بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾
سوگند به عصر [غلبه حق بر باطل] (۱)
إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ ﴿۲﴾
كه واقعا انسان دستخوش زيان است (۲)
إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾
مگر كسانى كه گرويده و كارهاى شايسته كرده و همديگر را به حق سفارش و به شكيبايى توصيه كرده اند (۳)
https://eitaa.com/koodakAliAsghar
من یار مهربانم ---- من صاحب الزمانم
اگر می خوای بدونی ---- امام شیعیانم
سیده نرجس خاتون ---- مادر خوش نشانم
آورده است به دنیا ---- در نیمهی شعبانم
حضرت عسکری بود ---- بابای مهربانم
من مهدی و قائمم ---- حجت این زمانم
من می بینم شما را ---- با هر دو چشمانم
مواظب شماهام ---- با هر دو دستانم
https://eitaa.com/koodakAliAsghar
اتل متل پروانه- نشسته روی شانه
صدا میاد چه نازه- میگه وقت نمازه
به این صدا چه میگن- اذان و اقامه میگن
شیطونه ناراحته- دنبال یک فرصته
میگه آهای مسلمون- نماز رو بعدا بخون
هرکسی که زرنگه- با شیطونه میجنگه
وقت نماز که میشه- هر کاری تعطیل میشه
نماز چقدر شیرینه- اول وقت همینه
📚دلبرانه
https://eitaa.com/koodakAliAsghar
هدایت شده از گل نرگس بیا
هدایت شده از متامامت
امام رضا عليه السلام:
الأَخُ الأَكبَرُ بِمَنزِلَةِ الأَبِ
برادر بزرگ تر به منزله پدر است
#تحف_العقول_صفحه442
@HadisNgari 🎟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤❤❤
ای اهل حرم میر و علمدار می آید
https://eitaa.com/koodakAliAsghar
💪 جوانِ گرهگشا
😍 چه تواناییهای خفنی که شما جَوونا ندارین!
💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار
🌱 @nojavan_khamenei
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
أَرَأَيْتَ الَّذِي يُكَذِّبُ بِالدِّينِ ﴿١﴾
به نام خدا که رحمتش بیاندازه است و مهربانیاش همیشگی
آیا کسی که همواره روز جزا را انکار می کند، دیدی؟ (۱)
فَذَٰلِكَ الَّذِي يَدُعُّ الْيَتِيمَ ﴿٢﴾
همانکه یتیم را به خشونت و جفا از خود میراند، (۲)
وَلَا يَحُضُّ عَلَىٰ طَعَامِ الْمِسْكِينِ ﴿٣﴾
و [کسی را] به طعام دادن به مستمند تشویق نمی کند. (۳)
فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ ﴿٤﴾
پس وای بر نمازگزاران (۴)
الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ ﴿٥﴾
که از نمازشان غافل و نسبت به آن سهلانگارند. (۵)
الَّذِينَ هُمْ يُرَاءُونَ ﴿٦﴾
همانان که همواره ریا میکنند (۶)
وَيَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ ﴿٧﴾
و از [دادن] وسایل و ابزار ضروری زندگی [و زکات، هدیه و صدقه به نیازمندان] دریغ میورزند. (۷)
https://eitaa.com/koodakAliAsghar
هدایت شده از متامامت
✅ رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله میفرمایند
📍 إنَّ الوَلَدَ الصّالِحَ رَيحانَةٌ مِن رَياحينِ الجَنَّةِ؛
📌 فرزند شايسته و خوب گلى از گلهاى بهشت است
#كافی_جلد6_صفحه3_حدیث10
@HadisNgari 🎟
ای گل گلها، سلام
مهدی زهرا، سلام
آقای مهربونم
درد و بلات به جونم
مکه ای، کربلایی
بگو الان کجایی؟
دوست دارم همیشه
دلم برات تنگ میشه
📚 الگو ایرانی
https://eitaa.com/koodakAliAsghar
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
تَبَّتْ يَدَا أَبِي لَهَبٍ وَتَبَّ ﴿۱﴾
بريده باد دو دست ابولهب و مرگ بر او باد (۱)
مَا أَغْنَى عَنْهُ مَالُهُ وَمَا كَسَبَ ﴿۲﴾
دارايى او و آنچه اندوخت سودش نكرد (۲)
سَيَصْلَى نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ ﴿۳﴾
بهزودى در آتشى پرزبانه درآيد (۳)
وَامْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ ﴿۴﴾
و زنش آن هيمهكش [آتش فروز] (۴)
فِي جِيدِهَا حَبْلٌ مِنْ مَسَدٍ ﴿۵﴾
بر گردنش طنابى از ليف خرماست (۵)
https://eitaa.com/koodakAliAsghar
تفسیر کودکانه از سورهی تبت ( مسد )👇👇
یکی بود یکی نبود
مردی بود به اسم ابی لهب
ابیلهب مرد بدجنسی بود . بچهها اسم پیامبر ما چی بود؟ محمد(صلی الله علیه و آله)
ابیلهب هروقت پیامبر رو میدید بهطرفش سنگ پرتاب میکرد
بچهها پیامبر همیشه به ابیلهب میگفت اینکار خیلی اشتباه و کار خیلی بدیه و خطرناکه
مگه من با تو چیکار کردم
ابیلهب میگفت آخه خدا پرستی و مردم تو رو دوست دارن و من خوشم نمیاد
ابیلهب به پیامبر حسادت میکرد
یهروزی از روزها ابیلهب آنقدر پیامبر رو اذیت کرد تااینکه یداش تبت شدن
بچهها میدونید ید یعنی چی؟
ید یعنی دست
یداش تبت شد یعنی دستاش قطع شدن چون پیامبر رو خیلی اذیت کرد
بچه ها ابی لهب خیلی ناراحت شد و افتاد توی خونه و دیگه دست نداشت
یه روز که خواب بود صدایی شنید اومد کنار پنجره دید مردم دارن شعار میدن و میگن :
تبت یدا ابی لهب وتب
بچه ها بعدش واقعا ابی لهب از دنیا میره
بعد دوتا فرشته میان پیش ابیلهب یکی طرف راست و یکی طرف چپ ابی لهب
فرشتهها به ابیلهب میگن چرا پیامبر خدارو اذیت میکردی؟
چرا سنگ پرتاپ میکردی؟
ابیلهب میگفت: نه من این کارارو نمیکردم
ولی بچهها ابیلهب داشت دروغ میگفت
فرشتههای مهربون گفتن ما از همهی کارهای تو فیلمبرداری کردیم
ابیلهب دست و پاشو گممیکنه
فرشتههام فیلم رو نشون ابیلهب میدن
ابیلهب فکر کردوگفت:
عه عه ببینید من مال دارم (یعنی پول دارم)
فرشتهها به ابیلهب میگن : ما اغنا
این مالها به درد ما نمیخوره
(ما اغنی عنه ماله و ما کسب)
بعد فرشتهها دستهای ابیلهب رو گرفتن و سیصلی کردن تو نار (یعنی بردنش توی آتیش جهنم)
سیصلی نارا ذات لهب
ابیلهب یه زن داشت
وامرءته یه کوله داشت که همیشه پشتش بود
وامرءته میرفت بیابون و خار جمعمیکرد و میبرد میریخت دم در خونهی پیامبر
وامرءته مثل اب لهب پیامبر رو اذیتمیکرد
وامرءته و حماله الحطب
اینقدر اینکارو کرد و هروقت پیامبر میخواست از خونه بره بیرون خارها به لباسش میچسبید و میاومد خارهارو برداره دستش خونی میشد
خارها به پاش میخورد و پاش میخورد و پاش خونی میشد
پیامبر به اون میگفت : مگه من با تو چیکار کردم ؟
وامرءته میگفت من از شما خوشم نمیاد
اونم مثل ابیلهب ازدنیارفت و دوتا فرشته اومدن تا از وامرءته سوالاتی بپرسن
فرشته ا از وامرءته سوال کردن و پرسیدن چرا کار بد کردی و پیامبرو اذیت کردی؟چرا مردمآزاری کردی؟
وامرءته گفت نه من پیامبرو اذیت نکردم
ولی فرشتهها بازم از کارای بد وامرءته فیلمگرفتهبودن و بهش نشوندادن
فرشتهها میان یه حبل از مسد میندازن دور جید وامرءته (یعنی یه ریسمان از لیف خرما میاندازن دور گردن وامرءته)
📚شهر داستان با تلخیص و تغییراتی اندک
https://eitaa.com/koodakAliAsghar