eitaa logo
هیئت کودکانه فتاح شیراز
3.1هزار دنبال‌کننده
644 عکس
75 ویدیو
15 فایل
🌱 فتاح مأمنی برای رشد به مَأمَنی رو و فرصت شِمُر غنیــــــــــمتِ وقت که در کمیــــــــــنگهِ عُمرَند ، قاطِعانِ طَریــــــــــق 💬 ارتباط با ادمین @fatah69 💳 شماره کارت جهت کمک های نقدی ۶۰۶۲۵۶۱۰۰۵۰۳۳۳۶۳ زهرا کامکار بانک ملل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰باد آمد و چیزی در حیاط خانه تکان خورد. یک تکان ملایم و آرام... مثل اینکه مادری گونه های فرزندش را نوازش کند. نسیبه و رشید در حیاط بازی می کردند. نسیبه گفت: این چی بود؟ رشید گفت: نمی دانم؛ بیا مسابقه دهیم ببینیم کی زودتر به نخل آخر حیاط می رسد. نسیبه خواست بدود که صدایی شنید: آی ... آی ... این چه بادی بود ... کار مرا سخت کرد و خودش رفت ... حالا اینجا گیر کرده ام. نسیبه گفت: رشید تو هم شنیدی؟ صدای کی بود؟ رشید گفت: هیییس ... ساکت ... ساکت ... باز هم صدا می آید. صدای نا آشنا گفت: کسی نیست مرا نجات دهد. آهای بچه ها... باد مرا آورده و من این بالا گیر کرده ام... نسیبه و رشید به درخت نخل نگاه کردند. یک پارچه بزرگ لای برگ ها و خرماها گیر کرده بود. نسیبه گفت: تو کی هستی؟ آن بالا چکار می کنی؟ ☝️☝️متن بالا برش کوتاهی از قصه ایست که توسط خدمتگزاران شما در هیئت فتاح نوشته و برای کودکان پسر و دختر ۶تا۹سال در دو محیط جداگانه اجرا خواهد شد.... 🌱متن کامل قصه و طرح برنامه، با هدف اجرا در دیگر هیئت های کودکانه خدمتتان ارسال می شود. 💚به امید گوشه چشمی از مادر دو عالم.... 🌺هیئت کودکانه فتاح https://eitaa.com/pesaranefatah
🦋وقتی پروانه ها از فدک رفتند" اسحاق با خشم بغضش را قورت داد و نگاهی به مردان شمشیر به دست انداخت. باورش نمیشد به همین راحتی باغ پروانه ها را از آنها گرفته باشند. حالا بچه ها باید کجا بازی می کردند و از آن مهم تر پروانه هابدون بچه ها چقدر غصه دار و غمگین می شدند. اسحاق سعی کرد گریه نکند. یک قدم جلو رفت و به یکی از مرد های عصبانی گفت: باغ پروانه ها مال ما بچه هاست حق ندارید ما را بیرون کنید. مرد نگاهی به اسحاق انداخت و گفت: باغ پروانه ها دیگر کجاست؟ اسحاق: همین‌ باغ بزرگی که ما را از آن بیرون کردید. مرد با عصبانیت نگاهی به اسحاق انداخت و گفت : انگار اهالی این دهکده همه دیوانه اند. آن گدای دیوانه هم به اینجا می گفت باغ امید. اسم اینجا فدک است. پروانه و امید دیگر چیست؟ 💚امشب قصه فدک را کودکانه میشنویم..... وقایع مهم شیعه را  مانند شکر در آب حل نمودیم و همچون شربتی شیرین به فرزندانمان میچشانیم.... 💚به امید گوشه چشمی از مادرسادات. 🌺هیئت کودکانه فتاح https://eitaa.com/pesaranefatah
#گزارش_تصویری_۲شب_فاطمیه #گزارش_شماره_یک شب اول ، از مصطفی وکسای یمانی ای که بر سر برگزیدگان دوعالم کشید. بر سر فاطمه و پدرش... فاطمه و همسرش... فاطمه و پسرانش... گفتیم، از حال خوب کسا و اهلش... شب دوم اما،بحث فدک بود و غم بزرگی که سالهاست بر دل شیعه مانده،من فکر میکردم این غم را با بزرگسالان شریکم اما نگاه محزون کودکان پس از شنیدن داستانِ بانوی فدک که در ده لفافه پیچانده بودیم تا دلِ نازکشان را نرنجاند، گواهی بود بر مظلومیت عالم گیر بانو😭 و اینک ماییم و امید به رحمت و برکات اهل کسا تا رزق سال مان را از مجلس فاطمیه برگیریم. 🖤هیئت کودکانه فتاح شیراز https://eitaa.com/pesaranefatah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امسال هم فاطمیه که آمد بر سر در دلهایمان با اشک نقش نمودیم: اینجا عزاخانه بانوی دو عالم است. به امید آنکه نگاه لطف بانو روزهایمان را بنوازد رخت سیاه بر تن نموده ایم. و حالا همه دار و ندارمان... سر و همسر و فرزندان مان را هم بر سر سفره حضرت مادر نشانده ایم. خدایا عزاداری های ما را برای حبیبه ات بپذير. باشد که در قیامت مورد عنایتش باشیم. 🖤هیئت کودکانه فتاح شیراز https://eitaa.com/pesaranefatah
یلدا1402.pdf
2.07M
⬅️ مامان خندید: نخیر شکمو جان، مهم ترین قسمت شب یلدا که از قدیم به آن توجه می شده جمع شدن خانواده دور هم است و همین طور احترام به بزرگتر ها . به همین خاطر همه به خانه بزرگترهای فامیل می روند. در فرهنگ ما ایرانی ها هیچ چیز مهم تر از خانواده نیست. برای همین همه جشن های ما با دید و بازدید و دورهمی خانوادگی همراه است... ⏫فایل بالا پیشکشی از تلاش خدمتگزاران شما درهیئت کودکانه فتاح می باشد. این فایل شامل یک قصه زیبا کودکانه تعدادی الگوی اوریگامی با هدف ( یادآوری اهمیت جمع ارزشمند خانواده) برای سرگرمی کودکان و الگوی جعبه دوستداشتنی تنقلات کودکانه جهت ارائه در شب یلدا می باشد. 🔴ارسال فایل فقط با لینک کانال بلامانع است. 🌺هیئت کودکانه فتاح شیراز https://eitaa.com/pesaranefatah
با کتاب اُنس پیدا کنید. در غیر این صورت، جامعه ایرانی به هدف و آرزویی که دارد - که حقّ او هم هست - نخواهد رسید. (رهبری) 🔰معرفی کتاب: 📚کتاب به همین سادگی ✅موضوع کتاب:چگونه همیشه به یاد خدا باشیم؟ ⛔️مناسب کودکان ۶ تا ۹ سال ✍نویسنده :خانم ژوبرت ✂️برشی از کتاب: نونوکی به مامان گنجشک گفت: «وقتی پرواز بلد نبودم٫خیلی با خدا حرف میزدم.اما امروز حواسم به چیزهای جدید پرت شد و یک ذره هم بیاد خدا نبودم،حالا چه کنم؟» 🌺هیئت کودکانه فتاح https://eitaa.com/pesaranefatah
مادر ماه"🌙 شب بود و ماه در آسمان می تابید. نور قشنگ و ملایم ماه حیاط خانه را روشن کرده بود . همه اهل خانه خواب بودند اما مصطفی هنوز بیدار بود. مصطفی در رختخواب غلتی زد و به ماه نگاه کرد. بعد خیلی آرام گفت: مادر امشب خیلی خسته بود و برایم قصه نگفت. فکر کنم برای همین هنوز خوابم نبرده. مصطفی باز در رختخواب نرمش که در ایوان خانه پهن بود غلتی زد که صدایی شنید: می خواهی من برایت قصه بگویم؟ مصطفی به اطراف نگاه کرد و کسی را ندید. با تعجب گفت: تو کی هستی؟ کجایی؟ صدای مهربان گفت: من اینجا هستم ... بالای سرت ... وسط آسمان. مصطفی بالا را نگاه کرد، این ماه مهربان بود که می خواست برایش قصه بگوید... چقدر عالی ... مصطفی با خوشحالی گفت: معلوم است که می خواهم... ماه مهربان یک قصه جدید بگو که مادرم تا حالا نگفته باشد. ماه لبخند زد: بله ... چشم ... 🔰ادامه قصه را در فایل زیر مطالعه کنید.... 🖤هیئت کودکانه فتاح شیراز https://eitaa.com/koodakanefatah
قصه مادر ماه.pdf
106K
پیشکشی از خادمان هیئت کودکانه فتاح به محضر قمر بنی هاشم(ع)...عموعباس... باشد که قبول افتد💚 🖤هیئت_کودکانه_فتاح_شیراز https://eitaa.com/koodakanefatah