eitaa logo
کوچه شهدا✔️
93.9هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
2.6هزار ویدیو
6 فایل
🔷 امام خامنه ای: ‌‌امروزه زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا کمتر ازشهادت نیست✔️ شهید زندگی کنی شهید میمیری🌹 اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ خادم الشهدا 👇 @mahmode110 تبلیغات،تبادل👇 @tabligh810
مشاهده در ایتا
دانلود
کوچه شهدا✔️
خاک های نرم کوشک زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی ارتفاع نارنجکی #قسمت_صد_و_هفتاد_و_دو 🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕🌑 فا
خاک های نرم کوشک زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی ارتفاع نارنجکی 🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕🌑 تو نقطه ی رهایی عبدالحسین نشست براشان به حرف زدن، عجیب اطمینان و آرامشی داشت. با آن چهره ی ساده و نورانی اش طوری حرف می زد و چیزهایی می گفت که آدم از دنیا و مافیها کنده می شد. ادامه صحبتش وقتی به عملیات و گوشزد کردن آخرین نکته ها رسید همه ی چهره ها را مصمم تر از قبل می دیدی از لابلای صحبت بچه ها می شد فهمید که دیگر شرایط خاص عملیات و عوارض زمین، مد نظر هیچ کس نیست. وقتی راه افتادیم، روحیه ی بچه ها طوری بود که انگار می خواستند برای یک عملیات ساده و کم درد سر بروند. گروه عبدالحسین اولین گروهی بود که به خط دشمن زد پشت بندش بقیه ی گروه ها وارد عمل شدند. با همان حمله ی اول دژ دشمن شکست بعد از عملیات، پاکسازی سریع شروع شد عبدالحسین تو جزئی ترین کارها همپای بچه ها بود. از سنگرها سرکشی می کرد، اسیرها را می فرستاد عقب، حتی تو جمع کردن اجساد دشمن کمک می کرد با روحیه و با نشاط گرم کار می شد و در همان حال با بچه ها هم حرف میزد و روحیه می داد به شان، حال و هوای عجیبی داشت روحیه ی بعد از عملیاتش نسبت به قبل از عملیات نه تنها پایین نمی آمد، بلکه بهتر هم می شد. این خصوصیتش را به تمام بچه های تیپ هم سرایت می داد. گردان و تیپی که او فرمانده اش بود از آن معدود تیپ هایی بود که بعد از عملیات در خواست نیروی کمکی بکند یا بگوید: نیروی من خسته است و بخواهد تیپ دیگری به جای تیپ او بیاید. بچه ها وقتی منطقه را تصرف می کردند تازه برای یک نبرد سخت،تر و برای پاتک های سنگین دشمن آماده می شدند. 🌑🌕⚫️ 🌕🌑🌕⚫️🌕🌑 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
از یک محله به یک مدرسه می‌رفتند اما با دو مسیرِ متفاوت. هر چه دوستش اصرار می‌کرد که بیا از همین کوچه برویم، قبول نمی‌کرد. می‌گفت: «این کوچه پُر از دختره، من نمیام. معلوم نیست این کوچه به کجا ختم می‌شه!» ❤️ کتــاب یادگاران11، ص8 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
. 🕊 تلاوت آیات‌ ؛ 💠 ۩ بــِہ نـیّـت‌         📚 🍀|شبتون شهدایی ‎‎‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
5.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥مداحی قدیمی و دلنشین زنده یاد شهید حاج بمناسبت رحلت پیامبر (صلی الله علیه وآله) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
سعي ڪنيد عاشق باشيد! عاشق خدمت ڪردن! منتظر نباشيد ڪه ڪسي به شما بگويد خداقوت ، ڪسی از شما تشڪر ڪند و یا ڪسی قدر ڪار و تلاش و مشقتی را ڪه ڪشیده­ اید بداند. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷 سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀 ... ✋💔 یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️ به نیابت از شهید-تقی-سالخورده اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَینِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن 📿 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
16.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥چرا مظلومیت امام حسن مجتبی علیه السلام به نوعی از علیه السلام بیشتر است؟ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
کوچه شهدا✔️
🌷 #هر_روز_با_شهدا #قسمت_اول (۲ / ۱) #تکه_تکه_شدن_آن_هشت_نفر!! 🌷سنگری نداشتیم و باید برای سنگرمان
🌷 (۲ / ۲) !! 🌷....در همین بین بود که ناگهان دود سیاهی به آسمان بلند شد، رد دود را که می‌گرفتی، می‌رسيدى به “توپ ۱۵۵ خود کششی” گردان خودمان که لابلای دود و آتش و انفجار، در حال دست و پنجه نرم کردن بود. سر و صدا آن‌قدر زیاد بود که صدای بچه‌های گردانمان در آن‌جا گم شده بود. تنها یادم می‌آید که می‌دویدیم به سمت آن‌جا و لودر هم پشت سرمان غرش‌کنان می‌آمد. 🌷خیلی تلخ بود که هشت نفر از بچه‌هایمان در داخل قبضه توپ گیر کرده بودند و ما بر اثر شدت انفجار گلوله‌های توپ، فقط می‌توانستیم نظاره‌گر باشیم. تمامی آن هشت نفر بر اثر انفجارهای پیاپی تکه تکه شدند و ما ماندیم و قطعه‌ای از پیکرشان که حتی قابل شناسایی نبودند. 🌷به نیابت از آن شهیدان، قطعه ای از پیکر مطهرشان را جمع آوری کردیم و به خانواده‌هایشان تحویل دادیم. نمی‌دانم حکمت آن روز و روزگار چه بوده و هست اما هنوز هم که به جفیر می‌روم، صحنه‌های آن روز برایم زنده می‌شود. به یاد آن روز و رشادت‌های برادرانمان، در همان منطقه یادمانی در سه راهی جفیر ساخته‌اند که زوارش شده‌اند کاروان راهیان نور. راوى: رزمنده دلاور محمد فقیهی ❌️❌️ امنیت اتفاقی نبوده و نیست!! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
✍حسن درویش به پدرش ڪه وقتی متوجه شده بود پسرش در جبهه هستش می گويد: 💢من فقط برای اسلام و اجرای احكام قرآن به سپاه رفته ام. . من خاك پای بسيجيانم،من فقط يک خدمتگزارم. 💢حضرت امام با آن عظمت روحی اش می گويد: خدمتگزار بگوييد و من ڪه خاك پای اويم به خود لقب فرمانده بدهم؟ 💢در عملیات بدر، بصورت گمنام و بدون مسئولیت شرکت و در سخت ترین نقطه عملیات برای نابودی کمین های دشمن از ناحیه سر مورد اصابت تیر خصم قرار گرفت و جاودانه شد... موسس تیپ ۱۷ علی بن ابیطالب ؛ 63/12/21عملیات بدر ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
11.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️ کلید آسمانی شدن سردار دلهانامه‌ای متفاوت از به رهبر انقلاب ؟؟ 🔹 سخنرانی در هئیت و حسینیه روح الله(ره) رفسنجان ‎‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
کوچه شهدا✔️
خاک های نرم کوشک زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی ارتفاع نارنجکی #قسمت_صد_و_هفتاد_و_سه_ 🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕🌑 ت
خاک های نرم کوشک زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی ارتفاع نارنجکی 🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕🌑 در آن عملیات تو منطقه ی آزاد شده که مستقر شدیم به فاصله کمی دشمن از جناح دیگری پاتک زد از آن پاتک های سنگین و تمام عیار،بچه هایی که آن سمت بودند تعدادشان شاید به انگشتان دو دست هم نمی رسید. شرایط طوری بود که جناح های دیگر را نمی شد خالی کرد و به کمک آنها رفت. عبدالحسین تا فکر نیروی کمکی بکند برای آن جناح ،درگیری شدید شد بچه ها دفاع جانانه ای می کردند، با همان تعداد کم. تو مدت کوتاهی کار به جای باریک کشید حالا بچه ها با نارنجک جلوی دشمن را می گرفتند " ۱ " حتی تو چند مورد کار به جنگ تن به تن هم رسید ولی عراقی ها نتوانستند نفوذ کنند تو شنودی که از بی سیم هاشان داشتیم فهمیدیم قصد عقب نشینی دارند، فکر می کردند نیروی زیادی از ما روی آن ارتفاع مستقر شده این درست تو وقتی بود که بالای آن ارتفاع، فقط دو نفر از بچه ها مانده بودند بیسیم چی و یک رزمنده ی دیگر بقیه یا شهید شده بودند یا مجروح همان دو نفر، جوری آتش می ریختند که دشمن فکر کرده بود با نیروی زیادی طرف است. وقتی می خواستند عقب نشینی کنند تو بیسیم می شنیدم که فرمانده شان می گفت: اگه بیاین عقب همه تون تیرباران می شین بیچاره ها از این طرف داد میزدند ما تلفاتمون زیاد بوده دیگه نمی توانیم بند بیاریم... اینها را به بچه های روی ارتفاع از طریق بیسیم گفتم. همین باعث می شد بیشتر از قبل مقاومت کنند. به قول عبدالحسین خواست خدا بود که اون ارتفاع حفظ بشه. آخر کار هم باز خود او همتی کرد یک گردان نیروی کمکی فرستاد برای آن ارتفاع ،فرمانده ی گردان مابین راه شهید شد نیروها ولی خودشان را به ارتفاع رساندند. پاورقی ۱- به همین خاطر آن ارتفاع، به ارتفاع نارنجکی معروف شد 🌑🌕⚫️ 🌕🌑🌕⚫️🌕🌑 ‎‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
ازش گله کردم که چرا دیر به دیر سر میزند! گفت پیش زن های دیگرم هستم.. گفتم: چی ؟!؟! گفت: مگه نمیدونستی؟ من چهار تا زن دارم..دیدم شوخی میکند چیزی نگفتم؛ گفت جدی میگم. من اول با سپاه ازدواج کردم، دوم با جبهه ازدواج کردم؛ و بعد با شهادت ازدواج کردم‌.. و آخرش هم با تو ازدواج کردم.. ‎‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯