کار باید پیش رود
درست هم پیش رود
اما کارها تمامی ندارد
حواستان باشد
خلاف قانون اسلام کاری انجام نشود
هدف وسیله رو توجیه نمیکند
#شهید_محمد_بروجردی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
. 🕊 تلاوت آیات #قرآن_ڪریم ؛
💠 ۩ بــِہ نـیّـت
#شھید_جواد_مغنیه
#صفـــ۱۵ـفحه 📚
🍀|شبتون شهدایی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
46.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ داستان جوان لااُبلای که در مسیر #اربعین آمد...
#زیارت
#امام_حسین
#کربلا
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
بعضیها ما را سرزنش میکنند که چرا دم از کربلا میزنید و از عاشورا؛ آنها نمیدانند که برای ما کربلا بیش از آنکه یک شهر باشد یک افق است که آن را به تعداد شهدایمان فتح کردهایم، نه یک بار نه دو بار، به تعداد شهدایمان!
#شهید_سید_مرتضی_آوینی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀
#سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔
یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️
به نیابت از شهید#محسن_حیدری
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
#صبحتون_شهدایی📿
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ببخشید سردار سلیمانی پشت خط هستند با شما کار مهمی دارند لطفاً گوشی را بردارید
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
🌷 #هر_روز_با_شهدا🌷
#مردان_بزرگ_ایستاده_میمیرند !!!
🌷ما بعد از اولین گروهان از گردان موسی بن جعفر(ع) وارد جزیره ام الرصاص شدیم. رضاعلی پشت سر من حرکت میکرد. او پیک گردان بود. سنگر تیربار کمین عراقیها در نوک ام الرصاص بود. این سنگر غیرقابل نفوذ و محکم بود. هرچه با آر.پی.جی آن را هدف قرار دادیم، نتیجه نداد. مجبور شدیم که درخواست خمپاره شصت کنیم تا از بالا آن را تخریب کنیم. تیربارچی تا آخرین تیرش را شلیک کرد. در همان تاریکی و بحرانی که داشتیم، رضاعلی چند بار گفت: مردان بزرگ ایستاده میمیرند.
🌷داشتیم جلو میرفتیم که بیسیم مرا صدا کرد. وقتی برگشتم، دیدم گلوله ضدهوایی که علیه نفرات استفاده میکردند از جلو به سرش اصابت کرد. او همچنان سرپا ایستاده بود. لحظاتی بعد یکباره به زمین افتاد. چشمش را بستم و راهش را ادامه دادم. متأسفانه جنازهاش کشف نشد و تنها نمادی از یک قبر برای او در روستای دلازیان سمنان ساخته شده است. روحش شاد و یادش گرامی.
🌹خاطره ای به یاد شهید جاویدالاثر رضاعلی اعرابیان
#راوی: رزمنده دلاور مهدی صفاییان
منبع: سایت نوید شاهد
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
احمد آقا همه ی ما را به حضور در نماز جمعه مقید کرده بود. او با سختی بچه ها را جمع میکرد. بعد میرفتیم چهار راه مولوی و با اتوبوس دو طبقه و یا وانت و ... خلاصه با کلی مشکل به نماز جمعه میرفتیم. بچه ها شلوغ میکردند. اذیت میکردند و ... . اما احمد آقا با صبر و تحمل وصفناشدنی بچه ها را با معارف دین آشنا میکرد.
#شهید_احمد_علی_نیری
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
11.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️فهمیدی چطور شهید شد یا بیشتر توضیح بدم؟!
👤استاد #رائفی_پور
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
کوچه شهدا✔️
خاک های نرم کوشک زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی نزدیک پل هفت دهانه #قسمت_صد_و_چهل_و_شش 🌕🌕🌑🌕🌑🌕⚫️
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
نزدیک پل هفت دهانه
#قسمت_صد_و_چهل_هفت
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️
حالت اغما پیدا کرده بودم و تو آن همه گل و لای نمی توانستم جم بخورم همین قدر احساس کردم که یکی آمد آن زخمی را برد سریع برگشت و مرا هم نجات داد آن طرف خاکریز شنیدم به بچه ها پرخاش می کرد.
«چرا گذاشتین با این هیکل کوچیکش بره؟»
«خودش رفت آقای برونسی ،هرچی به اش گفتیم نرو گوش نکرد.»
تا اسم برونسی را شنیدم گویی جان تازه ای پیدا کردم می دانستم فرماندهی گردان عبدالله است، ولی تا حالا ندیده بودمش چشمهام را باز کردم تار و واضح صورت مهربان و آفتاب سوخته اش را دیدم. لبخند زیبایش آرامش خاصی به ام داد.
خودش مرا گذاشت توی یک ایفا، کوله پشتی ام را آورد و به بچه ها هم سفارشم را .کرد .گفت: «هواش رو داشته باشید که تو ایفا اذیت نشه.»
از یکی با آه و ناله :پرسیدم: «منو کجا می برن؟»
می برنت بهداری پشت خط ،چون اون جا مجهزتره.»
باید می آمدم باختران اما مسیرش را بلد نبودم مثل کسی که مقصد خاصی نداشته باشد زده بودم به راه و داشتم می رفتم
از شنیدن صدای یک موتور ،انگار دنیا را به ام دادند.برگشتم پشت سرم را نگاه کردم. دویست سیصد متری باهام فاصله داشت جاده را می شکافت و سریع می آمدجلو، خدا خدا می کردم نگه دارد.
چه خوبه تا یک مسیری ببردم
پاورقی
۱ - نوعی از مهمات دود زا
🌑🌕⚫️
🌕🌑🌕⚫️🌕🌑
#رمان_شهدایی
#هر_روز_با_یاد_شهداء
#شادی_روح_شهدا_صلوات
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
او از دوران کودکی، از مادیات در کمترین حد استفاده می کرد. همیشه لوازم ارزان قیمت خریداری می کرد و بقیه پولش را در راه خدا انفاق می کرد.
محسن در استفاده از #بیت_المال بسیار حساس بود، بطوریکه برای نامه هایش همیشه از کاغذهای باطله استفاده می کرد و با این وجود از خدا طلب مغفرت می نمود.
در یکی از نامه هایش نوشته است: زیاد صحبت نمی کنم که قلم و کاغذ #بیت_المال است و از خدا می خواهم مرا ببخشد، از اینکه از ورق و کاغذ #بیت_المال در جهت منافع شخصی استفاده کردم .
#شهید_محسن_صیرفیان_پور
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
26.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حرفهایی که کمتر شنیدیم 🥺 ...!!
.
راوی: کربلایی علی زین العابدین پور
#سپهبد_شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#اربعین
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯