زد "اے‌حسین"💔
"مے خوام امشب یہ جاے دیگہ ای هم ببرمتون...💔"
سہ شعبہ زدن بے هوا بہ تو زدن تیر بہ مشڪ پر آب تو با نیزه زدن دشمنا بہ تو رحمے ندارن...💔
باڪینہ بہ سمت تو اومدن نخواستن یہ ذره امون بدن چہ زخمایے بہ پیڪرت زدن چہ بیشمارن...💔😭
گفت "داداش"...💔
خون ها رو از سر و روے تو میبرم من میدونم اومد ،پیش تو مادرم داااادااااش آماده ای بشنوی؟ گفتہ برای تو ،از سیلے خوردنش گفتہ ڪہ حیدر و دست بستہ بردنش...💔😭
همہ‌ی‌شهدا وقتے میخوان جون بدن امامشون رو صدا میڪنن...💔 عباسم داداشش رو صدا زد...😭💔