📚مجموعه ۶جلدی«قصههای جنگ»
▪️ داستانهایی کودکانه از #دفاع_مقدس
👈عناوین کتابهای این مجموعه:
۱.«پروانههای آبی»
۲.«پرواز موج»
۳.«خانهای روی شیشه»
۴.«دست های سبز لاله»
۵.«قشنگ ترین هدیه دنیا»
۶.«جزیره آفتابگردان»
🔺گروه سنی ب،ج: ۷ تا ۱۱ سال
✍نویسنده: جمعی از نویسندگان
📖تعداد صفحات: ۱۶۵ صفحه
▪️ناشر: به نشر
💰قیمت: ۴۵،۰۰۰تومان
.................................................
🛍خرید آنلاین از سایت باسلام👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/1835898?ref=830y
📲 سفارش از طریق پیام رسان ایتا 👇
@Milad_m25
🌷#هفته_دفاع_مقدس🌷
@koodak_shop
فروشگاه کتابجان/کودک و نوجوان
📚مجموعه ۶جلدی«قصههای جنگ» ▪️ داستانهایی کودکانه از #دفاع_مقدس 👈عناوین کتابهای این مجموعه: ۱.«
🔸به اختصار به معرفی مجموعه مجموعه ۶جلدی«قصههای جنگ» می پردازیم:
1.«#پروانههای_آبی»
عنوان یکی از کتابهای این مجموعه است.نویسنده در این کتاب داستان دختر کوچولویی به نام سارا را روایت میکند که پدرش عازم جبهه میشود و او برای بازگشت پدر روزشماری میکند و ...
2.«#پرواز_موج»
نویسنده در این کتاب داستان پدر و پسر صیادی را روایت میکند که یک روز در جریان صید با مرغ دریایی زخمی مواجه میشوند و میخواهند آن را نجات دهند اما در برگشت با حمله دشمن به شهر مواجه میشوند و ....
3.«#خانهای_روی_شیشه»
نویسنده در این کتاب به روایت قصه یک «علامت سفید رنگ» برای کودکان میپردازد.
4.«#دست_های_سبز_لاله»
روایتگر سالهای دفاع مقدس، حفظ وطن، شرافت و ایمان به خداست، این قصه حکایت پایمردیهای جوانانی است که در راه دفاع از وطن به شهادت رسیدند و سرزمینمان را به دشت لالهها تبدیل کردند.
5.«#قشنگ_ترین_هدیه_دنیا»
این کتاب 2 داستان جذاب: داستان اوّل به نام «با من باش» ماجرای پسری به نام علی است که با تصادفی که رخ میدهد، دل زدگی را در مورد پدر معلولش کشف میکند و داستان دوّم به نام «قشنگترین هدیه دنیا» قصّه زهرا کوچولو است که آن قدر از عصای پدرش خجالت میکشد که حتّی حاضر نیست به شکلاتهای عصایی اکبر آقا بقّال نگاه بیندازد. ولی فکر میکنید قشنگترین هدیه دنیا چیست و زهرا آن را به چه کسی میدهد؟ جواب این سوالها را در کتاب «قشنگترین هدیه دنیا» بخوانید.
6.«#جزیره_آفتابگردان»
پدر بهار در جنگ بین ایران و عراق، خلبان بوده. زمانی که می خواسته در یک شهر مرزی، چند بچه زخمی را نجات بدهد، با هواپیمایش گم می شود. چندسال از جنگ گذشته ولی پدر برنگشته. بهار همیشه منتظر است؛ تا اینکه یک بار از زبان مادربزرگ کلمه مفقودالاثر را می شنود. بهار که فکر می کند مفقودالاثر اسم یک جزیره است، تصمیم می گیرد آن جزیره را پیدا کند…
@koodak_shop
📚کتاب پل جغاتو
▪️ داستانی از #روز_های_جنگ ویژه نوجوانان
🔹داستان در شهر میاندوآب میگذرد و درباره حمید و حوادثی است که در جریان جنگ برای او و دوستانش رخ میدهد. حمید به همراه دوستش، سردار در تلاش است تا از زیر آتش گلولهها عبور کند و به خانواده عمویش برسد درحالی که برای مادر و برادرش که آنسوی پل جغاتو هستند نگران است.
🔆 گروه سنی: نوجوانان
✍نویسنده: مجید محبوبی
📖تعداد صفحات: ۸۴ صفحه
▪️ناشر: به نشر
💰قیمت: ۸،۵۰۰تومان
....................................................
🛍خرید آنلاین از سایت باسلام👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/1781633?ref=830y
📲سفارش از طریق پیام رسان ایتا👇
@Milad_m25
🌷#هفته_دفاع_مقدس🌷
@koodad_shop
فروشگاه کتابجان/کودک و نوجوان
📚کتاب پل جغاتو ▪️ داستانی از #روز_های_جنگ ویژه نوجوانان 🔹داستان در شهر میاندوآب میگذرد و درباره ح
✂️بخشی از کتاب پل جغاتو
مادر خروسخوان صبح بیدار میشود، نمازش را میخواند، صبحانهام را میگذارد بالای سرم. نمیدانم کی از بیرون آمدهام داخل و این وسط روی فرش خوابیدهام. میلم نمیکشد چیزی بخورم. اشتهایم کور شده است. هنوز دلشوره دارم. مادر نشسته ور دلم. نصیحتم میکند:
- پسرم، یه موقع طرفای پل نریا! شنیدی که حبیب چی میگفت. دور و بر پل خطرناکه، سرتو بنداز پایین، کارتو بکن. عصری هم سوار ماشین شو و زود برگرد خونه!
میخواهم بگویم: «زنعمو و سارا را هم با خودم میآورم!»؛ ولی میدانم مادرم جواب میدهد: «لازمنکرده تو بری دنبالشون! اگه بخوان، خودشون مییان. تازه دیدی که دیروز زنگ زدم، خونه نبودن. شاید رفتن خونهٔ برادرش! تو فقط حواست به خودت باشه!»
از دست مادر دلخور میشوم. حرصم میگیرد. انگار یادش رفته است که این کار را هم از صدقهٔ سر زنعمو دارم. اگر فتاحخان آشنای او نبود، هیچوقت به من کار نمیداد.
«از دست مادر!» میدانم اگر بهخاطر آن چندرغاز پول نبود، عمراً راضی نمیشد من بروم شهر کار کنم. گاهی شک میکنم که مادر مرا بیشتر دوست دارد یا پول را! فقط بهخاطر پول است که با اینهمه دلشوره، به رفتن و کارکردن من رضایت داده است. شک ندارم که مادر، هم خدا را میخواهد و هم خرما را.
صدای بوق ماشین که بلند میشود، فوری لحاف را کنار میزنم. از جا بلند میشوم. در حیاط میدوم و خودم را خوابآلود به پشت در میرسانم. صدای خندههای عمو و سارا را پشت در میشنوم. زنعمو غُر میزند.
- آخه خیلی واجبه این وقت صبح؟
لت درِ چوبی را عقب میکشم. قابِ در پر میشود از لبخند: سارا، عمو و زنعمو.
سردم است. صبحها، هوای سرد شهریورماه آزاردهنده است.
صدای تقتقِ در بلند میشود. از فردا باید بروم توی اتاق بخوابم. چند لقمه نان و مربای هویج، دهانم میگذارم و بلند میشوم. مطمئنم الان سردار پشت در کشیک میدهد. فوری لباسها و کفشهایم را میپوشم و لباسهای کارم را برمیدارم و «یا علی مدد».
آفتاب از بالای کوهها و درختها، خودش را بهطرف آسمان میکشد. هنوز نسیم خنکی در جریان است. با سردار قدم تند میکنیم کنار جاده، زیر درخت بید. بچههای دیگر نیز یواشیواش از راه میرسند. تا مینیبوس برسد، همه جمع میشویم زیر درخت بید. همه دربارهٔ دیشب حرف میزنند. اسکندر میگوید: «میگن ضدانقلاب میخواد میاندوآب رو بگیره!»
احد دستش را در هوا تکان میدهد و میگوید: «غلط میکنه، نمیتونه، جرئتشو نداره!»
@koodak_shop
😍دلگرمی ها و محبت های شما عزیزان👆👆
ممنونیم🙏 از ارسال عکس های زیباتون
وخدارا شاکریم 🤲که مشتریان خوبی چون شما داریم.
@koodak_shop
📚کتاب روز حسین علیه السلام : نخستین گفتنی های عاشورا برای تو
عزاداری هاتون قبول🙏 حضور کودکان و نوجوانان عزیز توی هیئتا و جلسات عزاداری توی ایام #محرم باعث میشه که با معارف عاشورایی و سیره و روش #امام_حسین و #اهل_بیت آشنا بشن...
❔ اما این وسط سوالایی هم برای کودکان و نوجوانان درباره قیام امام حسین(ع) پیش میاد که بدون جواب میمونه .
🤔 حالا یا بزرگترا نمیتونن به این سوالا جواب بدن یا اینکه جواب رو می دونن ولی نمیتونن به زبون ساده و قابل فهم برای کودکان و نوجوانان بیان کنن.
✍ کتاب #روز_حسین به قلم نویسنده نام آشنا، #غلامرضا_حیدری_ابهری به زبون ساده و قابل فهم به سوالایی که برای کودکان و نوجوانان پیش میاد جواب داده.
🔆مناسب گروه سنی ب،ج: ۷تا۱۱ سال
✍نویسنده: غلامرضا حیدری ابهری
📖تعداد صفحات: ۱۷۶ صفحه گلاسه
▪️ناشر: کتاب جمکران
💰قیمت: ۸۵،۰۰۰تومان
🎁قیمت باتخفیف: ۸۰.۰۰۰تومان
..........................................
🛍خرید آنلاین از سایت باسلام👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/2605097?ref=830y
📲خرید از طریق پیام رسان ایتا👇
🆔@milad_m25
🆔@koodak_shop
فروشگاه کتابجان/کودک و نوجوان
📚کتاب روز حسین علیه السلام : نخستین گفتنی های عاشورا برای تو عزاداری هاتون قبول🙏 حضور کودکان و نوج
👇ادامه مطلب👇
✔ این کتاب تمام #گلاسه همراه با گرافیک عالی و تصاویر بسیار زیبائیه که اون رو برای کودکان و نوجوانان خیلی جذاب و خوندنی کرده.
🎨 تصاویری که توی این کتاب بهکاررفته از نقاشیهای استاد #عبدالحمید_قدیریان ، یکی از اساتید به نام #نقاشی هست که جلوه خاصی به کتاب داده و اون رو از کتاب های دیگه متمایز کرده.
😉 خلاصه که #پیشنهاد_ویژه_کتاب_جمکران برای شما عزیزانه از دستش ندین.
✂️برشی از کتاب روز حسین:
با توجه به اینکه اهل کوفه آدمهای بیوفایی بودند، چرا امام حسین دعوت آنها را پذیرفت؟ تعداد دوستداران اهلبیت در کوفه از جاهای دیگر خیلی بیشتر بود. به همین دلیل امام حسین برای مبارزه با یزید، باید به جایی می رفت که طرفداران بیشتری داشته باشد. ضمنا،ً هزاران نفر از کوفیان برای حضرت سیدالشهداء نامه نوشته بودند که برای کمک به آن بزرگوار کاملا آمادهاند. بنابراین، احتمال موفقیت امام حسین در کوفه بیش از مناطق دیگر بود.
@ketabjan_com
📌تصاویری از کتاب روز حسین علیه السلام : نخستین گفتنی های عاشورا برای تو
@koodak_shop
📚کتاب آب و زنجیر
از مجموعه روزهای #جنگ /داستان ویژه #نوجوانان
🔺مجموعه #روزهای_جنگ یک مجموعه صمیمی و نوجوان پسند با #موضوعات_پیرامونی و جذاب #دفاع_مقدس است که به قلم نویسندگان برتر کشور پدید آمده است.
🔸 کتاب آب و زنجیر داستانی است درباره گروهی نوجوان که در #روزهای_جنگ، در مشکین شهر و در حاشیه دره خیاوچایی زندگی میکردند.
🔹نویسنده در این داستان حال و هوای نوجوانی به اسم فیاض را روایت میکند. فیاض اولین کسی است که از این محله عازم #جبهه میشود و همه اهل محل درباره او صحبت میکنند.
🔸گفتنی است این اثر با عنوان تابستان خیاوچایی در بخش رمان برگزیده نهمین جشنواره داستان انقلاب شده است.
✍نویسنده: حسین قربانزاده خیاوی
📖تعداد صفحات: ۲۸۴ صفحه
▪️ناشر: به نشر
💰قیمت: ۳۰،۰۰۰تومان
..............................................
🛍خرید آنلاین از سایت باسلام👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/1747735?ref=830y
📲سفارش از طریق پیام رسان ایتا👇
@Milad_m25
🆔@koodak_shop
فروشگاه کتابجان/کودک و نوجوان
📚کتاب آب و زنجیر از مجموعه روزهای #جنگ /داستان ویژه #نوجوانان 🔺مجموعه #روزهای_جنگ یک مجموعه صمیمی
✂️بخشی از کتاب آب و زنجیر
سبلان پیراهن سفید بلندش را تا سینه بالا کشیده و نیمتنهای سبز از زیر آن بیرون زده بود. اولین اوبههای عشایر روی تپههای مشرف به سبلان، جا خوش کرده بودند. عشایر از دشتهای مغان، گوسفندهای خسته و گرسنه را گلهگله از خیابانهای شهر عبور میدادند و اطراف «قینارجا» ساکن میشدند.
غلام لنگهٔ جوراب ارکیناز را از داخل توبره بیرون آورد. ساک آبی «سوغان»10 را باز کرد. تخممرغها را یکییکی داخل جوراب گذاشت. جوراب را سر چوبدستی گره زد و آرام فرو برد داخل آب که بین سنگهای قهوهای روشن و تیره بیامان غل میزد.
زودتر از آنکه خروس فرصت خواندن پیدا کند، از شهر بیرون زده بودند. «جیار» گفته بود:
«این هم آخرین امتحان خرداد! برعکس همهٔ درسها، در این درس نمرهٔ ما همیشه بیست است!»
سوغان گفته بود: «باور کن جیار، در این درس هم نمره نمیگیری!» غلام خندیده بود.
خیلی زود، تاریکی و سکوتِ خیاوچایی، جیار را در امتحان شجاعت هم تجدید کرده بود.
- دیوانه شدهایم به خدا! جاده را ول کردهایم و در این تاریکی دره، تنمان را به لرزه انداختهایم که چه؟
قبل از آنها، سه پیرمرد عشایر در حوض قینارجا بودند. به نوبت میایستادند جلوی آب که با فشار از لوله میریخت داخل حوض. گاه شانهٔ پیرمردها میچسبید به دهانهٔ لوله و چتری از آب دورِ سرشان باز میشد و فرو مینشست. آب داغ بود. آرامبخشِ استخوانِ پیرمردها؛ اما استخوان آنها، چنین گرمایی را تاب نداشت. سوغان با اشارهٔ غلام از حوض بیرون زد. در سرمای استخوانسوز کوهستان، خود را رساند به سرِ چشمهٔ جوشان. جوی آب داغ را ول داد در بستر رودخانه. با سنگ، آب سرد بیشتری را هدایت کرد طرف حوض. تن عریانش را نیش صبحگاهی کوهستان گزید و ریزریز تاول زد. برای تماشای قیافهٔ پیرمردها، تند از روی سنگی به روی سنگ دیگر جست و لرزان آمد پیش غلام و جیار. انتظار با فریاد یکی از پیرمردها به سر آمد.
- وای... پدرسوختهها!
آب یخ پسِ گردن پیرمرد شلاق زد و او را پراند وسط حوض. پیرمردها بَد و بیراه گفتند. سوغان گفت: «به ما چه؟ خدا فتیلهٔ سبلان را یکذره کشید پایین!»
@koodak_shop
📚کتاب مرد قورباغهای
از مجموعه روزهای جنگ / داستان ویژه #نوجوانان
🔹این کتاب از کتابهای مجموعه روزهای جنگ است یک مجموعه صمیمی و نوجوان پسند با #موضوعات_پیرامونی و جذاب #دفاع_مقدس است که به قلم نویسندگان برتر کشور پدید آمده است.
🔸این کتابها نوجوان امروز را با حال و هوای جنگ و اتفاقات آن آشنا میکند و کمک میکند در قالب داستانی جذاب، روایتهایی از سختترین دوران ایران را برای نوجوانان تعریف میکند.
کتابهای این مجموعه داستان هایی جذاب و گیرا دارند و خواننده را تا انتها با خود همراه میکنند.
✍نویسنده: فرخنده حق شنو
📖تعداد صفحات: ۱۰۲ صفحه
▪️ناشر: به نشر
💰قیمت: ۱۲۰۰۰تومان
..............................................
🛍خرید آنلاین از سایت باسلام👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/1747445?ref=830y
📲سفارش از طریق پیام رسان ایتا👇
@Milad_m25
🆔@koodak_shop
فروشگاه کتابجان/کودک و نوجوان
📚کتاب مرد قورباغهای از مجموعه روزهای جنگ / داستان ویژه #نوجوانان 🔹این کتاب از کتابهای مجموعه روز
✂️بخشی از کتاب مرد قورباغهای
نگاهی به عکس پدر انداخت و گفت: «کاش بهجای ادبیات، دودوتا چهارتا یاد میگرفتم.»
منظورش را میفهمیدم. چندین بار گفته بود: «تا درس بود، درس، بعد ازدواج، بعد هم بهخاطر خوبیهای پدرت که نگذاشت آب توی دلم تکان بخورد، از حسابوکتاب و اقتصاد هیچچیز نفهمیدم.»
آلما هر روز ساکت و ساکتتر میشد. به فکر فرو میرفت و حرف نمیزد. معلوم نبود به چه چیزی فکر میکند. گاهی به تلفنهایی مشکوک جواب میداد و توجه مرا که میدید، حرفش را زود قطع میکرد. مریض شده بود و مرتب دارو میخورد. از بیرون که میآمد، غذا را آماده میکرد و سر سفره منتظرم مینشست. کنارش مینشستم، لبخندی شاید از سر اجبار، روی لبش مینشست و سکوت میکرد. میپرسیدم: «چی شد؟»
میگفت: «هیچی!»
به کاری که خانم دکتر میتوانست برایم پیدا کرده باشد، فکر میکردم. حدس میزدم شاید برای جوابدادن به تلفن یا منشیگری، مرا خواسته است که اگر اینطور بود، در هیچکدام تجربه نداشتم. خودش میدانست. مرا خوب میشناخت. از کودکی پزشکم بود. حالا چند سالی بود که مرتب میگفت دیگر به پزشک بزرگسال مراجعه کنم و من توجه نمیکردم. او پدر را خوب میشناخت. پدر خودش مرا میبرد مطب او.
راضیکردن آلما کار سختی بود. زیر بار حرفهایم نمیرفت. هرچه زبان داشتم، برایش ریختم و دست آخر هم گفتم: «اگر شما رضایت ندین، امکان نداره کار کنم.»
آلما که دیگر کلافه شده بود، گفت: «پس با هم بریم.»
@koodak_shop
📚کتاب وقتی در آغوش کوه بودیم
🔸میترا، گلنار و راضیه دوست و همکلاسی هستند و همیشه با هم به مدرسه میروند و به خانهشان که در منطقهای کوهستانی است برمیگردند. روزها خوب و آرام و زیبا سپری میشوند تا این که خبرهایی از #آغاز_جنگ به گوش میرسد...
🔹نویسنده در این کتاب به بیان سختیها و مشکلات #روزهای_جنگ در قالب داستان برای نوجوانان پرداخته است.
✂️ برشی از کتاب:
امیر پشت سرم راه افتاده است: «آبجی اِ اِ شب که بخوابیم، با هواپیما اِ اِ میآید روی سرمان.»
با هواپیما میآید روی سرمان؟ دعوا با هواپیما را دیگر ندیده بودیم! میپرسم: «کی؟» میگوید: «علاق.»
توی محلهمان «علاق» نداشتیم! توی سرم دنبال علاق میگردم. نداریم. همچین همسایهای نداریم! شاید تازه آمدهاند توی این محل.
میگویم: «علاق دیگر از کجا آمده؟»
👫رده سنی: ۱۱ تا ۱۶ سال
✍🏻 نویسنده: فاطمه فروتن اصفهانی
📖 تعداد صفحات: ۹۶
▪️انتشارات: به نشر
💰 قیمت: ۱۲،۰۰۰ تومان
......................................................
🛍خرید آنلاین از سایت باسلام👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/1781727?ref=830y
📲سفارش از طریق پیام رسان ایتا👇
@Milad_m25
@koodak_shop
📚کتاب نذر مخصوص اثر خانم کلر ژوبرت
#نذر_مخصوص از جدیدترین آثار خانم #کلر_ژوبرت با موضوع رابطه کودکان با #اربعین حسینی است.
🔸 هدف این کتاب آموزش کارهای خوبی است که بچه ها در این روز میتوانند انجام بدهند.
🔹 #نذر یکی از سنت های اصیل اسلامی است که متاسفانه در ذهن ما محدود به پخش غذا و شربت و... شده است. خانم کلر ژوبرت در این کتاب سعی کرده #مفهوم_صحیح نذر کردن را برای بچه ها ترسیم کند.
💫متن روان کودکانه، شخصیت پردازی درست و قوی و تصویرگری فوق العاده زیبای این کتاب آن را بسیار دوست داشتنی کرده است.
.....بچه ها قرار گذاشتند برای اربعین و به یاد امام حسین علیه السلام غذای نذری بین مردم پخش کنند،ولی نرگس دلش میخواست یه چیز مخصوص نذر کنه......
✍ نویسنده: خانم کلر ژوبرت
📚 انتشارات : #رود_آبی
👫🏻 رده سنی : ۴ تا ۱۰ سال
💰قیمت : ۲۲.۰۰۰ تومان
🎁قیمت باتخفیف: ۱۸،۷۰۰تومان
.........................................
🛍خرید آنلاین از سایت باسلام👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/2652462?ref=830y
📲سفارش از طریق پیام رسان ایتا👇
@Milad_m25
@koodak_shop