5_6224178245001019498.pdf
13.54M
🔺 رساله مرحوم ملاهادی سبزواری در شرح حدیث شریف نورانیت (صادر از شاهولایت امیرالمومنین علیهالسلام)
بنابر دستخطی که در ابتدای نسخه از مرحوم آسید جلالالدین آشتیانی میبینیم، تاریخ کتابت این رساله دو سال پس از اصل تالیف این رساله است، یعنی به سال ۱۲۹۰ هجری قمری. مرحوم حاج ملاهادی سبزواری به سال ۱۲۸۹ رحلت فرمود. همینطور کاتب این نسخه از فضلای زمان است و از این جهت نسخه مکتوبه او واجد اعتباری بسزا است.
لازم است یادآوری کنیم که مرحوم حاج ملاهادی سبزواری استاد ملاحسینقلی همدانی است.
#مخطوط
الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه امیرالمومنین علیبن ابیطالب و الائمه المعصومین علیهمالسلام
@konashmirrokni
🔺بخشی از متن حدیث شریف معرفت به نورانیت امیرالمومنین؛
[حدیث معرفت به نورانیت دستکم از دو جهت واجد اهمیت است. اولا در این حدیث شریف با عبارت "ان ذلک لواجب علی کل مومن و مومنه" فهم مراتب عالی ولایت با دعوتی عمومی همراه میشود و این با طرح فرقهای که در بعضی محابل سلوکی شاهدیم در تمایز تواند بود. ثانیا معرفت به نورانیت بدل به اساس فهم مومن از ولایت میشود، یعنی فهم مراتب دیگر ولایت همگی فرع بر این فهماند و اگر این فهم نباشد، فهم مراتب فرعیتر دیگر جهبسا بدل حجاب مومن شوند.]
🔹 رُوِی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ صَدَقَةَ أَنَّهُ قَالَ: سَأَلَ أَبُو ذَرٍّ الْغِفَارِی سَلْمَانَ الْفَارِسِی رَضِی اللَّهُ عَنْهُمَا یا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ مَا مَعْرِفَةُ الْإِمَامِ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع بِالنُّورَانِیةِ قَالَ یا جُنْدَبُ فَامْضِ بِنَا حَتَّی نَسْأَلَهُ عَنْ ذَلِک قَالَ فَأَتَینَاهُ فَلَمْ نَجِدْهُ قَالَ فَانْتَظَرْنَاهُ حَتَّی جَاءَ قَالَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیهِ مَا جَاءَ بِکمَا قَالا جِئْنَاک یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ نَسْأَلُک عَنْ مَعْرِفَتِک بِالنُّورَانِیةِ قَالَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیهِ مَرْحَباً بِکمَا مِنْ وَلِیینِ مُتَعَاهِدَینِ لِدِینِهِ لَسْتُمَا بِمُقَصِّرَینِ لَعَمْرِی إِنَّ ذَلِک الواجب [وَاجِبٌ ] عَلَی کلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ ثُمَّ قَالَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیهِ یا سَلْمَانُ وَ یا جُنْدَبُ قَالا لَبَّیک یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ قَالَ ع إِنَّهُ لَا یسْتَکمِلُ أَحَدٌ الْإِیمَانَ حَتَّی یعْرِفَنِی کنْهَ مَعْرِفَتِی بِالنُّورَانِیةِ فَإِذَا عَرَفَنِی بِهَذِهِ الْمَعْرِفَةِ فَقَدِ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ وَ شَرَحَ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ وَ صَارَ عَارِفاً مُسْتَبْصِراً وَ مَنْ قَصَّرَ عَنْ مَعْرِفَةِ ذَلِک فَهُوَ شَاک وَ مُرْتَابٌ یا سَلْمَانُ وَ یا جُنْدَبُ قَالا لَبَّیک یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ قَالَ ع مَعْرِفَتِی بِالنُّورَانِیةِ مَعْرِفَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ وَ مَعْرِفَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَعْرِفَتِی بِالنُّورَانِیةِ وَ هُوَ الدِّینُ الْخَالِصُ الَّذِی قَالَ اللَّهُ تَعَالَی وَ ما أُمِرُوا إِلَّا لِیعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ حُنَفاءَ وَ یقِیمُوا الصَّلاةَ وَ یؤْتُوا الزَّکاةَ « البینة: 5- »
وَ ذلِک دِینُ الْقَیمَةِ یقُولُ مَا أُمِرُوا إِلَّا بِنُبُوَّةِ مُحَمَّدٍ ص وَ هُوَ الدِّینُ الْحَنِیفِیةُ الْمُحَمَّدِیةُ السَّمْحَةُ وَ قَوْلُهُ یقِیمُونَ الصَّلاةَ فَمَنْ أَقَامَ وَلَایتِی فَقَدْ أَقَامَ الصَّلَاةَ وَ إِقَامَةُ وَلَایتِی صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا یحْتَمِلُهُ إِلَّا مَلَک مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِی مُرْسَلٌ أَوْ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ فَالْمَلَک إِذَا لَمْ یکنْ مُقَرَّباً لَمْ یحْتَمِلْهُ وَ النَّبِی إِذَا لَمْ یکنْ مُرْسَلًا لَمْ یحْتَمِلْهُ وَ الْمُؤْمِنُ إِذَا لَمْ یکنْ مُمْتَحَناً لَمْ یحْتَمِلْهُ.
▪️بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج 26، ص: ۲
@konashmirrokni
🔺ترجمه حدیث معرفة امیرالمومنین بالنّورانیّة
« محمّد بن صدقه نقل کرد: اباذر غفاری از سلمان فارسی پرسید معرفت امام امیر المؤمنین علیه السّلام به نورانیت چگونه است؟ سلمان گفت با هم برویم از خود مولا سؤال کنیم آمدیم خدمت امیر المؤمنین علیه السّلام ایشان را نیافتیم. مدتی منتظر شدیم تا آمد. سؤال فرمود برای چه آمده اید؟ گفتیم آمده ایم بپرسیم شما را چگونه با نورانیت می توان شناخت؟ فرمود: مرحبا به شما دو دوست متعهد که در راه دین کوتاهی ندارید. به جان خودم سوگند یاد می کنم که این مطلب بر هر مرد و زن مؤمنی واجب است آنگاه فرمود: ای سلمان و ابا ذر! گفتیم بفرمائید یا امیر المؤمنین. فرمود: ایمان شخص کامل نمی شود مگر مرا به کنه معرفت با نورانیت بشناسد. وقتی به این صورت شناخت آنگاه دلش را خدا به ایمان آزمایش نموده و شرح صدر برای اسلام به او عنایت کرده و در این صورت است که عارف و بینا و مستبصر می شود. و هر که کوتاهی از این عرفان بنماید در حال شک و ارتیاب است. سلمان و ابا ذر! شناخت من با نورانیت، شناخت خدا است و شناخت خدا معرفت من است با نورانیت. این است همان دین خالص که خداوند می فرماید: « وَ ما أُمِرُوا إِلَّا لِیعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ حُنَفاءَ وَ یقِیمُوا الصَّلاةَ وَ یؤْتُوا الزَّکاةَ وَ ذلِک دِینُ الْقَیمَةِ. » می فرماید: دستور داده نشده به آنها مگر اینکه ایمان به نبوت حضرت محمّد آورند که همان دین حنیف محمدی ساده است این قسمت آیه «وَ یقِیمُوا الصَّلاةَ» هر کس اقامه ولایت مرا کرده باشد نماز را به پای داشته است به پا داشتن ولایت من دشوار و سنگین است که تاب آن را ندارد مگر فرشتۀمقرّب یا پیامبر مرسل یا بندۀمؤمنی که خدا دلش را به ایمان آزمایش کرده باشد.
فرشته اگر مقرّب نباشد تاب تحمل آن را ندارد و پیامبر نیز اگر مرسل نباشد تحمل ندارد و مؤمن هم اگر مورد آزمایش و اعتماد نباشد تاب آن را ندارد.
@konashmirrokni
15_1824.pdf
462.6K
تفقّه و جستن از دام تحجر
[درباره مناقشات بنری در عیدغدیری که گذشت]
حمیدرضا میررکنیبنادکی
متن یادداشت را در صفحه اندیشه روزنامه فرهیختگان بخوانید👆
@konashmirrokni
🔺نسخهای از کتاب التوحید صدوق با حواشی مرحوم سیدنعمتالله جزائری (رحمهالله علیهم)
لذتبخشترین قسمت کار با نسخ خطی، مواجه شدن با خطّ عالمان مشهور و اثربخش در تاریخ اندیشه اسلامی است. مشغول دیدن نسخهای بودم که تازه بدستم رسیده و کثرت حواشی متن نظرم را جلب کرده بود. با رجوع به ابتدا و انتهای نسخه متوجه شدم که این کتاب متعلّق به کتابخانه شخصی مرحوم سیدنعمتالله جزائری(ره) بوده است. حواشی حاوی نکات معرفتی، رجالی و نسخهشناختی است. معلوم است که سید احتمالا این کتاب را بقصد قرائت و تدریس بر شاگردانش اینگونه حاشیهزده است. در صفحه یکی مانده به آخر بهخط سید چنین میخوانیم؛
"لقد بلغ مقابله و مذاکره مع بعض الاخوان و انتهی فی شهر محرمالحرام مفتح عام السابع و ثمانین بعد الالف"
این نوشته نشان میدهد این متن بر شاگردان ایشان قرائت میشده و احتمالا شاگردان نسخههای خود را با نسخه استاد مقابله و تصحیح مینمودهاند. تاریخ پایان مقابله و مذاکره کتاب بتدای سال ۱۰۸۷ هجری قمری است، ینی دورانی که سید تقریبا ۳۷ سال داشته است.
کمی پایینتر باز نوشته دیگری میبینیم:
" لقد قراه جماعه من اصحابنا مره اخری بعد عام مایه و الف"
یعنی چیزی حدود سیزده سال بعد باردیگر سیدنعمت الله این کتاب را بر شاگردان خوانده است. اینبار بجای تعبیر اخوان از لفظ اصحابنا استفاده میکند. شاگردان روزی به سن استاد نزدیکتر بودند و هر دو جوان بودند، بنابراین همدیگر را برادر میخواندند. اما در قرائت دوم ، سید دیگر مانند شاگردان جوان نیست و شاگردان در حکم یاران و مریدان اویند، نه برادران.
هر دو متن با امضا سیدنعمتالله الحسینی پایان مییابند.
ناگفته نماند که اهمیت سیدنعمتالله جزائری در این است که او هم میراثدار محدثین است و هم امتداد جریان اخلاقی و حکمی علمای شیعه. او مشی حدیثی دارد اما حدیث را در محضر مجلسی دوم و ملامحسن فیض آموخته است. همچنین جالب توجه است که سیدعلی شوشتری(استاد مرحوم ملاحسینقلی همدانی) ندیده او است، یعنی با چهار واسطه نسباً به سیدنعمتالله میرسد. همچنین نبیره سیدنعمتالله یعنی عموی سیدعلی شوشتری قریب به ۱۵ سال محضر اقامحمد بیدآبادی را درک نموده بوده است. بنظر میرسد میراث مرحوم سیدنعمتالله در فرزندان او ادامه یافته و تربیت و شخصیت خانوادگیای او آغازگرش بوده بعدها در عالمانی چون سیدمحمود جزائری و سیدعلی شوشتری جلوهگر شده است.
@konashmirrokni
4_5884367188525058930.pdf
9.9M
🔺مراقبه بر روح تشکیلات؛
✍ حمیدرضا میررکنیبنادکی
| تشکیلاتی که بجای ایجاد گفتوگویی گرم در درون خود ، گفتوگوی درون را تعطیل نموده و مدام با بیرون خود در تقابل و تعارض است، روح تشکیلات را از دست خواهد داد... |
نشریه دانشجویی اصحاب
🔹 این یادداشت را بیش از یکماه پیش به پیشنهاد سردبیر محترم نشریه هیئت دانشجویی اصحاب عاشورایی(دانشگاه علامه طباطبایی) تحریر کردهام. این روزها در دانشگاه علامه مناقشاتی در درون یکی از تشکلها آغاز شده است. انتشار این متن را در این وقت مغتنم میشمرم و اطراف درگیر در آن مناقشات را به این متن دعوت میکنم.
@atu_ashuraeei
@konashmirrokni
🔺 حلقه کتابخوانی "در امتداد قیام حسینی"
در این حلقه تلاشخواهیم کرد با خوانشی انتقادیِ متن این سه کتاب، خواندن سیره اهلبیت (ع) را تمرین کنیم.
@konashmirrokni
کُنّاش | حمیدرضا میررکنی
🔺 | حلقه کتابخوانی "در امتداد قیام حسینی" |
🔹 جلسه اول: ملاحظاتی حول مطالعه سیره اهلبیت (ع) و واقعه عاشورا
[در سه بخش] 👆
تذکر: جلسه در بستر اسکایروم برگزار شده است و از همین جهت در بعضی نقاط صدا دچار نقص و نارسایی است.
@konashmirrokni
4_5929339730951931632.pdf
2.83M
🔺 | رساله در حکمت شهادت سیدالشهدا |
✍ علامه محمدباقر مجلسی
تصحیح و تحقیق: اکبر جدی، رضا مختاری
🔹 علامه این رساله را به زبان فارسی نگاشته است و در آن بطور موجز از حکمت حرکت سیدالشهدا و شهادت ایشان سخن گفته. استشهاد مکرر به روایات و استفادات خاص ایشان از این روایات از نکاتی است که خواننده را با کلیت نحوه پژوهش علمی علامه مجلسی میتواند آشنا کند.
این رساله برای آشنایی مختصر و مستند با حرکت و مقام سیدالشهدا از بهترین اثاری است که تاکنون نوشته شده.
#کتاب
#مجلسی_دوم
@konashmirrokni
4_5929361278802855639.pdf
164.9K
🔺 | ابوجعفر محمد بن یعقوب بن اسحاق رازی کلینی محدث برجسته امامی |
✍ اتان کولبرگ
مقاله مفید و مختصری است در معرفی و توصیف کتاب کافی. قبلا طی یادداشتهایی نابسندگی تفاسیر موجود از طرح کلینی را مطرح کردهام و پیشنهاداتی را هم به عنوان جایگزین ، کوشیدهام به بیان آورم. اما تاکنون چندان به تفاسیر موجود اشارهای نکردهام. این مقاله دربردارنده یکی از تفاسیر رایج است؛ آن تفسیر فهم سهگانه "اصول و فروع و روضه" برحسب موضوعات محتوایی روایات است. در این طرح "روضه" نامعلوم و مبهم باقی میماند. این تفسیر اصول را همان اصول عقاید میشمرد، و فروع را همان فقه مصطلح. اما درباره روضه سخن شایانی ارائه نمیکند.
این مدخل کوچک جدای از طرح آن تفسیر رایج، اطلاعات خوب دیگری هم درباره کلینی و سلسله شاگردان او بدست داده است.
#مقاله
#الکافی #کلینی
@konashmirrokni
🔺 |توجّهی به طرح فقه چونان طریق دسترسی به حقیقت|
تعلیقه بر اسناد: [به بهانه نقلی در خصوص شیخ شمس الدین محمد لاهیجی]
✍ حمیدرضا میررکنیبنادکی
در میان عارفان متاخر شیعه - خصوصا مکتب منسوب به مرحوم ملاحسینقلی همدانی- فقه موقعیتی اساسی ایفا میکند. در افواه رایج است که از وجوه تمایز اصلی مکتب ایشان تقیّد به شرع قلمداد میشود. اما آنچه در اینجا ممکن است پوشیده بماند طرحی است که اهل سلوک از فقه در انداخته اند. این طرح از آنچه در متون پژوهشی جدید به دید آمده است فراتر و اساسی تر است[1].
تصور رایج این است که فقه یکی از مقدمات ورود به مسائل سلوکی است و سالک می باید با تقید به شرع ، راه انحرافات رایج در این زمینه را بر خود ببندد. البته چنین طرحی لزوما طرح غلطی نیست. اما با واقعیت متون به جای مانده از عارفان شیعه سازگاری ندارد.
واقعیت این است که سلوک علمای عارف، سلوکی اساسا فقهی است و فقه صرفا یک سنجه بیرونی یا یک مقدمه محسوب نمیشود. تمامی دستورات وارد در آثار و نامه های این بزرگان، مستند است به کتب روایی و با روشی که میتواند به لحاظ اصولی هم قابل دفاع باشند استفاده شده اند. در واقع علمای شیعه بیش از آنکه عرفان را فقهی کرده باشند - چنانکه عمدتا اینگونه تصور میشود - ، جوهره عرفانی فقه را بیرون کشیده اند. آنچه در تمامی ابواب فقهی می باید به دست آید، خوف و خشیت پروردگار است و فقه تنها در این صورت است که میتواند یکی از علوم اسلامی باشد؛ انما یخشی الله من عباده العلماء. فقه چنین چیزی است (چنانکه ملاصدرا در رساله سه اصل بر آن تاکید کرده است).
این البته چیز بی سابقه ای بین شیعیان نیست. چنانکه در رسائل شهید اول و وصایای ایشان به شیعیان نیز چنین طرحی از فقه به روشنی وجود دارد. اما سند جالبی که اخیرا به آن برخورده ام و آن را بهانه ای کردم برای طرح این مسئله؛ سندی است درباره مشی تربیتی یکی از شیوخ صوفیه شیعه.
صاحب مجالس المومنین در خصوص مشی تربیتی مرحوم شیخ شمس الدین لاهیجی به نکته جالبی اشاره کرده است؛ او گزارش میکند - به نقل از شیخ ابوالقاسم بصیر از فرزندان شیخ شمس الدین - که شیخ چون شاگردی حنفی مذهب را می پذیرفت و از قِبَلِ دستورات و ریاضات فتحی برای او حاصل نمیشد، دستور میداد تا شاگرد مذهب شافعی اختیار کند. و چون دوباره ریاضات و مجاهدات برای او فتحی حاصل نمی کرد، او را از مذهب شافعی به مذهب شیعه انتقال میفرمود و به او میگفت: «جماعتی از درویشان که در سلوک کمال یافته اند از این قبیلند و بنابر مصلحت حال، ما تو را به یک بار از مذهبی که داشتی به این مذهب منتقل نکردیم.»(مجالس
المومنین . ج2: 153)
باید این نکته را اضافه کرد که مذاهبی نظیر حنفی و شافعی گرچه در مقدمات کلامی و اصولی با هم متفاوت اند، اما جلوه اصلی تفاوتشان در فروع فقهی است. در اینجا پیدا است که مذهب فقهی نه فقط یک سلسله قوانین بیرونی، بلکه طریقی است که سالک طی میکند و بدین طریق با حقیقت مراوده ای برقرار میکند. گویی در نظر لاهیجی فقه و مذهب شیعه بالاترین و اصیل ترین طریق دسترسی حق و حقیقت است و شاگرد بنا به مرتبه اش میباید در این مراتب و طرق نیز سیر کند تا به آن طریق اعلی برسد.
در مناقشه میان فقها و صوفیه همواره ما به جریانشناسی ها توجه کرده ایم، اما به طرحی که هر دوی این دو طائفه از فقه و معرفت دارند کمتر توجه شده است. آنچه زمینه ظهور سلسله فقهای عارف را فراهم میکند، طرحی است از فقه که اساسا خود فقه و شریعت را بدل به شارع و طریق سلوک میکند، نه صرفا طرحی که شرع را به رسمیت بشناسد یا مهمش قلمداد کند.
....................................
🔹پینوشت:
۱. مانند پژوهشی که اخیرا از آقای دکتر محمود شیخ منتشر شده است.
🔹تذکر:
سنی بودن شیخ شمس الدین محمد لاهیجی قول معقولی نمیتواند باشد، خصوصا که او از سیدمحمد نوربخشی خرقه دریافت نموده و سیدمحمد شاگرد بلافصل عالم عارف شیعه ابن فهد حلّی است. جز این تحلیل منطقی، شاهدی که در متن ذکر شده نیز دلیلی است بر شیعه بودن او.
#فقه
#عرفان_شیعی
#تعلیقه
@konashmirrokni
noormags-سخنی_در_باب_اعتبار_سندی_زیارت_عاشورا_(نکته_های_پژوهشی_-_1)-345597_738842.pdf
287K
🔺 |سخنی درباب اعتبار سندی زیارت عاشورا|
✍ ایتالله سیدموسی شبیری زنجانی
بهدر خواست دوستان پیرو بعضی بحثهایی که در فضای مجازی شکل گرفته بود، دو مقاله در بررسی و تایید سند زیارت شریف عاشورا در کانال قرار میگیرد. متن اول ، توضیح مختصری از رجالی معاصر ، حضرت ایتالله شبیری زنجانی.
@konashmirrokni
noormags-وجوه_تضعیف_و_تصحیح_اسناد_زیارت_عاشورا-108885_738842.pdf
616.7K
🔺 |وجوه تضعیف و تصحیح استاد زیارت عاشورا|
✍ محمدحسن محمدی مظفری
در این مقاله بطور مبسوط به دو طریق روایت زیارت عاشورا پرداخته شده است و طریق شیخ طوسی در مصباحالمجتهد به عنوان طریق صحیح معرفی شده.
#مقاله
#رجال
@konashmirrokni
جلسه دوم.mp3
19.29M
🔺 | حلقه کتابخوانی "در امتداد قیام حسینی" |
🔹 جلسه دوم: کتاب قیامحسین (اثر مرحوم دکتر شهیدی) ؛ بخشهای اول تا پنجم
#صوت
#در_امتداد_قیام_حسینی
@konashmirrokni
جلسه سوم.mp3
16.09M
🔺 | حلقه کتابخوانی "در امتداد قیام حسینی" |
🔹 جلسه سوم: کتاب قیامحسین (اثر مرحوم دکتر شهیدی) ؛ بخشهای ششم تا دوازدهم
تذکر: دو نفر از حاضرین در جلسه شش قسمت مورد بحث را ارائه کردند که در صوت موجود نیست و صرفا نکات و توضیحات بنده در صوت حفظ شده است.
#صوت
#در_امتداد_قیام_حسینی
@konashmirrokni
20180214090914-9796-119.pdf
810.4K
🔺 | کلینی و حوزه حدیثی قم |
✍
عبدالرضا حمادی
سیدعلیرضا حسینی
بعض از مستشرقین به اشتباه کلینی را متعلق به حوزه حدیثی بغداد دانستهاند(نظیر تمیمه بیگمدائو). پژوهش فوق با تحقیقی دقیق در اسناد و طریق تحمل روایات کافی نشان داده است که کافی قطعا متعلق به حوزه قم است.
البته خوب است توجه کنیم که کافی گویی در نقطه جمع تمامی جریانات مختلف حدیثی قم است، بطوری که نمایندگان جریانات مختلف در آن حضوری پررنگ دارند؛ از احمد بن محمد بن عیسی گرفته تا احمد بن محمد بن خالد برقی و نیز جریانی که سهلبنزیاد نماینده آن است.
این پژوهش نمونه خوبی است از تحقیق غیررجالی در اسناد روایات و نشان میدهد که چطور میشود صرفنظر از افادات رجالی، به لحاظ تاریخی اسناد روایات را مدّنظر قرار داد.
@konashmirrokni
جلسه چهارم.m4a
35.04M
🔺 | حلقه کتابخوانی "در امتداد قیام حسینی" |
🔹 جلسه چهارم: جمعبندی کتاب قیامحسین (اثر مرحوم دکتر شهیدی)
#صوت
#در_امتداد_قیام_حسینی
@konashmirrokni
4_6010471336755857644.pdf
1.51M
🔺 | مقدمات یادگیری فلسفه ارسطو از دیدگاه آمونیوس و فارابی |
✍ مریم سالم
این مقاله با تمرکز بر رساله "فی ما ینبغی ان یقدم قبل تعلم الفلسفه" از فارابی نوشته شده است. چنانکه در پاورقی ترجمه این رساله توضیح دادهام، نگارش چنین متنهایی گویی رسمی اسکندرانی بوده است که همه فیلسوفان در هنگام ورود به کتاب قاطیغوریاس (مقولات) آن را بجا میآوردهاند. در آن پاورقی رساله ابوالفرج طبیب را به عنوان نمونه معرفی کردهام.
اما نویسنده این مقاله بخوبی با مقایسه این رساله با رساله آمونیوس در همین باب، توانسته ریشههای قدیمتر این رسم را نشان دهد. نکته حائز اهمیت این است که بنده در آن پژوهش با استفاده از شواهدی که در متون اسلامی یافته بودم، تاکید کرده بودم که قاطیغوریاس برای مسلمین آغاز فلسفه است و این متن فارابی قطعا مقدمه او بوده است بر کتاب مقولاتش. این پژوهش نشان میدهد که نوشته آمونیوس نیز مقدمه او بوده است بر کتاب مقولاتش(قاطیعوریاس). بنابراین حدسی که انجا اورده بودم، اینجا تقویت میشود.
#مقاله
#فلسفه
@konashmirrokni
جلسه پنجم.mp3
24.07M
🔺 | حلقه کتابخوانی "در امتداد قیام حسینی" |
🔹 جلسه پنجم: کتاب عاشورا (اثر مرحوم صفائی حائری)
#صوت
#در_امتداد_قیام_حسینی
@konashmirrokni