فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بیان شنیدنی آیت الله مصباح(ره):
من با حب به #سید_حسن_نصرالله به خدا تقرب میجویم.
#نفوذ
#فلسطین
#لبنان
#سید_حسن_نصرالله
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مصاحبۀ شهید عباس نیلفروشان در زمستان سال 1365
🔸شهید عباس نیلفروشان: تا زندهایم ادامه دهندهی راه خون شهداییم
#حزب_الله
#نفوذ
#فلسطین
#لبنان
#سید_حسن_نصرالله
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
کوچه شهدا✔️
🌷 #هر_روز_با_شهدا #ظرف_یک_هفته!! 🌷هوا خیلی گرم بود، همسرم توسط یکی از نیروهای نفوذی دشمن که اهل سو
🌷 #هر_روز_با_شهدا
#از_طرف_مادر....
🌷کفن را باز نکردند. ریحانه پرسید: «اگر دوست باباست پس چرا عکس بابا مهدیِ من روی اونه؟» آرام در گوشش گفتم: «این پیکر بابا مهدی است.» یکهو دلش ترکید و داد زد: «این بابا مهدی منه؟» از صدای گریههای ریحانه مردم به هق هق افتادند. دوباره در گوشش گفتم: «ریحانه جان یک کار برای من میکنی؟» با همان حال گریه گفت: «چه کار؟» بوسیدمش و گفتم: «پاهای بابا را ببوس.» پرسید: «چرا خودت نمیبوسی؟» گفتم: «همه دارند نگاهمان میکنند. فیلم میگیرند. خجالت میکشم.»
🌷گفت: «من هم نمیبوسم.» یک نگاهی توی صورتم کرد. انگار دلش سوخته باشد. خم شد و پاهای مهدی را بوسید. سرش را بلند کرد و دوباره بوسید. آمد توی بغلم و گفت: «مامان از طرف تو هم بوسیدم.» یکهو ساکت شد و شروع کرد به لرزیدن. بدنش یخ یخ بود. احساس کردم ریحانه دارد جان میدهد. به برادرم التماس کردم ببردش. گفتم اگر سر بابایش را بخواهد من چه کار کنم؟ اگر میدید طاقت میآورد؟ نه، به خدا که بچهام دق میکرد. همه حواسم به ریحانه بود و از مهرانه غافل بودم.
🌹خاطره ای به یاد شهید معزز مدافع حرم مهدی نعمایی
#سید_حسن_نصرالله
#سید_مقاومت
#حزب_الله
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
اورکت روی شانههایش بود، بدون جوراب. معلوم بود از نماز میآید و فرصت پیدا نکرده سر و وضعش را مرتب کند. لبخند زدم و نگاهی به او انداختم. قبل از اینکه حرفی بزنم با خنده گفت: وقتی در همین وضعیت مقابل خدای خودم ایستادم و نماز خواندم، درست نبود در مقابل بندهی او به سر و وضعم برسم....
🌹خاطره اى به ياد سردار شهيد #محمد_حسين_يوسف_الهى
راوى: سردار دلها، سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی
❌❌ شهید محمدحسین یوسفالهی همان شهیدی است که سردار دلها سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی وصیت کرده بود که پیکرش در کنار وی در گلزار شهدای کرمان دفن شود.
#حزب_الله
#نفوذ
#فلسطین
#لبنان
#سید_حسن_نصرالله
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنان زیبای شهید چمران در وصف #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه و ظهور
#حزب_الله
#نفوذ
#فلسطین
#لبنان
#سید_حسن_نصرالله
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
کوچه شهدا✔️
خاک های نرم کوشک زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی گردان آماده #قسمت_دویست_و_بیست_و_پنج 🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕🌑 آرام
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
گردان آماده
#قسمت_دویست_و_بیست_و_شش
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕🌑
آن روز چند تا کار را سپرد به من، یادم هست دو سه روزی مانده بود به عملیات، حدس زدم می خواهد جایی برود.
همین را ازش پرسیدم گفت :«می خوام برم موهام رو کوتاه کنم.»
سابقه نداشت قبل از عملیات برودسلمانی، همین ها اضطرابم را بیشتر می کرد.
وقتی برگشت سرش را اصلاح کرده بود ریشش را هم.
شب عملیات دیگر سنگ تمام گذاشت رفت حمام وقتی ،آمد لباس فرم تمیزی تنش بود، بوی عطر هم می داداصلاً سابقه نداشت تو منطقه آن هم،قبل از عملیات لباس فرم سپاه بپوشد و این طور به
خودش برسد. همیشه با
لباس بسیجی بودد.همین طور بر و بر نگاهش می کردم گفتم:«حاج آقا چه خبر شده؟»
لبخند زد. جور خاصی گفت:« تو که می دونی چرا سؤال می کنی؟»
حالم بدجوری گرفته بود همه اش فکر می کردم چیز مهمی را دارم گم می.کنم هرچه به عملیات نزدیکتر می شدیم
تپش قلبم تندتر می شد.
عملیات بدر از آن عملیات های مشکل بود و نفس گیر، مخصوصاً منطقه یآبی.اش ،سی چهل کیلومتر رفته بودیم داخل آب، آن طرف دجله و فرات تو یک جاده ی حساس مستقر شدیم از آن جا هم پیشروی کردیم طرف چهارراه خندق " 1 ". و عراقی ها را زدیم عقب، دشمن به تمام معنا شده بود یک دیوانه .زنجیری, عزمش را جزم کرده بود چهارراه را بگیرد، بعد هم آن جاده ی حیاتی را، و بعد از آن ما
را بریزد توی آب
پاورقی
۱ بعدها این چهارراه به چهار راه شهادت» معروف شد
🌑🌕⚫️
🌕🌑🌕⚫️🌕🌑
#رمان_شهدایی
#هر_روز_با_یاد_شهداء
#شادی_روح_شهدا_صلوات
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
می گفت:
بـاید بـرای خودمـون تـرمز بــذاریم...
اگه فلان کار کـه بـه گناه نزدیکه
ولی حروم نیست رو انجام بـدیم
تـا گنـاه فاصله ای نداریم...!
#شهيد_مسعود_عسگری🥀
#کلام_شهدا
#هفته_دفاع_مقدس
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
مادر سردار شهید «حسین خرازی» آسمانی شد
🔹️حاجیه خانم طیبه تابش، مادر سردار شهید والامقام حاج حسین خرازی ، پس از سالها مجاهدت در سن ۸۸ سالگی دعوت حق را لبیبک گفت و به فرزند شهیدش پیوست.
🔹️خرازی هشتم اسفند ۱۳۶۵، با سمت فرمانده لشکر ۱۴ امام حسین(ع) در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به سرو گردن وسینه شهید شد، مزار او در گلستان شهدای اصفهان واقع است.
#حزب_الله
#نفوذ
#فلسطین
#لبنان
#سید_حسن_نصرالله
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
40M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 سیّدِ عزیز
🔻شهید حاج قاسم سلیمانی:
اگر در بدنمان فقط یک عضو وجود داشته باشد، حاضریم آن را به دو نفر تقدیم کنیم؛ رهبر معظم انقلاب و سیدحسن نصرالله.
#مکتب_حاج_قاسم
#حزب_الله
#نفوذ
#فلسطین
#لبنان
#سید_حسن_نصرالله
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
گردان آماده
#قسمت_دویست_و_بیست_هفت
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕🌑
درگیری هر لحظه شدیدتر می شد تو تمام دقیقه های عملیات حال یک مرغ سرکنده را داشتم یک آن آرام نمی گرفتم هر لحظه منتظر شهادت حاجی بودم شخصیتش برام مهم بود می خواستم بدانم کی می رود و چگونه می رود؟ پا به پایش می رفتم وظیفه ام همین را هم ایجاب می کرد "۱".
تو بحبوحه ی کار،یکدفعه رو کرد به من و گفت:«اخوان برو گردان آماده رو از عقب بردار بیار»
انگار یک تشت آب ریختند رو سرو کله ام سریع گفتم:«حاج آقا تو این موقعیت؟»
با تمام وجود دوست داشتم دستورش را عوض کند گفت:« اگر گردان رو نیاری، با این پاتک های سنگین کار بچه ها خیلی مشکل میشه»
نگاهی به طرف دشمن کرد ادامه داد:«شما برو گردان رو بیار.»
«گردان را بیاور» یعنی این که من سی چهل کیلومتر با قایق بروم تا برسم خشکی، از آن جا سوار موتور شوم، بروم پادگان، آن وقت با یک گردان نیرو، همین مسیر را برگردم خودش حداقل سه چهار ساعت طول می کشید. حس غریبی نمی گذاشت از حاجی جدا شوم داشت نگام می.کرد منتظر جواب بودم چاره ای نداشتم باهاش خداحافظی کردم و ازش جدا شدم،
سریع خودم را رساندم لب .آب سوار یک
قایق شدم. با آخرین
سرعتی که ممکن بود آبها را می شکافتم ومی رفتم .جلو هر لحظه ممکن بود آبستن حادثه ای باشد ولی من انگار اختیارم را ازدست داده بودم گویی همه ی وجودم او شده بود یقین داشتم اتفاقی می افتد می خواستم هر چه
زودتر برگردم پیشش
پاورقی
۱- آن موقع من مسؤول عملیات تیپ بودم
🌑🌕⚫️
🌕🌑🌕⚫️🌕🌑
#رمان_شهدایی
#هر_روز_با_یاد_شهداء
#شادی_روح_شهدا_صلوات
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
آن چه مهم است،ساخته شدن انسان است،که یکی از دستاوردهای این انقلاب بزرگ است،و اگر انسان ساخته شود همه چیز مهیا است.من به شماقول می دهم که با ساخته شدن انسانها، پیروزی ما کامل است و با مکتبی که داریم نه تنها ایران بلکه جهان را می توانیم اداره کنیم. هر چه انسان تر بشویم، انقلابی تر شده ایم و شهدای ما این اثر را داشته اند که ما را انسان تر کرده و می کنند.
#شهید_محمدعلی_رجایی
#حزب_الله
#نفوذ
#فلسطین
#لبنان
#سید_حسن_نصرالله
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
سلام ما را به شهدای طریق القدس برسانید
تصویری از پیکر پاک شیخ قاووق از اعضای شورای مرکزی حزبالله که در جنایت روز جمعه رژیم به شهادت رسید.
#حزب_الله
#نفوذ
#فلسطین
#لبنان
#سید_حسن_نصرالله
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯