#تمرین_مهارت_نوشتاری
#هماهنگی_چشم_دست
#تقویت_انگشتان_دست
#دقت_تمرکز
از کودک بخواهید طبق نقطه چین ها شکل را کامل کند.
✔️ مناسب ۴ تا ۶ سال
🆔 @koodakemaa
〰〰〰〰〰〰〰
#کاربرگ_هوش
#دقت_تمرکز
#افزایش_مهارت_دیداری
#هماهنگی_چشم_دست
شکل های مشخص شده در بالای صفحه را پیدا و رنگ آمیزی کن
✔️ مناسب ۴ تا ۶ سال
🆔 @koodakemaa
〰〰〰〰〰〰〰
#ارسالی
کاردستی ارسالی اعضای کانال 🌸
❤️ آقا آرسین احمدنیا
ادمین ارسالی اعضا👇
🆔 @Admin_koodakemaa
❓ميخوای بدونی در هر موقعيتی بهتره چه رفتاری با #فرزندت داشته باشی؟
❓ #سلامتی خودت و بچه هات برات مهمه؟
❓چکار کنيم بچه هامون توسری خور و ظلم پذير نشن؟!
✅ جواب خيلی از #سؤالات_تربیتی رو ميتونی اينجا پيدا کنی.👇👇
http://eitaa.com/joinchat/368640000C926aa9c60f
👆👆👆👆👆
هر #پدر و #مادری اومده اینجا دست خالی برنگشته👌
کودک خلّاق (بازی، کاردستی...)
❓ميخوای بدونی در هر موقعيتی بهتره چه رفتاری با #فرزندت داشته باشی؟ ❓ #سلامتی خودت و بچه هات برات م
👆👆
والدین عزیز #محتوای_تربیتی ما در کانال دوممون قرار گرفته. لطفا عضو هر دو کانال مادرانه و کودک خلاق بشین.
#کاردستی
ایده کاردستی عروس دریایی که با بشقاب یکبار مصرف و نخ کاموا درست میشه.
🆔 @koodakemaa
〰〰〰〰〰〰〰
#قصه_شب
خانوادهی کبوتر 🕊
توی جنگلهای شمال ایران کنار یک رودخانه درخت بزرگی قرار داشت که کبوتر پدر و کبوتر مادری با جوجههایشان روی آن درخت زندگی میکردند. هر چه جوجهها بزرگتر میشدند به غذای بیشتری نیاز داشتند برای همین کبوتر مادر و پدر با هم به دنبال غذا رفتند.
یک روز که جوجهها تنها مانده بودند، یک گنجشک قشنگ پر زد کنار لانه جوجهها نشست. جوجهها که تا به حال هیچ پرندهای جز مادر و پدر خودشان ندیده بودند با دیدن گنجشک از ترس سرهایشان را زیر پرهایشان کردند و مثلا پنهان شدند.
گنجشک گفت: چرا از من میترسید؟ به من میگن گنجشک. منم بچههایی مثل شما دارم و آمدم برایشان غذا پیدا کنم. آنها کرمهایی که روی درخت شما هستند را خیلی دوست دارند.
آنها به گنجشک گفتند: چقدر تو زیبا هستی و چه قشنگ سریع بال میزنی و پرواز میکنی.
گنجشک گفت: خداوند این بالهای زیبا را به من داده تا با آنها به هرجایی که میخواهم پرواز کنم و از نعمتهای خدا برای خودم و بچههایم غذا تهیه کنم. بعد از رفتن گنجشک و برگشتن پدر و مادر کبوتر، جوجهها داستان را برای بابا و مامان تعریف کردند.
فردای همان روز وقتی پدر و مادر کبوتر در حال رفتن به دنبال غذا بودند یک مرتبه دیدند عقابی به لانهی گنجشک برای شکار گنجشک کوچولوها حمله ور میشود. پدر و مادر جوجهها خیلی سریع برای حفاظت از گنجشکها فریاد زدند: خطررر خطرر؛ و در همان لحظه سگ مهربانی که روی شاخه بود خودش را روی لانهی گنجشکها انداخت و با پنجههای خود به بالهای پرنده شکاری ضربه زد تا پرنده را دور کند. با این حرکت او عقاب تسلیم شد و پرواز کرد و رفت.
وقتی گنجشک مادر برگشت همه برای او ماجرا را تعریف کردند. گنجشک مادر از کبوترها و سگ برای نجات جان بچههایش بسیار تشکر کرد. سگ پدر با اینکه کمی زخمی شده بود، ولی خوشحال بود که توانسته گنجشک کوچولوهای همسایه را نجات بدهد. از جایش بلند شد و گفت: منم سه تا بچه دارم و دلم نمیخواد به خانوادهی عزیزم هیچ آسیبی برسه. برای همین از خانوادهی شما هم حفاظت کردم.
🆔 @koodakemaa
〰〰〰〰〰〰〰