eitaa logo
کودک خلّاق (بازی، کاردستی...)
98.4هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
1.8هزار ویدیو
19 فایل
کپی مطالب فقط برای مربیان مهد و والدین مجاز است. 📚 کتابفروشی ما: @child_book 🔴 رزرو تبلیغات: @t_madaranee ⬅️ ادمین ارسالی اعضاء: @Admin_koodakemaa
مشاهده در ایتا
دانلود
تصویر کاردستی فیلم بالا 👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃 احترام به پدر پدرم می خواست برای پدربزرگ کفش بخرد. مادرم اجازه داد که من هم همراه آن ها بروم. من و پدرم، کفش هایمان را پوشیدیم و جلوی در ایستادیم. اما پدربزرگ هنوز آماده نبود.   گفتم: «پدر! بیا برویم بیرون، پدربزرگ خودش می آید.» پدرم گفت: «این کار درست نیست. ما صبر می کنیم تا پدربزرگ هم بیاید. پدربزرگ از همه ی ما بزرگ تر هستند. زودتر رفتن ما بی احترامی به اوست.»   پدرم گفت: « یک روز شخصی به همراه پدرش به دیدن امام خمینی (ره) رفته بودند. او زودتر از پدر وارد اتاق شد. امام از این رفتار او خیلی ناراحت شدند و گفتند: «این آقا پدر شما هستند، چرا جلوتر از او وارد اتاق شدید؟» آن شخص از کاری که کرده بود خیلی خجالت کشید…»   همین موقع پدربزرگ گفت: «من آماده ام برویم.» پدرم در را باز کرد و گفت: «بفرمایید پدرجان!» پدربزرگ برای پدرم دعا کرد و از در بیرون رفت.   بعد پدرم به من گفت: «برو جانم!» گفتم: «نه! شما پدر من هستید من جلوتر از شما نمی روم!»   پدرم مرا بوسید، بغل گرفت و گفت: «و تو عزیز دل من هستی!»   بعد هر دو با هم از در بیرون رفتیم. 🆔 @koodakemaa 〰〰〰〰〰〰〰
🌹 بوی ماه مهر باز آمد بوی ماه مدرسه بوی بازی های راه مدرسه بوی ماه مهر ماه مهربان بوی خورشيد پگاه مدرسه از ميان کوچه های خستگی می گريزم در پناه مدرسه باز می بينم ز شوق بچه ها اشتياقی در نگاه مدرسه زنگ تفريح و هياهوی نشاط خنده های قاه قاه مدرسه باز بوی باغ را خواهم شنيد از سرود صبحگاه مدرسه روز اول لاله ای خواهم کشيد سرخ بر تخته سياه مدرسه 🆔 @koodakemaa 〰〰〰〰〰〰〰
از کودک بخواهید پوم پوم ها را با توجه به رنگ و اندازه هر کدام در جای مناسب قرار دهد. ✔️ مناسب 2 تا 5 سالگی 🆔 @koodakemaa 〰〰〰〰〰〰〰
از کودک بخواهید جواب صحیح جمع و تفریق را در ظرف سبز قرار دهد و جواب غلط را در ظرف قرمز ✔️ مناسب ۶ تا ۷ سال 🆔 @koodakemaa 〰〰〰〰〰〰〰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👿 پسربچه ی بداخلاق پسر بچه اي بود كه اخلاق خوبي نداشت. پدرش جعبه اي ميخ به او داد و گفت هر بار كه عصباني مي شوي بايد يک ميخ به ديوار بكوبی. روز اول پسر بچه 37 ميخ به ديوار كوبيد. طي چند هفته، همانطور كه ياد مي گرفت چگونه عصبانيتش را كنترل كند، تعداد ميخهاي كوبيده شده به ديوار كمتر مي شد. او فهميد كه كنترل عصبانيتش آسان تر از كوبيدن ميخها بر ديوار است... بالاخره روزي رسيد كه پسر بچه ديگر عصباني نمي شد. او اين مساله را به پدرش گفت و پدر نيز پيشنهاد داد هر بار كه مي تواند عصبانيتش را كنترل كند، يكي از ميخها را از ديوار درآورد. روزها گذشت و پسر بچه بالاخره توانست به پدرش بگويد كه تمام ميخها را از ديوار بيرون آورده است. پدر دست پسر بچه را گرفت و به كنار ديوار برد و گفت: «پسرم! تو كار خوبي انجام دادي و توانستي بر خشم پيروز شوي. اما به سوراخهاي ديوار نگاه كن. ديوار ديگر مثل گذشته اش نمي شود. وقتي تو در هنگام عصبانيت حرفهايي مي زني، آن حرفها هم چنين آثاري به جاي مي گذارد. تو مي تواني چاقويي در دل انساني فرو كني و آن را بيرون آوري. اما هزاران بار عذرخواهي هم فايده ندارد؛ زخم سر جايش است. زخم زبان هم به اندازه زخم چاقو دردناك است.» 🆔 @koodakemaa 〰〰〰〰〰〰〰
ایده تزيين کلاس درس بچه ها 🆔 @koodakemaa 〰〰〰〰〰〰〰
آموزش کاردستی لک لک با اثر کف دستان کودک 🆔 @koodakemaa 〰〰〰〰〰〰〰