🌨 فرصت با تو بودنم چون ابر
لحظه لحظه میشود سپری
غرق آرامش، پر از رویا..
حرم توست خانه پدری!
#ابوتراب
تا بماند تا ابد ذڪر علی بر ماذنه
هستی و دار و ندار و جانمان را میدهیم...
#ابوتراب
سپاه پلڪ هایش چند لشڪر را تڪان میداد
علی با خطبه خوانی قلب منبر را تڪان میداد
به وقت ظهر سلمان را ڪرم میڪرد و حاتم را
عیار راستگویی اش اباذر را تڪان میداد
خودش نه پلڪ بر هم می زد و اینگونه بی پیڪار
دل هر مالڪی مانند اشتر را تکان میداد
به یڪ ضربه سرش را می برید از تن به آسانی
به سختی آن ڪه وقت جنگ پیڪر را تڪان میداد
و جبرائیل درسش را به حیدر چون ڪه پس میداد
علی ابن ابیطالب فقط سر را تڪان میداد
نه در دنیا دل ما را ڪه نام مرتضی قطعا
به وقت مرگ هم اعضای نوڪر را تڪان میداد
میان گرد و خاڪ جنگ تا او را ببیند هم
علی بود آن ڪه از جایش پیمبر را تڪان میداد
همیشه بعد دیدار علی از بس تحیّر داشت
یڪی باید میآمد دوش قنبر را تڪان میداد
#ابوتراب (((:
شعر در شأن تو؟ شرمنده به همراهم نیست
واژه در دست من آنگونه که میخواهم نیست...