#حدیثـ_رمضانے💕👌🏻
💫امام صادق علیه السلام فرمود:
آنگاه كه روزه مىگیرى باید چشم و گوش و مو و پوست تو هم روزهدار باشند.«یعنى از گناهان پرهیز كند.»✨
https://eitaa.com/joinchat/1657995312C1fa40b70d9
⚜حاج حسین یکتا:
❇️بچهها!
دلاتونُ تحویل ارباب بدید.😍
دلتو بده به ارباب بگو فقط شب اول قبر سالم تحویلم بده! 😢
✅چشماتون👁 رو بذارید برای خوشگل خوشگلا یوسف زهرا. 😍
چشماتون رو بذارید برای خدا...😍
#حاج_حسین_یکتا
https://eitaa.com/joinchat/1657995312C1fa40b70d9
16.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تُوصیِّۂ رَهبَرِإِنقِلاب
بِہ دُختَرانِ جَوانِ ایرانی!...
https://eitaa.com/joinchat/1657995312C1fa40b70d9
🌿🌹🌿لبــخد در محفل شهداء🌿🌹🌿
آب یخ
قبل از شروع یکی از حملات، همه فرماندهان لشکر 27، تو جلسه ای توجیهی شرکت داشتند.📉
«حاج محمد کوثری» فرمانده لشکر پشت به دیگران، رو به نقشه، مشغول توضیح منطقه عملیاتی بود و اون رو شرح می داد📜
#حاج_محسن دین شعاری #معاون گردان تخریب لشگر، تو ردیف اول نشسته بود.
یکی از نیروها، یک لیوان آب یخ رو از پشت سر ریخت تو یقه حاج محسن😰😂
حاجی مثل برق گرفته ها از جا پرید و آخش بلند شد.😣
برگشت و به سوی کسی که این کار را کرده بود، انگشتش را به علامت تهدید تکون داد👊✊
بعدش، یک لیوان آب یخ از پارچ ریخت و برای پاشیدن، به طرفش نیم خیز شد. 😙😝
حاج محمد که متوجه سر و صدای حاج محسن و خنده های بچه ها شده بود، یک دفعه برگشت و به پشت سرش رو نگاهی کرد😳
حاج محسن که لیوان آب یخ را به عقب برده و آماده بود تا اون رو به سر و صورت اون برادر بپاشه، با دیدن حاج محمد، دستپاچه شد و یک دفعه لیوان را جلوی دهانش گرفت و سر کشید. 😂😂😂😂🤦😜😬
انگار نه انگار که اتفاقی افتاده باشد، گفت: یا حسین(ع)😇🤫
با این کار حاج محسن، صدای انفجار خنده بچه ها، سنگر رو پر کرد و فرمانده لشگر، بی خبر از اون چه گذشته بود، لبخندی زد و برا حاج محسن سری تکون داد☺😊
😂😂😂😂
🔻برای شادی روح شهدا #صلوات🔻
#مدافعان🌺
که او را از دیگران متمایز میکرد، مقید بودنش بود؛ این قضیه بارها به من ثابت شد.
به طور مثال گاهی اوقات مجبور بودیم در خانههای مردم سوریه بمانیم یا از آنها به عنوان سنگر استفاده کنیم.
هنگام نماز که میشد شهید حججی از ساختمان بیرون میرفت
یا در حیاط به اقامه نمازش میپرداخت تا مبادا نمازش شبهای داشته باشد.
#شهیدمحسنحججی😍
🔻برای شادی روح شهدا #صلوات🔻
💛به رویِ دنیـا بست
چشـم هایی را که ،
نذر خـدا کرده بود ...
🌱#سلام_رفیق_شهیدم
•••
«يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا،
إِنـَّا ڪُنَّــا خَاطِئِيــنَ ... »
ای پدر مهربانم !
صدای فرزندان #گنهکارت به
آسمان نمیرسد ؛ پس خودت
برایمان استغفار کن...
✍دستنوشته #شهید_حاج_محمد_پورهنگ همسر خواهر #شهید_حاج_اصغر_پاشاپور درباره علت عزیمت به سوریه :
یک روز صبح که برای نماز صبح بیدار شدم، بعد از نماز خواندن، بدون آنکه همسر عزیزم بفهمد، به بی غیرتی خویش گریه کردم.😔
چرا که داعش کثیف و حرامزاده به حرم دختر علی (ع) حمله کرده بود😠 و من بی غیرت به راحتی خوابیده بودم و خیلی از امیرالمومنین خجالت کشیدم و از ایشان خواستم که مرا به سوریه ببرد تا من فدای دختر عزیز ایشان شوم. که الحمدلله این امر برای من محیا شد و من به سوریه رسیدم.🌹
✨بعد که به زیارت ایشان مشرف شدم، حال عجیبی داشتم. فهمیدم که عنایت خاص به من شده است و خواستم که من و تمام اعضای خانواده ام فدای ایشان شویم که اِن شاالله این اتفاق خواهد افتاد.
💔در حرم حضرت رقیه (س) احساس خاصی داشتم، ناخودآگاه یاد حضرت زهرا (س) افتادم...
https://eitaa.com/joinchat/1657995312C1fa40b70d9