eitaa logo
رب الناس/بقلم علیرضا کمیلی
2.9هزار دنبال‌کننده
57 عکس
35 ویدیو
2 فایل
خاطرات و تأملات علیرضا کمیلی @komaili فعال عرصه بین الملل و عضو اتحادیه امت واحده محقق عرصه های دینی اجتماعی و تشکلی
مشاهده در ایتا
دانلود
💧 درباره آب سیستان خطاب به مردم مظلوم این منطقه! چنانچه وعده داده بودم درباره آب سیستان خواهم نوشت و حالا که رهبری در دیدار با مردم سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی بار دیگر به این مساله اشاره کردند فرصت را مغتتم شمردم تا مقداری صریح در این رابطه بنویسم تا مردم مظلوم این منطقه بدانند که نباید با این مساله متاثر از رسانه برخورد کنند و بدانند که برخی ظاهرا دلسوزان «خودمشما» در واقع جاده صاف کن مافیایی هستند که جیب ش را پر خواهد کرد ولی آبی برای شما نخواهد آورد! آب مورد نیاز هر منطقه را می توان به سه بخش آب شرب، آب کشاورزی و آب محیط زیست تقسیم کرد که بر خلاف تصور برخی، آب مورد نیاز سیستان، آب شرب نیست. کل نیاز در این بخش حدود 20 میلیون مترمکعب است که هیچ وقت در تامین این حجم از آب معضلی وجود نداشته و نخواهد داشت. سوال این است که آیا می توان منطقه ای که بخاطر ریزگردها آلودگی هوا دارد را فقط با رساندن آب شرب زنده نگه داشت؟ فرض کنیم شغل مردم را از کشاورزی تغییر دادیم، هوا را چه می کنیم؟ توسعه آسم را چه کنیم؟! نیاز آبی حوزه محیط زیست بالاتر از یک میلیارد مترمکعب – تقریبا باندازه حقابه- و حدود سه میلیارد متر مکعب است تا به یک پایداری در حوزه ریزگرد برسیم و تالاب های خشک شده تا حدی احیا بشوند و جالب است بدانیم که این حجم از آب نه با پروژه شکست خورده چاههای ژرف و نه پروژه پرخرج انتقال آب عمان که نهایتا 100 میلیون مترمکعب آب بسیار گران قیمت به ارمغان خواهند آورد، تامین نخواهد شد! نیم نگاهی به همین عددهای ساده که توسط خود وزارت نیرو هم منتشر شده نشان می دهد که مردم سیستان بعنوان کسانی که بیشترین ضرر را از مساله آب می کنند نباید فریب تبلیغات انتخاباتی نمایندگان یا سخنرانان را بخورند و باید به راه حل های واقعی تر و کارشناسانه فکر کنند! والا با وعده های توخالی آقایان از زمان اجرای پروژه شکست خورده «نیم لوله» و بعد هم پروژه بزرگ «46000 هکتار» مساله آب حل نخواهد شد. همین ها که در آستانه انتخابات، ژست اپوزوسیونی به خود گرفته اند دیروز مسوولیت های مستقیم و غیرمستقیم در حوزه های مختلف این استان داشته اند و حق ندارند زندگی مردم را وجه المصالحه اهداف کوتاه مدت سیاسی خود کنند! آری! رهبری معظم در پروژه های آب سیستان مستقیما حمایت ها و دستورات پرداخت مبالغ کلان را داشته اند که نشانگر اهمیت این منطقه برای ایشان است ولی اجرای درست آنها و نیز شناخت اینکه کدام راه حل ها عملا می تواند مساله «آب منجر به زندگی» را حل کنند چیزی است که متاسفانه توسط مافیا پوشانده می شود! بنظر می رسد پیگیری سیاست منطقی و برادرانه – نه با تهدید و طعنه- با همسایه شرقی یعنی افغانستان درباره حقابه و نیز آبخیز داری برای کنترل سیلاب های فصلی راه حل هایی واقعی تر برای عبور از بحران آبی این منطقه باشند. در این فقره لازم است نخبگان و ریش سفیدان اولا به مساله اشراف پیدا کنند و ثانیا در آن نقش آفرینی داشته باشند و کار را به دست توییت های سیاسیون آگاه اصلاح طلب یا ناآگاهان اصولگرای وزارت خارجه که ساکتان دیروز در مقابل بندهای انحرافی کمال خان و... بوده اند نسپارند. فقط برای اینکه بدانیم بند کمال خان که برخی آقایان مدعی امروز و ساکت دیروز، سیمان آن را هم از زابل تامین کردند چه تاثیری داشته خوب است بدانیم که این بند کوچک، فقط سال قبل، یک میلیارد مترمکعب آب ناشی از سیلاب ها را به شوره زار گودزره منتقل کرده است! همین یک عدد کافی است تا به توییت ها و نطق های این دیپلمات ها توجه نکنیم! مردم عزیز و مظلوم سیستان، نخبگان دلسوز استان سیستان و بلوچستان و کشور که می دانند تبعات تداوم خشکی این منطقه، گریبان خیلی از نقاط کشورمان را خواهد گرفت بیایید و با مساله آب حیات، متاثر از کمپین های مجازی برخورد نکنیم. دیگر فرصت آزمون و خطا نیست! 📍 @komeilialireza
✊ چطور طوفان اقصی برند اصلی رژیم را شکست؟ وقتی یهودی ها را از وسط ناامنی و هولوکاست اروپایی به بهشتی بنام ارض یهود می‌آوردند شاید فکر نمی‌کردند اینقدر در منطقه منفور شوند و چند جنگ بزرگ را در پیش داشته باشند ولی به هر نحوی بود چون برنامه غرب این بود که این ویروس در منطقه ما تثبیت شود لذا مجبور شدند به هر نحوی شده اشغالگران را تامین کنند. از کشیدن دیوار تا ایجاد ارتشی مدرن و نیز گنبد آهنین پرخرج که علیه موشک ها به کار می رفت و کمک های اطلاعاتی غربی ها به موساد و نیز استراتژی تضعیف همسایگان رژیم، همه در خدمت ایجاد امنیت برای اشغالگران قرار گرفتند تا آن بهشت وعده داده شده محقق شود. از جنگ اکتبر ۱۹۷۳ دقیقا پنجاه سال گذشت و یهودی های مناطق اشغالی تجربه جنگ بزرگی را نداشتند و تقریبا باور کردند که امنیت وعده داده شده محقق شده است چرا که حزب الله و حماس و جهاد در درگیری های ایجاد شده در این مدت، بیشتر به دفاع از خود پرداختند و نتوانستند بحران گسترده ایجاد نمایند! آنچه در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ رخ داد شکستن این هیمنه بود. بعد از سالها مقاومت بجای دفاع، حمله کرد و صدها اشغالگر را کشت و دهها نفر را اسیر گرفت که خودش یک بعد راهبردی دارد. ادامه دارد... 📍 @komeilialireza
👊 چرا می‌گوییم اسرا اهمیت راهبردی دارند؟ یهودی ها نوعا یهودی زاده اند و یهودی شده را نمی پذیرند. شاید به همین علت است که روی تک تک افراد حساب می کنند و به مردم خودشان هم این حس را منتقل می کنند که ما برای حفظ شما هر هزینه ای می کنیم. وقتی گیلعاد شالیط ربوده شد جنگ ۲۲ روزه را به راه انداختند و وقتی راه به جایی نبردند مجبور شدند ۱۰۷۰ اسیر که برخی محکوم به ابد بودند را آزاد کنند. به بهانه دو اسیر خود هم جنگ ۳۳ روزه را به راه انداختند و بعد هم با جنازه آنها ۷۰ اسیر را آزاد کردند که یکی شان شهید سمیر قنطار بود. حالا که از صدها اسیر سخن به میان می آید بهتر میتوان اهمیت راهبردی این اسرا در گرفتن امتیاز، پس از جنگ را دریافت. در واقع راه دیگری برای فلسطینی ها در تعامل با رژیم صهیونیستی باقی نمانده است. یاسر عرفات که نماد جهاد بود وقتی آبروی خودش را سر مذاکره با این رژیم گذاشت به نتیجه نرسید و وقتی دید به تعهدات اسلو هم عمل نمیکند زمزمه جهاد مجدد کرد که به نحو مشکوکی مرد! لذا غزه با این تعداد اسیر، در مقایسه با حملات قبلی، دستاورد بزرگی را به دست آورده است گرچه شهدا و تخریب را مانند گذشته شاهد است. 📍 @komeilialireza
✊ در این گفتگو به ابعادی از ماجرای طوفان اقصی پرداختم... https://telewebion.com/episode/0x916e0c6
⚠️همراهی مولوی عبدالحمید با جریان سازش، عبرت بار است دیروز خانه شیخ نحوی بودم از خاندانی معروف از اهل سنت هرمزگان که در روستایی از شهرستان قشم زندگی می کند و سابقه حوزه شان چهارصد سال است. لطف کرد و ما را نهار مهمان ماهی کرد. پیرمرد، کنترل دست ش بود و بین الجزیره و شبکه های دیگر می گشت و وقایع غزه را پیگیری می کرد. پرسیدم فکر می کنید نتیجه چه خواهد شد؟ شعری خواند از یک شاعر عرب با این مضمون که مگر می شود بدون خون دادن عزت به دست آورد؟ و گفت: پیغمبر اسلام بدون فداکاری نتوانست به عزت برسد. من هم دلم روشن است که اقدام حماس به عزت فلسطین منجر خواهد شد. من باور دارم که آینده خیلی روشن است. با جمعی از علمای قشم هم نشستم. بعد هم به مدرسه صدرالاسلام خمیر رفتم. همه دغدغه جدی فلسطین را داشتند و حتی از اینکه برخی علما نسبت به این مساله، موضع بینابین گرفته اند ابراز ناراحتی کردند! در این میان ولی مولوی عبدالحمید با یک تغییر رویکرد جدی از اینکه «راه حل مساله فلسطین فقط جهاد هست» صراحتا به اینجا رسیده که «نابودی اسرائیل شدنی نیست!» و «خشونت در طرفین درگیری محکوم است!» و رسما از به رسمیت شناختن حق مردم فلسطین بر همه سرزمین های اشغال شده رسیده اند به نظریه غربی «دو دولت» که عملا موافقت برای اعطای بخش اعظم زمین های فلسطینی به اسرائیل است! در ماجرای اخیر، جریانی از ایرانیان غربگرا، شاید برای اولین بار، قبح حمایت علنی از اسراییل بچه کش را شکست و حال، یک روحانی سنی که تا کنون از فلسطین دفاع می کرده، علنا اعلام کرد که اسراییل را بخاطر تبدیل شدن به یک کشور نمی شود از بین برد و راه حلی جز اینکه فلسطینی ها بخشی از سرزمین اشغال شده خود را به آنها بدهند وجود ندارد! براستی چطور می شود قرآن خواند و اینچنین نظر داد؟ دوران محنت و رنج انبیاء الهی چند سال بوده؟ آیا آنها هم حق داشتند پس از مدتی، مردم را از نصرت الهی مایوس کنند؟! رنج هایی که اصحاب پیامبر ص و خود ایشان کشیدند را چطور توجیه کنیم؟! کاش جناب مولوی پاسخی به این تناقضات داشته باشند! ملاک حق و باطل آدم ها نیستند. من به عنوان حامی دیروز، امروز که ایشان را در جبهه تطبیع کنندگان و پیروان صلح با این رژیم اشغالگر منحوس می بینم، موضع خودم را به خاطر خدا علنی می کنم. دلیل نمی شود و انصاف نیست که به خاطر این موضع اشتباه، هر آنچه ایشان از گذشته تا امروز می گویند را نیز خطا بدانیم ولی مسلمانی ما اقتضا می کند که بنده انسان ها نباشیم و مصلحتی جز بیان حق را عندالله در نظر نگیریم. عقب نشینی ایشان از مواضع گذشته شان در حمایت از مردم فلسطین، برای خود من بشدت عبرت بار و مایه تاسف است. و اما فقط یک سوال باقی مانده است : شما تا قبل از پیوند خوردن جدی با جریان غربگرا در یکسال اخیر حرف از جهاد می‌زدید و آیات قرآن را می‌خواندید و تنها راه حل را جهاد با رژیم صهیونیستی می دانستید ... چه چیزی عوض شده که به یکباره ارزیابی واقع گرایانه شما تغییر کرده است!؟ میدان ؟ حکم جهاد با کافر حربی ؟‌ یا چیز دیگر؟ 📍 @komeilialireza
💠 درباره فرصت های فکری طوفان الاقصی همه نباید درگیر میدان بشوند. خوب است که جریانات فکری انقلاب به ابعاد دیگر این حماسه بپردازند. اتفاقی که پس از هفت اکتبر 1973 یعنی دقیقا پس از نیم قرن، توانست یک بحران نظامی جدی برای رژیم خلق کند و برند امنیتی که فلسفه تشکیل دولت صهیونیستی برای قوم یهود بوده را بشکند. ایجاد این نوع «غافلگیری» یک پشتوانه جدی دارد. ابعاد مهم زیرساخت فکری اجتماعی که چنین دستاوردی را رقم می زند باید کنکاش شود. ایستادگی طولانی مدت یک جامعه، امری تصادفی نیست. از همین رو برآن شدم تا نکاتی را به اهل فکر تقدیم کنم، باشد که در این جهاد مقدس شریک شوند: 1) الگوی الهام بخش محمد ضیف وی می تواند به یک برند سنی مذهب جریان مقاومت در حد عماد مغنیه تبدیل بشود. متاسفانه کانال های تندرویی که نفوذی شیرازی ها در خط انقلاب هستند مثل ...(دوستانی گفتند اصلاح رویه کردند و پاک کن!) سالها علیه حماس حرف زدند و به بهانه سوریه، این جریان را در ذهن مخاطب ایرانی مذهبی شکستند. سنی ستیزی در میان مذهبی های ما هنوز هست چرا که اولویت بندی را جریان متحجر انجام می دهد. علت محبوبیت یمن در جامعه ایرانی، شیعه بودن آنان و ضدیت با سعودی بود! همانطور که حزب الله، تا قبل از جنگ سوریه برند شیعی محبوب در میان جامعه عربی سنی بود و هنوز هم جایگاه دارد، باید حماس را برند محبوب سنی در میان جامعه شیعی کرد و این کار خود یک تحول معرفتی در حوزه وحدت است و کار فکری می طلبد و با خبررسانی صرف انجام نخواهد شد! هنوز سخنرانانی مثل ح.ک اشاراتی دارند به اینکه حقیقت بر اینها عرضه اگر بشود چه شود! یعنی نمی توانند یک سنی موفق انقلابی را درک یا تحمل کنند. هنوز برخی هییتی ها می گویند اگر اینها شیعه بودند تا حالا تمام شده بود و حتی درباره زکزکی مظلوم که جریانش تارومار شده احساس موفقیت دارند ولی دستاوردهای مقاومت فلسطینی را نمی بینند! هنوز برخی منبری ها از اینکه درباره این اتفاقات سخن بگویند ابا دارند یا صرفا از منظر دیگری بنام صهیونیزم حاضرند بدان بپردازند و جنبه ایجابی جریان مقاومت برای آنان معنابخشی نشده است. 2) تولد انسان فلسطینی مقاوم مانند انسان ایرانی که در برابر فشارها و تحریم ها به خوبی دوام آورده و در جنگ، فداکاری های کربلایی گونه ای را از خود به نمایش گذاشته است، باید درباره خلق این موقعیت جدید در فلسطین نیز همت گمارد. اینکه همه چیز را به پای خودمان می زنیم هم دروغ و هم یک آفت است! اگر تربیت دینی مردم غزه نبود و اگر ایستادگی بسیار سخت آنان نمی بود، حماس و مقاومتی هم وجود نمی داشت که اینطور هیمنه رژیم را بشکند. اینکه چطور غزه بعنوان یک زندان بزرگ دو میلیون نفری، در میانه فشارهای جهانی و تحریم های مختلف هوایی و زمینی و دریایی و با تحمل جنگ های پیاپی، اینگونه ایستادگی می کند و الگوهای الهام بخش او چه چیزهایی هستند باید مورد بررسی واقع شده و درباره آن گفته و شنیده شود. انتصاب همه دستاوردها به خودمان یا تلاش برای مصادره آن، در عین اینکه می دانیم نقش اراده و تربیت نیروهای جهادی سازش ناپذیر و سخت تر از آن، این جامعه مقاوم، امری سیاست زده و خطایی راهبردی است. چیزی که رهبری انقلاب درباره اتفاقات اخیر فرمودند ذیل همین هویت بخشی و استقلال در عمل قابل فهم است. 3) مدل اسلام سیاسی مقاوم در زمانه مدل سازی های غلط از اسلام لیبرال و اسلام سیاسی از مدل توسعه مدرن اماراتی و سعودی تا مدل اخوانی ترکی تا قطری و... پرداختن به یک اسلام سنی اخوانی ولی مقاوم و سازش ناپذیر، یک فرصت نظری و البته ضروری است. عموما به ابعاد انسانی و اجتماعی و حتی مدیریت اقتصادی این مدل کمتر توجه شده است و گرچه حدود عمل آنها در یک محیط کوچک بوده ولی همین خود نیز نشانگر سختی های مضاعف این ماجراست و جا دارد که به آن پرداخته شود. الگوسازی از حماس بمثابه یک جریان فکری جدید در میانه مدل های غلط رایج و نیز هویت بخشی به آن امری ضروری در فضای فکری کنونی جریان اسلام سیاسی که بشدت غربزده شده می باشد. 📍 @komeilialireza
🛑 عقلانیت واکنش در گیر و دار غزه! چقدر زیاد بودند کسانی که در این مدت با سوال «برای غزه چه کنیم؟» به سراغم آمدند ولی در ذهن شان چیزی در حد جنگیدن یا کاری که مستقیما بر شرایط بحرانی غزه اثر بگذارد بود و به ایده های مختلفی که مطرح میکردم حس نمی گرفتند! من البته این دغدغه را مقدس و انسانی و شایسته تقدیر می دانم ولی مادامی که صرفا اینطور بخواهیم بشکه بنزین دغدغه را یکجا آتش بزنیم و نه موتوری را روشن کنیم و نه مسیری را طی نماییم، همواره آنچه می ماند حسرت است و بس و در آینده هم نخواهیم توانست در این بحران ها کاری موثر بکنیم. چرا که انجام کار موثر نیازمند آماده کردن ابزارهاست. تلخ اینکه خیلی از این افراد نه آن کار بزرگ توی ذهن شان را می توانستند انجام دهند نه کاری دیگر می کردند و نهایتا هم با شرکت در یک راهپیمایی، خودشان را آرام کرده و به ناامیدی مبتلا می‌شدند. آنچه می‌نویسم شاید اگر پس از این بحران و در شرایطی آرام تر خوانده شود بهتر فهم گردد و با آن برخوردی منطقی تر بشود ولی چه کنم که حالا گوش ها آماده ترند! اساسا بدون «تمرکز» و «استمرار» هیچ اقدام موثری رخ نمی نماید. کارهای مقطعی هم زمانی موثرند که پشتوانه ای با این دو مولفه داشته باشند لذا می شود به ایده هایی که مستقیما بر جنگ اثر بگذارند دست زد ولی با تهیه ابزارها و آماده کردن زمینه های آن در بلندمدت... می شود کاروان هایی به سمت غزه راه انداخت، می شود پشت مرزهای فلسطین اشغالی تجمع کرد، می‌شود تولیدات رسانه ای داشت که در آنجا موثر افتد ... ولی همه اینها ارتباطات و همکاری ها و تخصص یابی های پیشینی می‌خواهد. این یعنی در ایام جنگ، کاری نمیشود کرد؟‌ خیر!‌ اتفاقا معنی اش این است که دنبال کار «موثر» باشیم و این امر به مخاطب و ابزارهای فعلی ما مرتبط است. چرا نباید روی مخاطب خودمان که اتفاقا در این ایام بیشتر می‌شنود و متاسفانه درگیر دهها شبهه درباره فلسطین است کار کنیم؟! چرا برای سلبریتی هایی که با پول مملکت شهرت یافتند و جرأت نوشتن درباره غزه ندارند کاری نمی کنیم؟ چرا اولا خود ما درک مان را عمیق تر نمی کنیم که بتوانیم اطراف خودمان را توجیه کنیم؟ چرا از حرکت های مردمی دنیا عقب افتادیم و بجز‌ جمعه نمی توانیم تجمع میلیونی ایجاد کنیم ؟! اینها همه ضرورت های کار بر جامعه ای است که دولت ش «مهمترین» حامی مقاومت است و اگر این جامعه سست شود دولت هم مجبور به عقب نشینی است! پس اگر اهل تکلیف باشیم کار زیاد است و اتفاقا در ایام بحران هم باید انجام شود ... 📍 @komeilialireza
📛 منطق درگیری و توازن بازدارنده! خیلی ها این روزها می پرسند «چرا ایران به رژیم صهیونیستی حمله نمی کند؟» و یا چرا «حزب الله وارد نمی شود؟!» بنظرم مساله روشن بود ولی سوالات که زیاد شد دست به قلم شدم تا مساله را تبیین کنم. منطق «بازدارندگی» یعنی احتراز حداکثری از صدمه دیدن در جنگ های خونین، یک منطق قرآنی است که در آیه شصت سوره انفال آمده و ظهور در «اولویت رویکرد دفاعی» دارد: « و اعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَمِن رِباطِ الخَيلِ تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُم...» در این منطق ما باید تا بیشترین توان، قدرت دفاعی مان را بالا ببریم و همین خود مهمترین عامل در اجتناب از حمله کفار و دشمنان به ما خواهد بود. آنچه در اتفاقاتی مثل جنگ اخیر غزه جاری است همین «توازن قدرت» است. یک صحنه شطرنج پیچیده و عواملی مختلف که هر حرکت آن می تواند به بالا گرفتن شعله ها شود. آری! اگر جهان اسلام همراه بود و کشورهای منطقه جرات ورود را داشتند، بر اساس حکم فقهی، واجب بود که این «کافران حربی» را سر جای شان بنشانیم ولی چه سود که می ترسند و ورود تنهایی ایران قطعا با دخالت مستقیم ناتو و آمریکا همراه خواهد بود که قطعا صدمات جدی به ما خواهد زد و ما باید تا همراه شدن بیشتر جهان اسلام و قدرت یافتن جدی تر جبهه مقاومت، از استراتژی تهدید و بازدارندگی بهره ببریم. ورود حزب الله هم گرچه اگر کارد به استخوان برسد و غزه بعنوان «آخرین قلعه مقاومت فلسطینی» در حال از دست رفتن باشد انجام خواهد شد ولی بدوا بخاطر عقوبات بین المللی و همچنین امکان دخالت سایر قدرتها، نباید با عجله همراه باشد. همین سیاست اذیت محدود امنیتی و ارایه پالس نگرانی به رژیم فعلا کفایت می کند. آنچه ایران در ارسال پیام واضح به رژیم و تهدید او انجام داد هم ذیل همان سیاست قرآنی قابل فهم است. قطعا اگر سایر کشورها نیز جرات چنین تهدیدهایی را داشته باشند، اثربخشی آن بسیار بیشتر است و بازدارندگی لازم را ایجاد خواهد کرد. از همین روست که باید توسعه فکر «مقاومت در برابر استکبار» و «آزادی قبله اول» مهمترین راهبردهای ما در کل کشورهای اسلامی باشد. 📍 @komeilialireza
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇵🇸‌ چرا تنها گزینهٔ پیش روی ملت است؟ ۷۰ سال تجربه فلسطینیان چه می‌گوید؟ 🎥 علیرضا کمیلی، دبیر اتحادیه بین‌المللی 🆔 @Hablollahir
5.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥خواب خوشی که بعد از ۵۰ سال، دوباره آشفته شد 🌪چرا یک عملیات تاریخ‌ساز است؟ 💣 چرا ضربه‌ای که مقاومت در مقطع فعلی به اشغالگران زده، با هیچکدام از جنگهای پیشین قابل مقایسه نیست؟ 🎥 علیرضا کمیلی، فعال جهان اسلام و دبیر «اتحادیه بین‌المللی امت واحده» پاسخ می‌دهد. ⏱ ۱دقیقه و ۵۰ثانیه 🆔 @Hablollahir
❤️‍🩹 سناریوی پایان جنگ غزه چیست ؟ ایران کجای این معرکه است ؟! رژیم صهیونیستی از روز اول، جنگ زمینی علیه غزه و از بین بردن حماس را وعده داد تا بتواند اندکی از ضربه سهمگین بیش از ۲۰۰۰ کشته و بیش از ۲۰۰ اسیر بکاهد ولی چرا پس از ده روز هنوز حمله زمینی نکرده است؟ می توان یک دلیل اصلی و یک دلیل فرعی را شمرد: دلیل اصلی، پیام شفاف ایران مبنی‌بر این است که غزه بعنوان آخرین سنگر مقاومت فلسطینی خط قرمز ماست! برای باور این مسأله هم حمله به ناو آمریکا توسط یمنی ها، حمله به چاه نفت آنها در سوریه، حمله به پایگاههای شان در عراق و حملات حزب الله را میتوان نام برد. پیام واضح و جدی بود و نقش ایران محوری... فشارهای مردمی هم مهم بود. خصوصا پس از ماجرای حمله به بیمارستان المعمدانی، چهره رژیم خیلی خراب تر شد و فشارهای مردم بیشتر. این مسأله هم مانعی برای امکان حمله گسترده به غزه محسوب می شد و حالا هم تنها راه باز شدن رفح و رسیدن کمک ها همین فشارهاست. حالا رژیم که از طرفی مجبور است برای آبروی از دست رفته به غزه حمله کند و از طرفی نگران تهدیدهای جبهه مقاومت است در حال جلب حمایت آمریکا و انگلیس و فرانسه است ولی از طرف آنها هم برای شعله ور کردن درگیری در منطقه منع شده است لذا یک حمله محدود زمینی به غزه قابل پیش بینی است. لذا بنظر می‌رسد استراتژی «مرگ تدریجی» را برای غزه در پیش بگیرد. یعنی حصار را محکم نگه دارد تا مردم کم بیاورند. بمباران و ترور سران نظامی را ادامه دهد و نهایتا با تضعیف حماس و غزه، قبل از شروع آتش بس و مذاکرات تبادل اسرا، بتواند اسرای خود را آزاد نماید! چون می داند که برگه اسرا که حالا دست حماس است می‌تواند منجر به امتیازدهی خیلی زیاد به او بشود. البته آینده را نمیشود پیش بینی کرد ولی شواهد مرا به چنین سناریوی مختاری رسانده است. 📍 @komeilialireza