#قصه_ننه_علی
#پارت53
فصل دهم: آقای معلم
علی مرتب نامه میفرستاد و من هم جوابش را میدادم. کنار اسمش یک جان مینوشتم و هزار بار از دوریاش جان میدادم. از اینکه بعد از رفتنش چه بر من گذشته یک کلمه هم نمینوشتم. میگفتم: «پسرم! خیالت راحت، نگران من نباش! بابات منو اذیت نمیکنه، با نبودنت کنار اومده...» فقط خدا میدانست همین چهار خط دروغ را با چه مصیبتی مخفیانه مینوشتم و برای علی میفرستادم. یکی از نامهها برگشت خورد و به دست رجب رسید. نامه را پرت کرد طرف من و گفت: «با همین حرفای عاشقونه بچهی منو فرستادی جلوی گلوله؟! علی جان! علی جان! درد و علی جان!» در جوابش گفتم: «میدونی چرا نوشتم علی جان؟! هروقت با عشق میگم علی جان، شیطون یه قدم ازم دور میشه.» کار هر روز ما همین بود؛ بحث و دعوا.
بعد از شش ماه علی به خانه برگشت. بال درآوردم و دور پسرم چرخیدم. اسپند برایش دود کردم، قربانصدقهاش رفتم. رجب هم انگار یوسف گمشدهاش را پیدا کرده بود، سر از پا نمیشناخت. علی را بغل گرفت و به سینهاش چسباند. دلم برایش سوخت. گفت: «علی جان! دیگه بهت نمیگم نرو. پسرم! یواشکی نرو.» علی نشست و برایم از روز اعزام تعریف کرد: «مسئول پایگاه مقداد اعلام کرد اعزام کنسله. راه برگشت نداشتم؛ چون اگه بابا میفهمید، معلوم نبود چه اتفاقی میوفته. تا صبح توی خیابونای تهران راه رفتم. گیج خواب بودم؛ مثل بیخانمانها کنار خیابون خوابم برد. صبح خودم رو به راه آهن رسوندم و رفتم منطقه.»
علی بعد از چند روز همراه دوستانش به مشهد رفت؛ زیارت امام رضا (علیهالسلام). طبق قولی که داده بود، محرم برای مداحی هیئت برگشت تهران. وسط حیاط مسجد ایستادم. علی شال مشکی عزا را روی سرش انداخته بود. به طرفم آمد و گفت: «مامان خانوم! التماس دعا داریم. سیستم صوت هیئت خرابه. یا علی بگو و یه کمکی برای ما جمع کن.» به همه رو زدم، اما پول زیادی جمع نشد. به علی گفتم: «بریم پیش شوهرخالهت، آقای ایمانی، دست به خیره.» سوار موتور شدیم. بچهی همسایه جیغ و داد راه انداخت که منم ببرید. چهار پنج ساله بود و هم اسم امیرم. با اجازه مادرش روی باک موتور نشست و همراه ما آمد. در مسیر یکدفعه علی سرش را برای چند ثانیه پایین انداخت و چشمانش را بست. موتور داشت راه خودش را میرفت. ترسیدم، داد زدم: «علی! چیکار میکنی مادر! الان تصادف میکنیم. چرا چشمات رو بستی؟»
- مامان خانوم! بذار از کنار این دختر دبیرستانیها رد بشیم، باز میکنم. نمیخوام چشمم بهشون بیفته.
- قربون چشم پاکت برم. درد و بلات به سرم مادر! مراقب امانت مردم باش که جلوت نشسته.
روایت زندگی زهرا همایونی؛ مادر شهیدان #امیر_و_علی_شاه_آبادی
کانال ❤️مادرانه 👩👧👧کودکانه❤️
https://eitaa.com/joinchat/1616969830Cf1d49058f4
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
مراسم خواستگاری.mp3
12.01M
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
🟠ماجرای شنیدنی خواستگاری رفتن حاج قاسم برای فرزند شهید
🔴 حاج قاسم مثل پدر برای فرزند شهید شروع کرد به صحبت کردن و گفت: باید ازدواج هارو آسون گرفت، تا جوان ها به همدیگه برسن
#حاج_قاسم_سلیمانی
#قسمت_هفدهم
کانال ❤️مادرانه 👩👧👧کودکانه❤️
https://eitaa.com/joinchat/1616969830Cf1d49058f4
#صحیفه_سجادیه
#دعای_امام_سجاد_برای_فرزندانش
وَ أَصِحَّ لِی أَبْدَانَهُمْ وَ أَدْیَانَهُمْ وَ أَخْلَاقَهُمْ:
بدنها و دینشان و اخلاقشان را
برایم به سلامت دار».
خواندن این دعا فوایدی مانند داشتن
فرزند سالم، صالح،
شایسته، خیرخواه، طول عمر فرزندان،
برخورداری فرزندان از نعمتهای اخروی و معنوی، یاری خواستن از خدا در تربیت فرزندان و مهربانی به آنها و در امان ماندن فرزندان از وسوسه شیطان را برای والدین بهمراه دارد.
پس باهم تلاوت میکنیم👆🏻😍
به امید #عاقبت_بخیری
دنیوی و اخروی فرزندانمان...🌱
کانال ❤️مادرانه 👩👧👧کودکانه❤️
https://eitaa.com/joinchat/1616969830Cf1d49058f4
recording-20240109-061039.mp3
6.72M
#صوتی
دعای ۲۵ #صحیفه_سجادیه را به نیت عاقبت بخیری فرزندانمان
قرائت میکنیم
مهدی جان
خودم ، همسرم و
فرزندانم نذر ظهورت🌹
اللهم عجل لولیک الفرج
کانال ❤️مادرانه 👩👧👧کودکانه❤️
https://eitaa.com/joinchat/1616969830Cf1d49058f4
#صبح_بخیر
سلااااام و صد سلام 🖐🏻
مشهد از نصفه های شب
شروع به باریدن کرد الحمدلله 😍
صبح وقتی خواستم علیرضامو بیدار کنم
تا بهش گفتم بارون اومده
عین فنرررر از جاش بلند شد 😁
آخه بچم عااااشق بارونه 🌧
خلاصه راه رفتن تو هوای دلچسب پاییز
و نم نم بارون رو صورتامون
یجوووور دیگه خوبه ☺️
روزتوووون قشنگ 🍁
..
212_52929958274898.mp3
5.69M
تویی همه دنیام
توی همه سختیا صدات میکنم 😭
#سرود 👌👌
#ایام_فاطمیه
کانال ❤️مادرانه 👩👧👧کودکانه❤️
https://eitaa.com/joinchat/1616969830Cf1d49058f4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#یازهرا
خودتان را برای فاطمیه آماده کنید👌
#فاطمیه
کانال ❤️مادرانه 👩👧👧کودکانه❤️
https://eitaa.com/joinchat/1616969830Cf1d49058f4
Donyam-Fateme128.mp3
4.22M
🎵 دنیام فاطمه
ویژه شهادت حضرت فاطمه (س)
#حضرت_فاطمه_س
کانال ❤️مادرانه 👩👧👧کودکانه❤️
https://eitaa.com/joinchat/1616969830Cf1d49058f4
هدایت شده از تجربیات خانوم خونه
زنانه # بچگانه#
❄️#کفشی که یه ماه دیگه میخوای بخری #۱تومن
الان بخر فقط فقط #۳۰۰تومن😍
❌اجناس زمستانه #زیرقیمت بازار❌
#برای خرید #بوت #نیمبوت # بچگانه # وزنانه# روی لینک زیر بزنین👇
🥀🥀____________________
https://eitaa.com/joinchat/244384673C432a62f9da
#برکت_در_انصاف_است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تربیت_فرزند
اگر در حال تربیت یک کودک هستید،
بدانید که جهان در دستان توست🙏
خداقوت بانو🌷
کانال ❤️مادرانه 👩👧👧کودکانه❤️
https://eitaa.com/joinchat/1616969830Cf1d49058f4
#ناهارونه
ناهار هم صرف شد..😋
خدایا شکرررررررت❤️
بابت غذاهای سالم و #طیب
که در اختیارمون قرار دادی 👌
من هممممیشه از عدس دیم استفاده میکنم
یکم از فواید عدس بگیم 👇
میدونم همتون بلدین (فقط محض یادآوری)
1⃣ برای رشد و ترمیم اندام و ماهیچه ها
2⃣ کنترل دیابت
3⃣ بهبود گوارش
4⃣ سلامت قلب
5⃣ سرشار از اسید فولیک
6⃣ سرشار از آهن (خونساز قوی)
7⃣ پیشگیری از سرطان ووووو
کانال ❤️مادرانه 👩👧👧کودکانه❤️
https://eitaa.com/joinchat/1616969830Cf1d49058f4
❤️ مادرانه 👩👧👦 کودکانه ❤️
#ناهارونه ناهار هم صرف شد..😋 خدایا شکرررررررت❤️ بابت غذاهای سالم و #طیب که در اختیارمون قرار داد
#نکته
زمانی که عزاداری اهلبیت میشه
خوردن عدس از واجباته خونمونه ..👌
چرا ؟
ربطش چیه؟؟ 🤔
به روایات معصومین دقت کنید 👇
💟 در روایتی آمده است که مردی از #قساوت_دل به پیامبر(ص) شکایت کرد. رسول خدا دستور خوردن عدس را به او فرمود.
💟و در روایتی دیگر از رسول خدا(ص) وارد شده که: " پیامبر از قساوت دل های قوم خود به خدا شکایت نمود. خدا امر کرد عدس بخورند، چون عدس دل را نرم، #اشک چشم را جاری و #تکبر را میبرد و آن غذای نیکان است
💟امیرالمؤمنین علی(ع) هم فرموده است : خوردن عدس قلب را نازک رقّت و آمدن اشک را سرعت مىبخشد.👌
مصرف #عدس
در ایام عزاداری برای اهلبیت 🖤
بسیاااااار توصیه شده 🌷
کانال ❤️مادرانه 👩👧👧کودکانه❤️
https://eitaa.com/joinchat/1616969830Cf1d49058f4