eitaa logo
【علمداࢪکُمیل🇵🇸】
5.3هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
1.7هزار ویدیو
82 فایل
﴾﷽﴿ • - اینجا خونه شُهداست شهدا دستتو گرفتنا ، نکنھ خودت دستتو بڪشی .. • . پاسخ‌بھ‌ناشناس‌ها؛ 〖 @komeil_212 〗 • اندکـےشࢪط! 〖 @Komeil32 〗 . هیئت‌کانالمون!(: 〖 @Komeil_78
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌿 ヅ کمیل عصبی غرید: ــ خفه شو عوضی ــ اوه آروم باش اخوی ــ تیمور دعا کن دستم بهت نرسه ،باور کن تیکه تیکت میکنم ــ وای ترسیدم،یعنی اینقدر خاطر این خانم و میخوای که اینطور عصبی شدی ،اسمش چی بود ؟سمانه!درست گفتم؟ ــ اسمشو به زبونت نیار 😤، ــ آروم باش،راستی دیشب تونستی خانم تو آروم کنی،بدبخت خیلی ترسیده بود کمیل فریاد زد: ــ میکشمت تیمور میکشمت تیمور بلند خندید و گفت : ــ نمیتونی،من چند قدم از تو جلوترم،بابت عکس ها هم نمیخواد از من تشکر کنی میتونی از عکاس کوچولو تشکر کنی کمیل تا میخواست فریاد بزند و او را تهدید کند،تیمور تماس را قطع کرد،نفس نفس می زد،صورتش داغ شده بود،امیرعلی سریع لیوان آبی را به طرفش گرفت. ــ نمیخوام ــ بخور،الان سکته میکنی کمیل لیوان را از دستش گرفت و نوشید. با صدای خشداری گفت: ــ از عکسا چی فهمیدی؟ ــ چیزس ندارن ،فقط معلومه کسی که این عکس ها رو از همسرت گرفته از اعضای خانه بوده،آخه همسرت یک جا به دوربین لبخند زده،اون عکسا هم برای محضره،پس غریبه ای تو محضر نبوده . گوشی را به طرف کمیل گرفت و گفت: ــ حتما کسی از گوشی یکی از خانوادت برداشته کمیل زیرلب زمزمه کرد: ــ عکاس کوچولو ،عکاس کوچولو چشمانش را بست و به آن شب و روز عقد برگشت،چیزهایی یادش آمد که ای کاش هیچوقت یادش نمی آمد،باورش سخت بود، ــ کمیل داری به چی فکر میکنی؟ ــ اون روز همه از محضر بیرون اومدن فقط.. ــ نه کمیل غیر ممکنه ــ امیرعلی خودشه ،لعنتی خودشه امیرعلی گیج روی صندلی نشست و زیر لب گفت: ــ خدای من کمیل چنگی به کتش زد و گوشی اش را برداشت،امیرعلی سریع ایستاد و جلویش ایستاد: ــ کجا داری میری ــ باید تکلیف این موضوعو مشخص کنم ــ نه کمیل الان نه ،بلاخره به خاطر... ــ خودشم بفهمه زودتر از من اینکارو میکنه امیرعلی را کنار زد و از اتاق بیرون رفت ... 〇 @Komeil3➣ •ميخاے از اولش بخونے؟🙃🎈↓ 🌿{https://eitaa.com/komeil3/8953
🌿 ヅ ـــ صغری بس کن دیگه ــ اِ صبر کن بقیشو برات تعریف کنم ــ باور کن از بس خندیدم شکم درد گرفتم ــ بی لیاقتی دیگه ــ تو مگه کلاس نداشتی؟ ــ آره الان میرم،منتظرم میمونی باهم برگردیم ــ باشه میرم تو کافه منتظرت میمونم صغری بوسه ای بر گونه اش مینشاند. ــ عشقی به مولا ــ برو دیگه سمانه بعد از سفارش قهوه روی یکی از صندلی ها می نشیند،به صفحه گوشی اش نگاهی می اندازد،چند پیام از دوستانش داشت،دوست داشت با کمیل تماس بگیرد اما نمیخواست مزاحم کارش شود. گارسون قهوه را جلویش گذاشت،سمانه تشکری کرد،با روشن و خاموش شدن صفحه ی گوشی اش ،نگاهی به آن انداخت با دیدن اسم زندایی لبخندی زد و جواب داد: ــ به به زندایی جان اما صدای نگران و آشفته ی زهره لبخند را از روی لب های سمانه پاک کرد. ــچی شده زندایی ــ بچم ــ برا ارش اتفاقی افتاده؟ ــ تازه کمیل اومد خونمون،خیلی عصبی بود آرش داشت آماده می شد تا بره دانشگاه اما کمیل بدون هیچ حرفی دستشو گرفت انداخت تو ماشین سمانه نگران پرسید: ــ کمیل اینکارو کرده؟ ــ آره زهره نالید و گفت: ــ سمانه یه زنگ بزن به کمیل ببین چی شده دارم از نگرانی میمیرم ــ چشم زندایی الان زنگ میزنم ــ خبرم کن ــ چشم سمانه سریع قطع کرد و با دستان لرزان شماره کمیل را گرفت کمیل اولین تماس را رد کرد اما سمانه آنقدر تماس کرد گرفت که تا کمیل جواب داد: ــ چیه سمانه عصبانیت و ناراحتی در صدایش کاملا مشهود بود ــ کمیل کجایی؟ ــ سرکار ــ کمیل باید بهات حرف بزنم ــ بعدا سماته ــ جان من کمیل کارم مهمه ــ باشه میام دنبالت ــ خودم میام بگو کجا کمیل کلافه گفت: ــ یک ساعت دیگه بیا همون خونه ــ باشه خداحافظ ــ خداحافظ سریع از جایش بلند شد بعد از حساب کردن،از دانشگاه بیرون رفت و برای اولین تاکسی دست تکان داد ... 〇 @Komeil3➣ •ميخاے از اولش بخونے؟🙃🎈↓ 🌿{https://eitaa.com/komeil3/8953
°•. 💜🌸🍃 - سمتِ‌دلتنگۍما چندقدم‌راھ‌نیست!.. 🌱 :)
@saut_hossain (21).mp3
2.03M
رفتے اے هوࢪ من آیہ ے نوࢪ من..♡:) 🥀 🎙 •°•علـمـدارکـمـیـل•°• ╔❁•°•♡•°•❁╗ @komeil3 ╚❁•°•♡•°•❁╝
|‏نامِ‌تورابردیم درهیاهویِ‌دنیا ما‌را‌صداکن درهیاهویِ‌قیامت...| . ـ ـ ـرا . .
🏴 یا رفیق من لا رفیق له:)♥️
مضحک نیست از کشوری که آمار اول کشته شده های کروناس واکسن کرونا بخریم⁉️😒😏 ❄️ @atreeman❄️
Γ🦋🍃°○ مجھادغیوࢪمن✨ لبخندتوهنوزآࢪامش‌جان‌خواھࢪ‌است :) ـ ـ ـ↯ مࢪدبا؏ـشق مࢪدباایمان🌿 شدࢪھاازشیارزندان‌ها🕊 دࢪدفا؏ازولایت‌زینب اهل‌؏ـالم! شھیدشددهقان^^💔! •°•علـمـدارکـمـیـل•°• ╔❁•°•♡•°•❁╗ @komeil3 ╚❁•°•♡•°•❁╝
یہ‌سِیدرضاگوش‌کنیم؟!...💔:)
خدایی شبها تا ساعت چند بیداریم؟ دو، سه، شایدم چهار!!🤔 چیکار میکنیم ؟! حتما با گوشی کار میکنیم... دنبال چی هستیم؟! این همه ساعت بیداریم خب یک ربع وقت بزاریم نماز شب بخونیم دنبال هرچی هم هستیم بهش میرسیم از برکت و رحمت تا آرامش و اخلاص و
شبتون‌‌منوربہ‌نگاه‌داش‌ابرام💔:) التماس‌دعا... یاعلی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
『 بہ‌نام‌خنده‌چشمان‌ابࢪاهیم♥』
°•.☁️✨🔗°○ خورشید رابگوکہ‌نتابدزِپشت‌ابࢪ، چون‌صبح‌من بہ‌نگاه‌توآغازمیشود #سلام‌عزیزبرادࢪمـ😍✋🏻 •°•علـمـدارکـمـیـل•°• ╔❁•°•♡•°•❁╗ @komeil3 ╚❁•°•♡•°•❁╝
Γ🌼🍃°○ • • ●|🧡روایتۍازتو🧡|● • • ‌ ابراهیم روزها بسیار انسان شوخ و بذله گویی بود. خیلی هم عوامانه صحبت می کرد.اما شب ها معمولا قبل از سحر بیدار بود و مشغول می شد. تلاش هم می کرد این کار مخفیانه صورت بگیرد. ابراهیم هر چه به این اواخر نزدیک می شد. بیداری سحرهایش طولانی تر بود. گویی می دانست در احادیث نشانه شیعه بودن را بیداری سحر و نماز شب معرفی کرده اند. 📚 •°•علـمـدارکـمـیـل•°• ╔❁•°•♡•°•❁╗ @komeil3 ╚❁•°•♡•°•❁╝
ما مذهبی ها! جنس پشت ویترین دین اسلام هستیم جنس های خوب پشت ویترین گذاشته میشه تا مردم بر اساس اون وارد مغازه بشن از رفتار من و شما راجع به پیغمبر قضاوت میکنن...
•°♥🖇📿✿ یکی از شاخصه های عماد هوش بسیار بالای او بود. وقتی فارسی حرف میزد فکر میکردید یک شهروند تهرانی است. جالب اینکه حاج رضوان فارسی را با لهجه ی مشهدی و اصفهانی هم صحبت میکرد. 💛🍃 •°•علـمـدارکـمـیـل•°• ╔❁•°•♡•°•❁╗ @komeil3 ╚❁•°•♡•°•❁╝
روایت عملیات کربلای ۵ ۵ 1⃣ (آب گرفتگی) منطقه آب گرفتگی مصنوعی که صدام بعدازعملیات رمضان از پاسگاه زیدتاطلاییه رابوسیله پمپ های قوی ازهورالعظیم درست کرده بودوارتفاع آن ازیک مترتا سی سانتیمترمیرسیدوعملا نه نیروی پیاده ونه قایق وادوات مکانیزه نمیتوانست از آن عبور کندعلاوه برآن انواع سیم خاردارومیادین مین باقی مانده ازعملیات رمضان وتله های انفجاری وفوگازو... 2⃣(دژ مستحکم ) اين‌ دژ توسط‌ كارشناسان‌ خارجي‌ احداث‌ شده‌ بودكه‌ داراي‌ خاكريزهاي‌ مثلثي‌، هلالي‌، سنگرهاي‌ مستحكم‌ بتوني‌ وموانع‌ ايذايي‌ سنگين‌ وسکوی تانک بود وکانالی دروسط آن ارتباط نیروهای عراقی به سنگرها را آسان میکردو ساخت‌ آن‌ پنج‌ سال‌ طول‌ كشيده‌ بود. 3⃣ (هلالی شکلها) در پشت خط اول چند موضع هلالي شکل احداث، که قطر هر يک به ۳۰۰ الي ۴۰۰ متر و ارتفاع آن به ۵ تا ۶ متر مي رسيد.باجاده ایی پشت آن برای مانورتانک بر روی سکوهایی بلند 4⃣ (خط دوم ) دومين خط دشمن به فاصله صد متر از خط اول و به موازات آن احداث، و سيل بندي بود به عرض ۲۰۵ و ارتفاع ۴ متر که داراي موضع پياده، کانال مواصلاتي و مواضع تانک بود. اين سيل بند از جنوب جاده شروع مي شد و به سمت اروند ادامه داشت. 5⃣ (سومين خط ) خاکريزي بود به موازات خط دوم و داراي مواضع پياده و تانک که در جلوي آن کانال َمتروکه اي به عرض ۴ و عمق ۲ متر احداث شده بود. 6⃣ (نهر دوعيجي) شامل نهر، دژ و چندين موضع هلالي شکل پي در پي، که بر توانايي دشمن براي مقابله و دفاع مي افزود. 7⃣ (نهر جاسم ) ضمن آن که در حد فاصل خط چهارم و پنجم، قرارگاه دشمن، خصوصا قرارگاه تاکتيکي سپاه سوم عراق داراي مواضع مستحکمي بود و پدافند مستقل داشت. پس از خط جاسم تا کانال زوجي، مرکز توپخانه، لجستيک و عقبه لشکر ۱۱ دشمن قرار گرفته بود. 8⃣ ( کانال زوجي ) کانالی به طول بیش ازدوکیلومتروعرض صدمترکه به به کانال ماهی منتهی میشد و مثلثي هايی در غرب کانال زوجي بود. که منطقه شلمچه، را به شکل پنج ضلعي درآورده بود. که از استحکامات بسيار پيچيده اي بر خوردار بود. 9⃣ نهرجاسم ودوعیجی ودریاچه بوبیان ودریاچه ماهیگیری که موانع پیچیده وعجیب واستراتژیک بصره بودند اینها فقط موانع زمینی بودند دربخشهای دیگر چهار طبقه ازموانع سنگین کربلای پنج را ارائه خواهیم کرد. ادامه دارد............
روایت عملیات کربلای ۵ از زبان سردار سلیمانی عزیز فرمانده وقت لشکر ثارالله کرمان در دفاع مقدس قسمت پایانی🅿️ و خلاصه همه قسمت ها سردار سلیمانی: 🎤 سخت ترین محور،محور لشکر 41ثارالله بود که نقش حیاتی در کربلای 5 داشت و دورترین مسیر از داخل آب را باید طی می کرد.مهمترین مشکل ما انتخاب گردان خط شکن بود.عملیات ما تماماً استشهادی بود و ما به وسعت جبهه نیروی استشهادی داشتیم. تلاش می شد عملیات با دقت انجام شود.تمام مسیری که بچه ها باید می رفتند تا دژ دشمن علامت گذاری شده بود وما تا پشت میدان مین دشمن،ارتباط بی سیمی داشتیم. بچه ها داخل آب شدند سه تا ستون غواص به سمت دشمن حرکت کرد.پیش بینی کرده بودیم که در دو ساعت فلان مسیر را طی کنیم.وقتی وارد آب شدیم مسیر را نیم ساعت زودتر طی کردیم و به سمت دشمن حرکت کردیم محور دیگر ما که بچه های لشکر 10 سید الشهداء (کرج) بودند زودتر از ما با دشمن درگیر شدند. ما در فاصله 200 متری سیم خاردها بودیم که درگیری شروع شده بود.منورها به هوا رفت و به این ترتیب درگیری ما با دشمن قبل از رسیدن به سیم خاردار شروع شد. دشمن موانع مشکلات بسیار زیادی ایجاد کرده بود. اما خطوط را شکستیم.این از نکات بارز ما در جنگ بود که هیچ خط دفاعی نتوانست از نفوذ نیروهای ما به داخل منطقه دشمن جلوگیری کند. وقتی خطوط اول توسط شهید عابدینی و شهید حاج علی محمدی پور شکسته شد هنوز دشمن درگیر بود که نیروهای گروهان دوم وارد خط شدند. وقتی شهید طیاری پشت بی سیم صحبت می کرد هیچکس تصور نمی کرد این صحبت ها ازدل دشمن باشد(نوار صحبتهای شهید طیاری موجود است) ابتکار عمل شهید طیاری در این عملیات واقعاً مهم و کارساز بود وقتی شهید طیاری اعلام کرد، از کانال ماهیگیری عبور کرده و من این پیغام را به آقای محسن رضایی دادم ایشان باور نمی کردند. یک صحنه بسیار دیدنی دیگر، دنبال کردن یک لشکر تانک و نفربر عراقی به وسیله 60-50 نفر از بچه های تخریب با دست خالی بود.درغرب کانال ماهی گیری مقاومت عجیبی انجام شد.یکی از فرماندهان شجاع عراقی به نام عدنان خیرالله که بارها هم زخمی شده بود در غرب کانال ماهی مقابل ما ایستاده بود. روز اول ما توانستیم بخش وسیعی را آزاد کنیم و خطوط دفاعی بااستفاده از امکانات دشمن ایجاد کنیم .روز دوم،دشمن با توان نظامی وسیعی وارد میدان شدو شروع به پاتک نمود و روز سوم هر،جنبنده ای که از کانال عبور می کرد می زدند. جنگ ،جنگ تن به تن و نارنجک و تانک بود نصف خط ما را دشمن گرفته بود.با گردانی به کمک ما آمد.روی پل دنیایی از آتش بود.دشمن روی ابتدا تا انتهای پل را که یک کیلومتر طول داشت یکسره آتش می ریخت. تاجیک خود را به غرب کانال ماهی رساند و خط را نجات داد. شهید طیاری در حالی که زخمی بود روی پل می دوید ، هر قدمی که بر می داشت چند تانک بسویش شلیک می کردند. علت اینکه کشورهای دنیا بسیج شدند و قطعنامه 598 را نوشتند ؛ نتایج عملیات کربلای 5 بود. همه دشمنان از حجم مقاومت و فداکاری انجام شده متحیر مانده بودند.کربلای 5 در اوج این همه گرفتاریها و نا بسامانی ها وکمبود امکانات انجام شد. این پیروزی بسیار عظیم و مهم و درخشان تاثیر بسیار اساسی در سرنوشت کل جنگ داشت که دنیا را واداربه عقب نشینی و صدور قطعنامه 598 نمود. یاد امام و شهدا بویژه سردار دلها سلیمانی عزیز و شهدای عملیات کربلای ۵ گرامی و جاودان باد به برکت صلوات 🕊🌷🕊🌹🕊🌷🕊
*﷽* در مکتب ولایت در محضر صادق آل محمد راه امام ، کلام امام 🌻اﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ می‌فرﻣﺎﯾﻨﺪ🎤 👈ﯾﮏ ﻣﺆﻣﻦ ﭼﻬﺎﺭ ﭼﯿﺰ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ: 1. ﺧﺎﻧﻪ ﻭﺳﯿﻊ 2. ﺳﻮﺍﺭﯼ ﺧﻮﺏ 3. ﻟﺒﺎﺱ ﺯﯾﺒﺎ 4. ﭼﺮﺍﻍ ﭘﺮ ﻧﻮﺭ 🍃ﺷﺨﺼﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﻣﺎ ﮐﻪ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ ﭼﻪ ﮐﻨﯿﻢ؟ 🌻ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ:این حدیث ﺑﺎطنی ﻫﻢ ﺩﺍﺭﺩ: 1⃣ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﺯ ﺧﺎنه ﻭﺳﯿﻊ؛ ﺻﺒﺮ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﯿﺎن گر ﺭﻭﺡ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺳﺖ. 2⃣ ﻣﺮﮐﺐ ﺧﻮﺏ، عقل ﺍﺳﺖ. 3⃣ ﻟﺒﺎﺱ ﺯﯾﺒﺎ، ﺣﯿﺎ ﺍﺳﺖ. 4⃣ ﻭ چراغ پر نور، ﻋﻠﻢ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺛﻤﺮﻩ‌ی ﺁﻥ ﺑﻨﺪﮔﯽ ﺍﺳﺖ. 📚: اصول کافی، جلد 6، صفحه 525 هدیه به امام صادق (ع) صلوات 🌷🌷🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎤 🎥 کلیپ های ماندگار و به یاد ماندنی روایت عملیات کربلای ۵ با روایتگری سردار سلیمانی یاد باد آن روزگاران یاد باد یاد یاران سفر کرده بخیر 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
در دل خاڪ و🌸 خون خوابیدن،🥀 تازه گاهے شروعِ بیدارۍ است🌹 پیش چشمانِ💠 عمه‌ۍ سادات🌷 ارباًاربا شدن🕊 چه تڪرارۍ است💚
✊جهاد تنها جنگـــــــ نظامی نیستـــــــ. ❤️امام خامنه ای: به اعتقاد من، امروزه ذکر مســــتحبی بعد از نماز ما کار فرهـــنگی و جهادی در فـــضای مجازی استــــــــ.
میـرسـ ـ ـ ـد آݩــ روز ؛ ڪھ از شوقِ.. نگآهـ♡ـٺ✨ بھ سر و پاے دوَم... :)♥️ ✋🏼♥️'