eitaa logo
کوچه شهدا✔️
111.1هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
4هزار ویدیو
7 فایل
🔷 امام خامنه ای: ‌‌امروزه زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا کمتر ازشهادت نیست✔️ شهید زندگی کنی شهید میمیری🌹 اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ خادم الشهدا 👇 @mahmode110 تبلیغات،تبادل👇 @tabligh810
مشاهده در ایتا
دانلود
6.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 |شهیدی که بخاطر نماز اول وقت؛ قیدِ مدال طلا رو زد... ▫️۲۲اردیبهشت؛ سالروز شهادت عباس حاجی‌زاده گرامی‌باد ‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
🔸چند روایت کوتاه از زندگی شهید محمود مظاهری 🌼 |یکی از آشناها که اتفاقاً از مأمورین رژیم شاه بود، اومد خونه‌مون. محمود رو صدا زدم و بهش گفتم: این آقا مأمور رژیمه؛ مراقبِ حرف‌زدنت باش... بی‌اعتنا به حرفام رفت پیششون. بابام پرسید: محمود کجا بودی؟ گفت: رفتم تظاهرات! تیراندازی شد؛ منم فرار کردم. مأمور رژیم گفت: اومدم بگم خیال نکنی من یه مأمورم و اگه دستگیر شدی کاری برات انجام میدم، نه! اصلا از این صحبت‌ها نیست. محمود هم رو به رویش ایستاد و با شجاعت گفت: ما هدفمون بالاتر از این حرفاست؛ خدا با ماست و دلمون نمی‌خواد آدمایی مثل شما کمکمون کنید. 🌼 |داشتم قرآن می‌خوندم، که چشمم خورد به برگه‌ی لای قرآن. محمود روی برگه نوشته بود: دوست دارم شهید بشم و در رکاب امام زمان (عج) باشم... بالاخره هم به آرزوش رسید... 🌼 |مادرم می‌گفت: می‌ترسم! دشمن به مردم رحم نمی‌کنه. محمود خندید و گفت: اگه ما کردستان نریم بخاطر خطرناک بودنش، یه جوون دیگه میره؛ اون جوون مادر نداره تا براش دلتنگ بشه؟ مادرم اشکاش رو پاک کرد. محمود ادامه داد: خودت دوست داشتی مثل مادرِ حُر جوونت رو بفرستی جبهه، مگه یادت رفته؟ محمود با صحبت‌هاش همه‌مون رو راضی کرد و رفت جبهه... 🌼 |سر مزار محمود گریه می‌کردم، که یهو خانومی اومد و بهم گفت: چرا گریه می‌کنی؟ منم شهید دادم. مگه پسرت رو از ته دل نفرستادی؟ هر چه گشتم دیگه ندیدمش. حتی دخترم که کنارم بود، هم می‌گفت: اون خانوم رو ندیده... 📚 منبع: نویدشاهد " بنیاد شهید و امور ایثارگران" ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
🔸تکلیف‌گرا بودن یعنی این‌... |دیپلمش رو که گرفت، به‌ عنوان جایزه قرار شد هزینه‌ی تحصیلش در هر کشوری رو بدهند. من که اون موقـع پـول فرستادنش به دانشگاه رو نداشتم، از این پاداش خیلی خوشحال شدم؛ اما محمود حاضر نشد برا تحصیل از کشور خارج بشه. وقتی پرسیدم: چرا از این موقعیت استفاده نمی‌کنی؟ گفت: درسته که شاگرد نمونه شدم و رفتن به کشور دیگه برا درس خوندن خوبه؛ اما زحمت امام خمینی داره نتیجه میده، الان مبارزه از درس‌خوندن واجب‌تره... همون سال بود که انقلاب پیروز شد... 👤خاطره‌ای از زندگی شهید محمود مظاهری 📚منبع: نوید شاهد “ بنیاد شهید و امور ایثارگران” ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
5.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 آخرین توصیه‌های شهید بلباسی به همسر و فرزندانش ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
🎥 روایت شنیدنی لحظه‌ی شهادت سیدرضا توسط خودش... بعد از شهادت سیدرضا یه بار خوابش رو دیدم و بهش گفتم: میشه نحوه‌ی شهادتت رو برام بگی... گفت: باشه! بعداً برات میگم... مدتی گذشت و دوباره اومد به خوابم و نحوه‌ی شهادتش رو برام تعریف کرد... خواب رو که برای دوستش تعریف کردم؛ ایشون تایید کرد و گفت: همین اتفاقات لحظه‌ی شهادت سیدرضا افتاد... جالبه که توی خوابم از سیدرضا پرسیدم: رضا! این درسته که میگن لحظه‌ی شهادت، اهل‌بیت (ع) سرِ شهید رو به زانو می‌گیرن؟ تا این سوال رو پرسیدم؛ [مثل فیلمی که روی پرده نمایش داده میشه] سیدرضا رو دیدم که روی زمین افتاده و ناگهان شخصی با لباس سفید و نورانی بهش نزدیک شد. دو زانو کنارش نشست؛ با دستاش سرِ رضا رو بلند کرد و روی زانوهاش گذاشت. خیلی مشتاق بودم که ببینم اون شخص کیه و چه شکلیه؛ اما انگار فقط اجازه داشتم سر رضا رو روی پاهای مبارک اون شخص ببینم. چون تا سرم رو بالا آوردم؛ همه جا جلوی چشمم سیاه شد و اجازه ندادند چهره‌ی مبارک اون آقا رو ببینم... اما جواب سوالم رو گرفته بودم. 📚 خاطره‌ای از زندگی شهید سیدرضا قائم‌مقامی 📚منبع: خبرگزاری فارس به نقل از خواهر شهید ▫️۲۶ اردیبهشت؛ سالروز شهادت قائم‌مقامی گرامی‌باد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
🔸برخورد عجیب و جالب شهید با صاحب‌خونه...... محمدرضا برای ادامه تحصیل رفت سبزوار و یه اتاق اجاره کرد... شبی برای دیدنش رفتم اتاقش. وقتی صاحب‌خونه خوابید، محمدرضا بدونِ معطلی بلند شد؛ اول لامپ رو خاموش، و بعد چراغ نفتی رو روشن کرد. بهش‌گفتم: چرا لامپ رو خاموش کردی؟!! گفت: از این لحظه به بعد که صاحب‌خونه خوابیده، من نمی‌خوام با روشناییِ لامپ، برا ایشون و خانواده‌اش مزاحمت ایجاد کنم... 👤خاطره‌ای از زندگی سردار شهید محمدرضا شمس‌آبادی 📚 منبع: کتاب “ گامی به آسمان” ، صفحات ۱۳۵ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
🔸استدلالِ هوشمندانه‌ی شهید؛ برای کمک به خانواده اعدامی‌ها... |دستور داد لیستی تهیه کنیم از خانـواده‌‌‌های فقیــری که سرپرست‌شون توی درگیری با نیروی‌انتظامی کشته شده‌، یا بخاطر قاچاق موادمخدر اعدام شده‌ بودند. می‌گفت:‌ می‌خوام براشون کمک بفرستم... همه بُهت‌شون زد و اعتراض کردند که اینا بچه‌های ما رو شهیدکردند و با نظام مشکل دارن... اما نورعلی روی حرفش موند و گفت: سرپرست‌شون یه اشتباهی ‌کرده، چه ربطی به خانواده‌ی اونا داره؟ بچه‌‌های اینا که مجرم نیستند؛ اگه ما زیر پر و بال‌شون رو نگیریم، جذبِ دشمـن میشن... خودش هم بهشون سر می‌زد و پیگیر بود تا برای تحصیل بچه‌ هاشون مشکلی پیش نیاد... 👤خاطره‌ای از زندگی سردار شهید نورعلی شوشتری 📚راوی: کتاب “ نورعلی” نگاهی به زندگی و خاطرات شهید شوشتری ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
🔸 به بچه‌هام بگید دنبالم نگردند... |مدتی بود از طریق ارگان‌های مربوطه، پیگیرِ پیدا شدنِ پیکر پدرِ شهیدم [حاج‌حسین بخشی] بودم. حتی به سردار باقرزاده هم مراجعه کردم و آزمایش DNA هم داده بودیم... تا اینکه یه روز یکی از دوستان قدیمی‌ام [ که حدود بیست سال بود ازش خبر نداشتم] شماره‌ام رو پیدا کرده بود و بهم زنگ زد. ازم پرسید: دنبالِ پیکر پدرت می‌گردی؟ گفتم: آره... گفت: دیگه اینکار رو نکن... پرسیدم: چرا؟ گفت: یه مدت قبل خوابِ پدر شهیدت رو دیدم. بهم گفت برو به پسرم بگو اینقدر دنبال پیکر من نگرده؛ من هر وقت خودم بخوام برمی‌گردم... ▫️یه بار هم خانومِ یکی از دوستان برادرم؛ خوابِ بابای شهیدمون رو دیده بود. بابام به ایشون هم گفته بود: برید به بچه‌هام بگید دنبال پیدا کردنِ من نباشند. من هر وقت خودم بخوام بر‌میگردم... ‎‎‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
7.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 از بازیگری کنارِ خواننده‌ی لس‌آنجلسی؛ تا شهادت در آبادان ماجرای تحولِ کودکی که استاد نواختنِ سازِ ویولن بود ▫️؛ سالروز شهادت مجید فریدفر گرامی‌باد ‎‎‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
8.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 آقازاده‌ی شهیدی که رهبر انقلاب را متحیر کرد.. این خاطره‌ی کوتاه و شنیدنی رو از دست ندین ▫️شهید محمدتقی امینیان ‌‌‌‌ ‎‎‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
38.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اونقد این روایت عاشقانه دلنشین بود؛ که دلم نیومد خلاصه‌ش کنم... زندگی متفاوت و جالبِ شهید مجید فریدفر و همسرش ‌‌‌ ‎‎‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
🌼 |وقتی سرِ سفره می‌نشستیم؛ اگه غذا کم میومد، حاضر بود خودش نخوره و به برادر و خواهر و پدرش بده... 🌼 |خیلی اهل مراعات بود توی احترام به پدر و مادر. بعضی اوقات ما برادر و خواهرها لج می‌کردیم و پول توجیبی می‌خواستیم. علی‌اصغر سهم پول توجیبی خودش رو به ما می‌داد و می‌گفت: «الآن مامان و بابا ندارند! چقدر شما سخت می‌گیرید!» 🌼 |وقتی می‌خواست بره واسه عملیات. روی دیوار اتاقِ امور مالی سروآباد کردستان؛ با خط خودش نوشت: اینجانب علی‌اصغر مهردادی، اعزامی از بهشهر؛ پایان مأموریت و تاریخ شهادت!... انگار بهش الهام شده بود کِی شهید میشه... حتی به دوستاش گفته بود: من تیر به پیشونی‌ام می‌خوره... و همینطور هم شد... 👤خاطراتی از زندگی شهید علی‌اصغر مهردادی 📚منبع: کنگره شهدای استان مازندران ▫️۱۳خرداد؛ سالروز شهادت علی‌اصغر مهردادی گرامی‌باد ‌‌‌‌ ‎‎‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯