eitaa logo
کنجِ‌خلوت...!
443 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1.1هزار ویدیو
12 فایل
«من پر از شعر غمم ؛ میلِ دلت نیست؟ نخوان!...» . صرفا دلی.. یه دفترچه شخصی برای اینکه شعرهایی که در طولِ روز می‌خونم، رو ذخیره کنم.. اگر خواستین استفاده کنین.. + ثبتِ خاطرات! . کپی؟! دعا کنید برامون(:
مشاهده در ایتا
دانلود
[خدا از ما نگیرد نعمت آشفته حالی را]
🌨 فرصت با تو بودنم چون ابر لحظه لحظه می‌شود سپری غرق آرامش، پر از رویا.. حرم توست خانه پدری!
جز وصال تو مداوا نشود زخم دلم .. چه شود گر نظری بر من بیچاره کنی؟
مانند عاشقان حقیقی به هوش باش جز اشک را طلب نکنی در ازای اشک
فقط نه ماه محرم که هجر هم داغی‌ست من از فراق تو گاهی سیاه می‌پوشم ..
نفسش‌ سخت‌ گرفتَه‌ست‌ به آغوش‌ بکش نوکرِ خسته‌یِ‌ رنجورِ‌ بهم‌ ریخته را:)💔
گفتم به اذانم که علیاً ولی‌الله تا کور شود هر که امیرش تو نباشی
شنیده‌ام‌که‌گِدا‌موج می زند به درت  سرای جود تو خالی ز مستمند مباد
در میان بسترش تا صبح می پیچد به خویش عاقبت از خستگی ناچار خوابش می برد ..
تا بماند تا ابد ذڪر علی بر ماذنه هستی و دار و ندار و جانمان را میدهیم...
سپاه پلڪ هایش چند لشڪر را تڪان می‌داد علی با خطبه خوانی قلب منبر را تڪان می‌داد به وقت ظهر سلمان را ڪرم می‌ڪرد و حاتم را عیار راستگویی اش اباذر را تڪان می‌داد خودش نه پلڪ بر هم می زد و اینگونه بی پیڪار دل هر مالڪی مانند اشتر را تکان می‌داد به یڪ ضربه سرش را می برید از تن به آسانی به سختی آن ڪه وقت جنگ پیڪر را تڪان می‌داد و جبرائیل درسش را به حیدر چون ڪه پس می‌داد علی ابن ابیطالب فقط سر را تڪان می‌داد نه در دنیا دل ما را ڪه نام مرتضی قطعا به وقت مرگ هم اعضای نوڪر را تڪان می‌داد میان گرد و خاڪ جنگ تا او را ببیند هم علی بود آن ڪه از جایش پیمبر را تڪان می‌داد همیشه بعد دیدار علی از بس تحیّر داشت یڪی باید می‌آمد دوش قنبر را تڪان می‌داد (((:
شعر در شأن تو؟ شرمنده به همراهم نیست واژه در دست من آنگونه که می‌خواهم نیست...