eitaa logo
کودک یار مهدوی مُحکمات
2.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
414 ویدیو
5 فایل
🔹آشنا کردن کودکان با مفهوم مهدویت، و هرگونه پشتیبانی محتوایی تربیتی مهدوی این کانال زیر مجموعه موسسه مهدوی محکمات فعالیت می کند. 🌐پایگاه اینترنتی: www.mohkamatmahd.ir ☎دفتر مرکزی: +98 21 2842 6318 روابط عمومی: @admin313_canal
مشاهده در ایتا
دانلود
🦋داستان بخشش امام حسین علیه السلام و پشیمانی جناب حُر کاروانِ امام حسین علیه السلام در حرکت بود. یزید که مردِ بدجنسی👺بود، یکی از فرماندهای شجاعش به نام *حر* رو فرستاد تا جلوی امام حسین علیه السلام رو بگیره😬 ولی امامِ مهربون ما به جای جنگ و دعوا به خودشون و اسب هاشون آب داد☺️ روز عاشورا رسید. امام حسین علیه السلام فریاد زد: آیا کسی هست که مرا یاری کند؟ اشک از چشمان حر جاری شد😢 چون حر خانواده ی امام حسین رو میشناخت. میدونست مادرش✨حضرت زهرا سلام الله علیهاست و پدرش💫حضرت علی علیه السلام به خودش گفت: یعنی با خانواده ی پیامبر بجنگم ؟ من باید اون چیزی که موردِ رضایِ خدا هست رو انتخاب کنم و از یزیدِ بدجنس فاصله بگیرم. نه نمیشه دیگه تو سپاهش بمونم👌 از سپاه یزید جدا شدو پیش امام حسین علیه السلام رفت و عذر خواهی کرد. گفت که میخواد با امام حسین باشه. کمی بعد وارد میدان جنگ شد. با سپاه یزید جنگید⚔یزیدیان تیر بارونش کردند.‌ اون شهید شد 😭 در آخرین لحظات امام حسین علیه السلام حُر رو تو بغلش گرفت و گفت: تو آزاده‌ای. همانطور که مادرت تو را آزاده نامید🤗 👌بچه هایِ مهربون ما اگر کارِ اشتباهی کردیم و متوجه شدیم خدا و امام زمان اون کار و دوست ندارن❌ باید با تمامِ شجاعت اون کار و ترک کنیم و از هیچ کس نترسیم. مطمئن باشین هر چقدرم اون کار بد باشه وقتی امام زمان علیه السلام ببینن که ما واقعا پشیمونیم و میخوایم اون کار و ترک کنیم با کمال مهربونی و آغوش باز مارو قبول میکنن و میبخشن☺️ ☑️کودکیار مهدوی محکمات:👇 🆔@koodakyaremahdavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کودک یار مهدوی مُحکمات
#محرم_مهدوی #داستان_زندگی_مسلم_ابن_عقیل 📌قسمت اول زمانی که که دوازده هزار نامه✉️ از طرف کوفیان به
📌قسمت دوم همه چیز داشت خوب پیش می‌رفت، ولی یزید حاکم کوفه 👑 حاضر نبود به جای خودش امام حسین بیاد و حاکم بشه😏 برای همین ابن‌زیاد رو فرستاد بره کوفه. ابن‌زیاد👿 از طرف یزید مأمور شد که بره کوفه و نذاره امام حسین پاش به کوفه برسه.😔 ابن‌زیاد و پدرش کسانی بودن که هرجا شورش می‌شد و مردم اعتراضی داشتن، ماموران رو می‌فرستادن تا معترضین رو ساکت‌شون کنه🤫 برای همین بود که خیلی‌ها حتی از اسمش هم می‌ترسیدن🤭 ابن‌زیاد به کوفه رسید و اولین کاری که می‌خواست بکنه این بود که مسلم رو پیدا کنه و سرش رو از بدنش جدا کنه.😨 مسلم که می‌دونست دیگه اون خونه امن نیست و همین الانه که ماموران ابن‌زیاد بیان سراغش😣 سریع از اون خونه بیرون رفت و توی خونه‌ی یه نفر دیگه از دوستانِ امام حسین علیه السلام پنهان شد. اسم اون دوستِ امام حسین "هانی" بود؛ پیرمرد مهربونی که عاشق پیامبر و خانواده‌ش بود.😍 ابن‌زیاد👿 هر چی دنبال مسلم گشت، پیداش نکرد، ولی دست رو دست نذاشت و مامورهاشو فرستاد توی شهر تا یکی‌یکی بزرگان شهر رو پیدا کنن و بهشون بگن اگر با مسلم بیعت کنن🤝 و بخوان با امام حسین علیه السلام دوست بشن و به یزید😈 اعتراض کنن، هم اونا رو می‌کشه، هم خانواده‌هاشونو!😦 با این تهدیدها، بزرگان کوفه حسابی ترسیدن و این طوری بود که مردم کوفه موندن وسط یه دوراهی. از یه طرف به مسلم قولِ بیعت داده بودن🤝 و از طرف دیگه از ابن‌زیاد 👿می‌ترسیدند.😦 ابن‌زیاد شروع کرد به تهدید و ترسوندن مردم. 😲به اون‌ها گفت یزید یه سپاه بزرگ فرستاده و به زودی می‌رسه به شهر شما و هرکدوم‌تون رو که طرفدار امام حسین💚 باشین رو می‌کشه.😬 ابن‌زیاد حتی هانی رو هم دستگیر کرد و برد.😦 مسلم وقتی دید اوضاع کوفه بهم ریخته و احتمال هم می‌داد که الان حتما امام حسین نامه✉️ را دیده و همراه زن و بچه و یارانش به سمت کوفه می‌آد😔 تصمیم گرفت همراه مردم کوفه، قیام کنه✊ و ابن‌زیاد👿 رو فراری بده. مسلم به مردم خبر داد که توی مسجد🕌 جمع بشن، تا از اون‌جا برن کاخ ابن‌زیاد 😈و از شهر بندازنش بیرون😊 چهار هزار نفر اومدن به سمت مسجد🕌 و اون‌جا جمع شدن. مسلم براشون حرف زد و گفت حالا که شما برای امام حسین نامه✉️ نوشتین که بیاد، بیاین کمک کنین از شر این ابن‌زیاد ملعون👿 راحت شیم تا وقتی امام می‌یاد، مشکلی نداشته باشه😊 مسلم، رو به قبله ایستاد و شروع کرد به نماز خوندن. اون چهار هزار نفر هم پشت سرش ایستادن که نماز بخون، اما… . ☑️کودکیار مهدوی محکمات:👇 🆔@koodakyaremahdavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📻 | قسمت اول 🔸همه مادربزرگ‌های دنیا توی جیب‌هاشون کنار نخودچی کشمش‌ یه عالمه داستان و قصه دارن که هر بار وقتی اون‌ها رو برامون تعریف می‌کنن می‌تونن ساعت‌ها به فکر فرو ببرنمون یا شگفت‌زده‌مون کنن. 🍃عزیز جونِ قصه ما، یه دونه از همین مادربزرگ‌هاست کسی که قراره هر شب از پَرِ شالش برامون قصه بگه. قصه‌های واقعی از ماجراها و روزهایی که نبودیم و آدمهایی که هیچ وقت از نزدیک ندیدیمشون. نویسنده: حامد عسکری ☑️کودکیار مهدوی محکمات:👇 🆔@koodakyaremahdavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃آرزوی من همراه برادر بزرگم به مسجد 🕌رفتیم و آنجا برای امام حسین علیه السلام سینه زنی کردیم، زمانی که اذیت های دشمنان بر امام حسین علیه السلام و یاران و بچه هایش را شنیدیم خیلی ناراحت شدیم😔 دلم میخواست آن زمان بودم و امام حسین را یاری میکردم😌 در این فکر ها بودم که مداحی و سینه زنی تمام شد، همه نشستند روحانی مسجد حاج آقا صادقی برای سخنرانی روی منبر رفت و در میان سخنرانی حرف های زد که خیلی خوشحال شدم☺️ زمانی که ☘ تشریف بیاورند انتقام خون امام حسین علیه السلام را از دشمنان👹 میگیرند👌 اینجا بود که دعا کردم🤲 کاش امام زمان🌟 زودتر ظهور کند و کسانی که امام حسین و فرزندانش را شهید کردند🥀 به سزای اعمالشان برساند و آرزو کردم من هم زنده باشم و همراه یاران امام حسین به ایشان کمک کنم 😇 ☑️کودکیار مهدوی محکمات:👇 🆔@koodakyaremahdavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
من یه گل پرپرم🥀 مثل کبوترم من یه بچه شش‌ماهه👼 علی‌اصغرم من وقتی بابام تنها شد😔 اومد به خیمه‌ی من گفت پسرم می‌آیی بریم به جنگ دشمن👹 با اینکه بچه بودم دلم می‌خواست بجنگم⚔ دشمنای بابا رو من بیارم تو چنگم😡 بابام منو بغل کرد✨ آورد پیش دشمنا رو کرد به سمت اونا گفت با حال التجا😞 بچه من تشنشه هیچ پناهی نداره😢 یه قطره‌ای آب می‌خواد💧 اون گناهی نداره یه دفعه‌ای گلوم سوخت پاره شد و خون اومد😣 به زیر خون گلوم دست باباجون اومد حال شما بچه‌ها🌸 نوگلای با صفا برام گریه کنید😢 همیشه روز و شبا ☑️کودکیار مهدوی محکمات:👇 🆔@koodakyaremahdav
کودک یار مهدوی مُحکمات
#قصه #محرم_مهدوی 📻#قصه‌های_عزیز | قسمت اول 🔸همه مادربزرگ‌های دنیا توی جیب‌هاشون کنار نخودچی کشمش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📻 | قسمت دوم 🔸عزیزجون این قسمت قراره برای ما و نوه‌اش از بدقولی مردمی بگه که اصلا رسم مهمون نوازی رو به جا نیاوردن، قصه مردم کوفه! اما عزیز برای گفتن قصه این قسمت یه شرط گذاشته... ☑️کودکیار مهدوی محکمات:👇 🆔@koodakyaremahdavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کودک یار مهدوی مُحکمات
#محرم_مهدوی #داستان_زندگی_مسلم_ابن_عقیل 📌قسمت دوم همه چیز داشت خوب پیش می‌رفت، ولی یزید حاکم کوفه
📌قسمت سوم وقتی مسلم نمازشو خوند، و به پشت سر برگشت، دید به جز چند نفر، هیچ‌کس پشت سرش نیست! همه رفتن بودن! 😏در حقیقت فرار کرده بودن! مسلم تنها موند. 😞 مسلم همین طوری تنها داشت توی کوچه‌ها راه می‌رفت تا اینکه یه پیرزن رو دید که در خونه‌ش نشسته. مسلم از اون پیرزن آب خواست. پیرزن هم رفت و برای ایشون آب اُورد. آب رو که خورد، نشست همون جا.🙂 پیرزن گفت: چرا به خونه‌ت نمی‌ری⁉️ مسلم برای پیرزن تعریف کرد که کیه و چه اتفاقی براش افتاده. پیرزن، زن مؤمنی بود که از ته دل عاشق امام حسین بود❤️ درو باز کرد و بهش گفت مسلم! بیا توی خونه‌ی من مخفی شو.😊 اون شب مسلم خونه‌ی اون پیرزن مهربون و شجاع موند، اما پسر پیرزن مثل مامانش شجاع نبود. وقتی فهمید مامانش مسلم رو توی خونه مخفی کرده، برای اینکه پولی 💰از ابن‌زیاد به جیب بزنه، به کاخ ابن‌زیاد رفت و مخفیگاه مسلم رو لو داد.😟 صبح فرداش تعداد زیادی از مامورهای ابن‌زیاد👿 به خونۀ اون پیرزن رفتن و مسلم رو دستگیر کردند.😦 وقتی دست‌بسته اونو داشتن به کاخ ابن‌زیاد می‌بردن، قطره اشکی از کنار چشمش سرازیر شد😢 مسلم ناراحت نامه‌ای ✉️بود که برای امام حسین نوشته بود و بهش گفته بود مردم این‌جا قراره باهات بیعت کنن🤝 در حالی که مردم کوفه ترسیده‌ و به او پشت کرده بودند‌. در کاخ ابن زیاد😈 مسلم به اطرافیان گفت فقط یه چیز ازتون می‌خوام، اینکه به امام حسین 💚بگید به این شهر نیاد. این شهر دیگه جای امامحسین علیه السلام نیست؛ پر از نفاق و دوروییه.😔 چند روز بعد، این خبر از کوفه به گوش امام حسین رسید. اون موقع امام حسین توی راه بود و داشت به سمت کوفه می‌اومد. دو نفر از کوفه به امام حسین خبر رسوندند که هانی و مسلم شهید شدند😞 امام حسین گفت: «انا لله و انا الیه راجعون.»✨ چند بار پشت سر هم این عبارت رو تکرار کرد. بعد بلند شد و همه کاروانش 🐫رو جمع کرد و به اون‌ها فرمود: به من خبر رسیده که هانی و مسلم در کوفه شهید شدند.🌷 معلوم هم نیست چه چیزی پیش روی ما باشه. هرکس می‌خواد شهید بشه،🌷 با ما بیاد، هرکس هم نمی‌خواد، از همین راهی که اومد برگرده.❗️ وقتی امام حسین علیه السلام اینو گفت، بعضی‌ها راه‌شون رو کشیدن و رفتن؛ اونا کسایی بودن که از جنگ می‌ترسیدن😟 یا فکر می‌کردن اگر همراه امام حسین برن و امام حسین حاکم کوفه بشه وضعشون خوب می‌شه و خیلی شایدهای دیگه‼️ اون‌ها رفتن و تو کاروان🐫 امام حسین فقط کسانی موندن که از ته دل عاشق و وفادار به امام زمانشون بودن، و در نهایت در رکابش شهید شدند🖤 ☑️کودکیار مهدوی محکمات:👇 🆔@koodakyaremahdavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀امام حسین خوبم ▪️تو صحنه ی کربلا 🥀داداششو صدا زد ▪️گفتش داداش خوبم 🥀سردار با وفایم ▪️سقای بچه­ هایم 🥀این بچه­ ها تشنه ­اند ▪️غمگین و دل­خسته­ اند 🥀عباس شتابان دوید ▪️تا که به میدان رسید 🥀با دشمنان زود جنگید ▪️خود را به آب رسانید 🥀گفتا به آب عباس: ▪️«آقام غریب و تنهاست» 🥀از تو نمی خورم من ▪️بر لب نمی ­زنم من 🥀زیرا حسین زهرا ▪️فرزند پاک مولا 🥀در بین سیل غم ها ▪️لب تشنه است و تنها ☑️کودکیار مهدوی محکمات(تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان):👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
عمو، ماه دو چشمان تار من 1.mp3
3.18M
▪️عمو، ماه دو چشمان تار من ▪️عمو، رفتی و رفته قرار من عزادار کوچولوهای امام حسین علیه السلام؛ شهادت سقای دشت کربلا، حضرت اباالفضل العباس علیه السلام بر همه شما تسلیت باد🖤 دعا برای ظهور امام مهدی مهربونمون فراموشتون نشه🤲😭 ☑️کودکیار مهدوی محکمات:👇 🆔@koodakyaremahdavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یكی بود یكی نبود 1.mp3
7.68M
🎧اگه که خدا بخواد یه روزی منتقم خونِ حسین میاد... ✨این صوت زیبا واقعه عاشورارو از اول تا آخر در قالب شعر براتون توضیح میده😢 👌فوق العاده زیبا حتماااا حتماااا تا آخر گوش بدید ☑️کودکیار مهدوی محکمات(تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان):👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام حسین مهربون❤️ که رفته ای به آسمون تشنه بودی آبي نبود💧 خسته بودی خوابی نبود شهید شدي تو كربلا🥀 حالا تويي عزیز ما آب می خوريم می گيم سلام✋ به لبهای خشک امام ☑️کودکیار مهدوی محکمات(تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان):👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
کودک یار مهدوی مُحکمات
#قصه #محرم_مهدوی 📻 #قصه‌های_عزیز | قسمت دوم 🔸عزیزجون این قسمت قراره برای ما و نوه‌اش از بدقولی مرد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📻 | قسمت سوم ‌ 🔸عزیز جون امروز برامون از ماجرای آقا صولت گفته، آقا صولت مرد مهربونیه که یه گذشته عجیب و غریب داشته اما یه روز تو جوونی قصه یکی از آدم‌های کربلا رو که می‌شنوه زندگیش از این رو به اون رو می‌شه ☑️کودکیار مهدوی محکمات:👇 🆔@koodakyaremahdavi
🔅تصویر ارسالی از عزادارای کوچیک امام حسین‌ علیه السلام؛ النازخانون و آقا ابوالفضل نظامپور روز عاشورای حسینی در جمع عزاداران👌 ممنون بچه ها🌸 ☑️کودکیار مهدوی محکمات:👇 🆔@koodakyaremahdavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مانده در “بقیع” جسم پاک او داده بر زمین اشک و آبرو😢 روی ماه او رفته زیر خاک😞 رفته رهبری مهربان و پاک❤️ شد شهید و شد روح او جدا🕊 یادگار آن شاه کربلا🕌 دشمنش به او داده زهر و سم😣 شد دلم پر از درد و رنج و غم😭 شد چهارمین رهبرم شهید🥀 مثل مجتبی رفت و پر کشید ☑️کودکیار مهدوی محکمات:👇 🆔@koodakyaremahdavi