فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دنبال یه کانال با استیکرهای زیبا و متنوع با #محتوای_سالم هستی بیا اینجا
💠 استیکر بسم الله الرحمن الرحیم
💠 استیکر ذکرهای هفته
💠 استيکر گفتگو
💠 استيکر خانواده
💠 استيکر مهدوی
💠 استيکر مذهبی
💠 استیکر عاشقانه
💠 استیکر کارتونی
💠 استيکر مناسبتها
💠 پس زمينه و پروفایل زيبا
💠 استوری کوتاه و جذاب
💠 گیف زیبا
🌸 استیکر، پروفایل، پس زمینه، استوری و انواع گیف های زیبا در موضوعات مختلف👇
https://eitaa.com/joinchat/748355591C2897d294d3
کودک خلّاق (بازی، کاردستی...)
دنبال یه کانال با استیکرهای زیبا و متنوع با #محتوای_سالم هستی بیا اینجا 💠 استیکر بسم الله الرحمن ال
👆👆
کانال سوم ما برای همه سنین استیکر داره
.
❓ميخوای بدونی در هر موقعيتی بهتره چه رفتاری با #فرزندت داشته باشی؟
❓ #سلامتی خودت و بچه هات برات مهمه؟
❓چکار کنيم بچه هامون توسری خور و ظلم پذير نشن؟!
✅ جواب خيلی از #سؤالات_تربیتی رو ميتونی اينجا پيدا کنی.👇👇
http://eitaa.com/joinchat/368640000C926aa9c60f
👆👆👆👆👆
هر #پدر و #مادری اومده اینجا دست خالی برنگشته👌
بچه ی با ادب میخوای بزن روی قلب👇
✨💓💓✨💓💓✨
💓💓💓💓💓💓💓
💓💓💓💓💓💓💓
✨💓💓💓💓💓✨
✨✨💓💓💓✨✨
✨✨✨💓✨✨✨
#بازی
#قرینه_سازی
#دقت_تمرکز
#هماهنگی_چشم_دست
با چند تکه چوب یا مقوا یا هر وسیله دم دستی میتونید بازی قرینه یابی را با بچه ها کار کنید.
✔️ مناسب ۴ تا ۶ سال
🆔 @koodakemaa
〰〰〰〰〰〰〰
#کاربرگ_هوش
#افزایش_مهارت_دیداری
شکل مورد نظر را در هر ردیف پیدا و رنگ آمیزی کن.
✔️ مناسب ۴ تا ۷ سال
🆔 @koodakemaa
〰〰〰〰〰〰〰
رسم ادب این است ڪه
فاطمه باشۍ وُ بگویۍ،
امالبنین صدایت ڪنند ..
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
سالروز وفات بانوی فداکار اسلام #حضرت_ام_البنين (علیها السلام) و روز تکریم مادران و همسران شهدا گرامی باد.🌷
❀ @stiker2 ❀
#قصه_شب
🌸 گل سر گمشده
یه جنگل داریم مثل تمام جنگلای دنیا قشنگ و پر از درخت. حیوونهای زیادی توی جنگل ما زندگی می کنن، که اسم یکی از اونها تانا است.
تانا یه گنجشکِ خیلی قشنگیه به طوری که هر حیوونی اونو می بینه ازش تعریف می کنه و به به و چه چه راه میاندازه. قصّه از اون جا شروع شد که…
تانا یه گل سر خیلی قشنگ داشت و هر روز که از خواب بلند می شد اونو به سرش می زد و این طرف و اون طرف جنگل پرواز می کرد. گل سر تانا سفید بود و یه نگین طلایی روش داشت.
همه ی حیوونهای جنگل تانا رو به خاطر زیباییش تحسین می کردن. یک روز صبح تانا وقتی از خواب بیدار شد با تعجب دید که گل سر، سر جاش نیست همه جای اتاقش رو گشت ولی افسوس پیدانشد که نشد…
تانا با ناراحتی به پیش مادرش رفت. مادر در حال آماده کردن صبحانه بود. تانا به مادرش گفت: مادر جون، گل سر منو ندیدی؟
مادر گفت: سلامت کو عزیزم؟
تانا خیلی پکر بود با این حال از مادر عذرخواهی کرد و گفت: مامان جون سلام. من خیلی ناراحتم چون گل سرم نیست.
مامان با تعجب گفت یعنی گمش کردی؟
تانا با افسوس سرش رو تکون داد و گفت: نمی دونم شاید...
مادر با مهربونی دخترش رو بغل کرد و گفت: برو توی جنگل و از دوستات بپرس شاید اونا دیده باشن من مطمئنم که حتماً پیداش می کنی.
تانا به سمت جنگل پرواز کرد. اول از همه پیش سنجاب، یکی از دوستایی که همیشه با تانا بازی می کرد رفت. اسم سنجاب نانی بود.
نانی وقتی تانا رو دید فکر کرد که مثل همیشه اومده تا با هم بازی کنن ولی تانا خیلی ناراحت بود. وقتی نانی رو دید بدون معطلی سلام کرد و گفت: نانی تو گل سر منو ندیدی؟
نانی با تعجب گفت: مگه گمش کردی؟
تانا با ناراحتی گفت: با خودم حدس زدم شاید دیروز که این جا بازی می کردیم گمش کرده باشم.
نانی گفت من این جا ندیدیمش ولی اگه پیداش کردم بهت خبر میدم.
تانا از نانی تشکر کرد و دوباره شروع به پرواز کرد.
یاد دوست دیگه اش خرگوش افتاد. اسم خرگوش پِتی بود. پتی مشغول تمیز کردن دور و بر خونه اش بود تا چشمش به تانا افتاد دست از کار کشید و به سمت اون رفت. تانا به دوستش سلام کرد و بدون معطلی پرسید؟ پتی تو وقتی داشتی این جا رو تمیز می کردی گل سر منو ندیدی؟
پتی گفت: همون که رنگش سفیدِ و خیلی برق میزنه؟ تانا گفت: آره درسته همونه، دیروز گمش کردم. پتی با ناراحتی گفت: چه حیف شد خیلی قشنگ بود.
خلاصه تانا گشت و گشت ولی خبری از گل سر نبود. جغد دانا تانا رو دید و دلیل ناراحتیش رو پرسید. تانا هم خیلی مفصل همه چیز رو برای اون تعریف کرد.
جغد دانا لبخندی زد و گفت: من فکر کنم که بدونم گل سر براق تو باید کجا باید باشه. تانا خندید و با خوشحالی پرسید: واقعا می گی جغد دانا؟ کجاست بیا بریم هر چه زود تر پیداش کنیم.
جغد دانا لبخندی زد و گفت پس پرواز کن و دنبال من بیا.
دوتایی پرواز کردن و رفتن هر چی جلو تر رفتن تانا دید که دارن به مغازه ی کلاغ پر سیاه نزدیک میشن. تانا با تعجب پرسید: برای چی ما اومدیم این جا؟ جغد دانا گفت: وقتی بهم گفتی گل سرت برق میزنه فهمیدم که گل سرت باید پیش کلاغ پر سیاه باشه چون کلاغ فقط چیزای براق و دوست داره و همیشه تو جنگل می گرده و این وسائل رو جمع می کنه.
وارد مغازه ی پرسیاه شدن و دیدن که پرسیاه داره مغازشو تمیز می کنه. هر دو به پرسیاه سلام کردن. پرسیاه گفت: سلام خیلی خوش اومدین اگه از چیزی خوشتون اومده بگید براتون بیارم.
جغد دانا لبخندی زد و گفت: پر سیاه جان تانا گل سرش رو گم کرده، می خواستم ببینم تو وقتی صبح داشتی توی جنگل چرخ میزدی، پیداش نکردی؟
پر سیاه خودش رو کمی تکون داد و ابروهاشو تو هم کشید و گفت: این گل سر چه شکلی بود؟
تانا گفت: یه گل سر سفید بود که روش یه نگین براق داشت. پر سیاه گفت: پس اون گل سر قشنگ مال تو بود؟ من اونو پایین درخت توت پیدا کردم.
تانا خیلی خوشحال شد و گفت: آره خودشه بالای درخت توت خونه ی ماست.
🆔 @koodakemaa
〰〰〰〰〰〰〰
ذکر روز یکشنبه
یکشنبه یادت باشه
خدا با بنده هاشه
بازم دلت رو شاد کن
بخشندگی شو یاد کن
بگو همین رو والسلام
یا ذالجلال و الاکرام
🆔 @koodakemaa
〰〰〰〰〰〰〰