5.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در محضر کلام سردار
عوامل موفقیت چیاند؟
#شهیدقاسمسلیمانی🕊️
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
کوچه شهدا✔️
🦋💐💚💐 💐💚💐🦋 رمان شب #بدون_تو_هرگز 57 "تقصیرِ پدرم بود..." 🔹این رو گفتم و از جا بلند شدم ... ⭕
🦋💐💚💐 💐💚💐🦋
رمان شب #بدون_تو_هرگز 58
"حس دوم"
📑 درخواستِ تحویلِ مدارکم رو به دانشگاه دادم ... باورشون نمی شد میخوام برگردم ایران... هر چند، حق داشتن ...
🔹 نمی تونم بگم وسوسه شیطان و اون دنیای فوق العاده ای که برام ترتیب داده بودن ...گاهی اوقات، ازم دلبری نمی کرد ...
👿 اونقدر قوی که تهِ دلم می لرزید...⚡️
🇮🇷 زنگ زدم ایران و به زبانِ بی زبانی به مادرم گفتم می خوام برگردم ...📞
اوّل که فکر کرد برای دیدار میام ... خیلی خوشحال شد ...😍
امّا وقتی فهمید برای همیشه است ... حالتِ صداش تغییر کرد ... توضیح برام سخت بود...
–چرا مادر؟ ... اتفاقی افتاده؟...
🔷–اتفاق که نمیشه گفت ... امّا شرایط برای من مناسب نیست ... منم تصمیم گرفتم برگردم ... "خدا برای من، شیرین تر از خرماست..."
–امّا علی که گفت....
🔸پریدم وسطِ حرفش ... بغض گلوم رو گرفت...
–من نمی دونم چرا بابا گفت بیام ... فقط می دونم این مدت امتحان های خیلی سختی رو پس دادم ... بارها نزدیک بود کل ایمانم رو به باد بدم ...😔
گریه ام گرفت ...
- مامان نمی دونی چی کشیدم ... من، تک و تنها ... لِه شدم... 😭
⭕️ توی اون لحظات به حدی حالم خراب بود که فراموش کردم ... دارم با دلِ یه مادر که دور از بچه اش، اون سرِ دنیاست ... چه می کنم ... و چه افکارِ دردآوری رو توی ذهنش وارد می کنم...
😓 چند ساعت بعد، خیلی از خودم خجالت کشیدم...
–چطور تونستی بگی تک و تنها ... اگر کمکِ خدا نبود الان چی از ایمانت مونده بود؟ ... فکر کردی هنر کردی زینب خانم؟...‼️
💭 غرق در افکارِ مختلف ... داشتم وسایلم رو می بستم که تلفن زنگ زد ☎️
👨⚕دکتر دایسون ... رئیسِ تیمِ جراحی عمومی بود ... خودش شخصاً تماس گرفته بود تا بگه ... دانشگاه با تمام شرایط و درخواست های من موافقت کرده...
✌️🏼برای چند لحظه حس پیروزی عجیبی بهم دست داد ... 😌
🔹امّا یه چیزی تهِ دلم می گفت ... اینقدر خوشحال نباش ... همه چیز به این راحتی تموم نمیشه....
و حق، با حس دوم بود.......
📝(نوشته همسر وفرزند شهید سیدعلی حسینی)🥀
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
اگر آمریکا و همفکرانش به ما بگویند،سازش کنید تا گندم به شما بدهیم،ما یک نان را سی و شیش میلیون نفری خواهیم خورد ولی زیر بار این ذلت نخواهیم رفت....
#شهید_محمد_علی_رجایی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
7.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هرگز خدا را فراموش نکن...
نصیحت مادر #شهید_چمران
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
کوچه شهدا✔️
#فرار_از_گناه_به_سبک_شهدا 0⃣2⃣ 💠حکم انفصال💠 حکم انفصال از خدمت را که دستم دید. پرسید: «جریان چیه؟
#فرار_از_گناه_به_سبک_شهدا 1⃣2⃣
💠خوش تیپ💠
باشگاه کشتی بودیم که یکی از بچهها به ابراهیم گفت:
«ابرام جـون! تیپ و هیکـلت خیلی جالـب شده. توی راه که میاومدی
دو تا دختر پشت سرت بودند و مرتب از تو حرف میزدند». بعد ادامه داد: «شلوار و پیرهن شیک که پوشیدی، ساک ورزشی هم که دست گرفتی، کاملاً معلومه ورزشکاری!» ابراهیم خیلی ناراحت شد. رفت توی فکر. اصلا توقع چنین چیزی را نداشت. جلسه بعد که ابراهیم را دیدم خندهام گرفت؛ پیراهن بلند پوشیده بود و شلوار گشاد! به جای ساک ورزشی هم کیسه پلاستیکی دست گرفته بود. تیپش به هر آدمی میخورد غیر از کشتیگیر. بچهها میگفتند: «تو دیگه چه جور آدمی هستی! ما باشگاه میایم تا هیکل ورزشکاری پیدا کنیم. بعد هم لباس تنگ بپوشیم. اما تو با این هیکل قشنگ و رو فُرم، آخه این چه لباس هائیه که می پوشی؟!» ابراهیم به این حرف ها اهمیت نمی داد و به بچه ها توصیه می کرد: «ورزش اگه برای خدا باشه، عبادته؛ به هر نیت دیگهای باشه، فقط ضرره».
شهید ابراهیم هادی
کتاب سلام بر ابراهیم، ص41
🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸
امــام عــلــی (علـیـه السـلام)
زکات زیبایی، عفت و پاکدامنی است.
غررالحـكم، ص 256
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
هروقت عید یا ولادت یکی از ائمه میشد، حتما شیرینی یا شکلاتی چیزی میگرفت و میاومد خونه. اعتقاد داشت همونطور که توی روزهای شهادت نباید کم بذاریم،
تو اعیاد و ولادتها هم باید خوشحالیمون رو نشون بدیم.
🌹به روایت مـادر #شهیـد_آرمان_علی_وردی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"نحوه رفتن مهمه"
#شهید_محمد_رضا_تورجی_زاده
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
کوچه شهدا✔️
🦋💐💚💐 💐💚💐🦋 رمان شب #بدون_تو_هرگز 58 "حس دوم" 📑 درخواستِ تحویلِ مدارکم رو به دانشگاه دادم ... ب
🦋💐💚💐💐💚💐🦋
#بدون_تو_هرگز 59
"هوای دلپذیر"
⭕️ برعکس قبل، و برعکس بقیه دانشجوها ... شیفت های من، از همه طولانی تر شد ... نه تنها طولانی ... پشت سر هم و فشرده ...
🚷 فشار درس و کار به شدت شدید شده بود ... گاهی اونقدر روی پاهام می ایستادم که دیگه حس شون نمی کردم ... از ترسِ واریس، اونها رو محکم می بستم ... به حدی خسته می شدم که نشسته خوابم می برد...😴
🌙سخت تر از همه، رمضان از راه رسید ... حتی یه بار، کل فاصله افطار تا سحر رو توی اتاق عمل بودم ... عمل پشت عمل... 🌡💉
🔹انگار زمین و آسمان، دست به دست هم داده بود تا من رو به زانو در بیاره ... امّا مبارزه و سرسختی توی ژن و خونِ من بود...😌 💪🏼✌️🏼
🔸از روز قبل، فقط دو ساعت خوابیده بودم ... کل شب بیدار ... از شدتِ خستگی خوابم نمی برد ... بعد از ظهر بود و هوا، ملایم و خنک ...
⛲️ رفتم توی حیاط ... هوای خنک، کمی حالم رو بهتر کرد ... 🙂
❇️ توی حالِ خودم بودم که یهو دکتر دایسون از پشت سر، صدام کرد ... و با لبخند بهم سلام کرد...
–امشب هم شیفت هستید؟
–بله...
–واقعاً هوای دلپذیری شده...
🔷 با لبخند، بله دیگه ای گفتم ... و تهِ دلم التماس می کردم به جای گفتنِ این حرف ها، زودتر بره ... بیش از اندازه خسته بودم و اصلاً حس صحبت کردن نداشتم ... اون هم سرِ چنین موضوعاتی...
به نشانه ادب، سرم رو خم کردم ...
🔸 اومدم برم که دوباره صدام کرد...❗️
–خانم حسینی ... من به شما علاقه مند شدم❤️
و اگر از نظرِ شما اشکالی نداشته باشه ... می خواستم بیشتر باهاتون آشنا بشم.......
📝(نوشته همسر وفرزند شهید سیدعلی حسینی)🥀
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
کار کردن برایش عیب نبود. از جوانهایی که دنبال کار و تلاش نبودند بدش میآمد. میگفت من حتی حاضرم برم بار بزنم، حمالی کنم و ... اما مهم برای من اینه که فقط روزیام حلال باشه. مدتی توی کار خرید و فروش محصولات کشاورزی وارد شد. یک بار تخمه کدو معامله کردیم. به خاطر مشکلی که پیش آمد از حقش گذشت. میگفت: پول حلال ارزش داره، شُبهه که توش باشه بیبرکت میشه.
#شهید_سید_میلاد_مصطفوی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
با یک پیکان سفید به اصفهان آمده بود. قرار بود برای انجام کاری که مربوط به سپاه میشد ده روز در اصفهان بماند. برادرش میگفت: ماشین را در سپاه اصفهان گذاشت و با تاکسی و اتوبوس و ... به خانه آمد! وقتی هم قصد داشت به بستگان سر بزند موتور پسر همسایه که از دوستانش بود را گرفت! به او اعتراض کردیم که ماشینت کجاست؟ با لحنی آرام گفت: آن ماشین برای بیتالمال است. نباید کار شخصی با آن انجام داد.
#شهید_محمود_شهبازی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀
#سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔
یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️
به نیابت از #شهید_حسن_شفیع_زاده
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
#صبحتون_شهدایی📿
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
خبر دارید #امام_زمان بخاطر غربت داخل بیابونا زندگی میکنه😭
به نظرتون چه دلیلی باعث شده که حضرت ظهور نمیکنن😔
به نظرتون #امام_زمان_عج چه انتظاری از ما دارن😞
اگه شرمنده مهدی فاطمه (س) هستی😭و دوست داری گذشته ات رو جبران کنی یه سر به این کانال بزن👇
https://eitaa.com/joinchat/3835363784Ce992393405
میگم خیلی زشت نباشه که کانال 👆#امام_زمان_عج خالی بمونه😞
بزنید رو لینک بالا👆