eitaa logo
کوله بار
303 دنبال‌کننده
826 عکس
634 ویدیو
5 فایل
پاتوقی برای عشقبازی با شهدا ارتباط با ادمین @ali_zahra110
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐💐 مرحوم حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره مانند دیگر عالمان بزرگ شیعه توجه ویژه‌ای به این حدیث داشت. شاید چشم‌گیرترین امری که در این‌باره از ایشان مشهود بود، قرائت دائمی حدیث کسا بود. ایشان شب‌ها این حدیث را قرائت می‌کرد و حتی در سالیانی دورتر، افراد خانواده را گرد هم می‌آورد و به همراه ایشان حدیث کسا می‌خواند. گاهی هم در لابه‌لای کلامش به فراز‌های آن روایت اشاره می‌کرد و گاهی هم صراحتاً درباره حدیث کسا سخن می‌گفت. باور ایشان این بود که امام عصرعجل الله تعالی فرجه الشریف به مجالس حدیث کسا توجه ویژ‌ه ای دارند. ایشان می‌فرمود: «چند معجزه در حدیث کساست؛ به امام حسن علیه‌السلام می‌فرماید: صاحب حوض هستی. آیا تا به حال به کسی گفته بود تو صاحب حوض من هستی؟! به امام حسین علیه‌السلام می‌گوید: تو شافع امت من هستی». آیت الله بهجت سفارش می‌کرد برای شفای مریض حدیث کساء را مکررا بخوانید و هنگام خواندن در مجلس عود روشن کنید. |عضوشوید👇 🆔 @koolebar313 ┅•═༅𖣔✾‌🌺✾𖣔༅═•‏┅
8.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جلوی امام چاپلوسی ممنوع ! واقعا امام خمینی رحمت الله علیه چه شخصیت عجیب و بزرگی دارند. متاسفانه ابعاد شخصیت ایشون واقعا در بین مردم و برخی از مسئولین ناشناخته و یا کمتر شناخته شده است. |عضوشوید👇 🆔 @koolebar313 ┅•═༅𖣔✾‌🌺✾𖣔༅═•‏┅
35.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷 🍃🌷 🌷قرار شبانه با شـــهدا به یاد همه ی شــهدا🌷 «اخْتِمْ لَنَا بِالسَّعَادَةِ وَ الشَّهَادَةِ فِی سَبِیلِک» ♡خدایا سرانجام ما را سعادت و شهادت در راه خودت قرار ده.‏♡ شبتون شهدایی🌷 |عضوشوید👇 🆔 @koolebar313 ┅•═༅𖣔✾‌🌺✾𖣔༅═•‏┅
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷 سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀 ... ✋💔 یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️ به نیابت از شهید🌹 🌱تولد1346/9/1 شهرمهاجران شهادت 1363/12/16 سرپل ذهاب پادگان ابوذر🌱 اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن 📿 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌|عضوشوید👇 🆔 @koolebar313 ┅•═༅𖣔✾‌🌺✾𖣔༅═•‏┅
لبخندهای جبهه پوتین پیدا شد حقیقت گاهی حسودی‌مان می‌شد از این‌که بعضی این‌قدر خوش‌خواب بودند. سرشان را نگذاشته روی زمین انگار هفتادسال بود که خوابیده‌اند و تا دلت بخواهد خواب‌سنگین بودند، توپ بغل گوششان شلیک می‌کردی، پلک نمی‌زدند. ما هم اذیتشان می‌کردیم. دست خودمان نبود.کافی بود مثلاً لنگه دمپایی یا پوتین‌هایمان سر جایش نباشد، دیگر معطل نمی‌کردیم خوب همه‌جا را بگردیم، صاف می‌رفتیم بالاسر این جوانان خوش‌خواب: «برادر برادر!» دیگر خودشان از حفظ بودند، هنوز نپرسیده‌ایم: «پوتین ما را ندیدی؟» با عصبانیت می‌گفتند: «به پسر پیغمبر ندیدم» و دوباره خروپفشان بلند می‌شد، اما این‌همهٔ ماجرا نبود. چند دقیقه بعد دوباره: «برادر برادر!» بلند می‌شد، این دفعه می‌نشست: «برادر و زهرمار دیگر چه شده؟» جواب می‌شنید: «هیچی بخواب خواستم بگویم پوتینم پیدا شد!» |عضوشوید👇 🆔 @koolebar313 ┅•═༅𖣔✾‌🌺✾𖣔༅═•‏┅
کار هر شبش بود. با این که از صبح تا شب کار و درس داشت و فعالیت می‌کرد، نیمه‌های شب هم بلند می‌شد نماز شب می‌خواند. یک شب بهش گفتم: «یه کم استراحت کن. خسته ای.» با همان حالت خاص خودش گفت: «تاجر اگه از سرمایه‌اش خرج کنه، بالاخره ورشکست میشه؛ باید سود بدست بیاره تا زندگیش به چرخه، ما هم اگه قرار باشه نماز شب نخونیم ورشکست میشیم.» |عضوشوید👇 🆔 @koolebar313 ┅•═༅𖣔✾‌🌺✾𖣔༅═•‏┅
روایتگری.mp3
38.86M
💥💥 🎥روایتگری حجت‌الاسلام سعید آزاده- ۹ آذر۱۴۰۲ یادواره شهدای مسجد اولیای کازرون 📌شهدا یه مشهد دارند یه مدفن دارند🌷 🔹 امام فرمود تربت شهدا دارالشفاست☘ 🔸شهدا بهترین تاجران عالمند که دست ما را توی دست امام زمان میزارند🌿 |عضوشوید👇 🆔 @koolebar313 ┅•═༅𖣔✾‌🌺✾𖣔༅═•‏┅
یکی از روزها که شهید پیدا نکرده بودیم، به طرف «عباس صابری» هجوم بردیم و بنا بر رسمی که داشتیم، دست و پایش را گرفتیم و روی زمین خواباندیم تا بچه ها با بیل مکانیکی خاک رویش بریزند. کلافه شده بودیم. شهیدی پیدا نمی شد. بیل مکانیکی را کار انداختیم. ناخنهای بیل که در زمین فرو رفت تا خاک بر روی عباس بریزد، متوجه استخوانی شدیم که سر آن پیدا شد. سریع کار را نگه داشتیم. درست همانجایی که می خواستیم خاکهایش را روی عباس بریزیم تا به شهدا التماس کند که خودشان را نشان بدهند، یک شهید پیدا کردیم. بچه ها در حالی که می خندیدند به عباس صابری گفتند: بیچاره شهیده تا دید می خواهیم تو رو کنارش خاک کنیم، گفت: فکه دیگه جای من نیست، باید برم جایی دیگه برای خودم پیدا کنم و مجبور شد خودشو نشون بده...  . عباس در روز ۷ محرم مصادف با 5/3/1375 همچون مولایش ابوالفضل العباس(علیه السلام) با دست و پاهای قطع شده و صورتی در داغ شقایق سوخته بر اثر انفجار مین در منطقه عملیاتی والفجر یک (فكه) در حین تفحص شهدا به شهادت رسید. |عضوشوید👇 🆔 @koolebar313 ┅•═༅𖣔✾‌🌺✾𖣔༅═•‏┅
📜 وقتی به مدرسه می رفت کمتر کسی باور می کرد که او کلاس اول باشد. توی کوچه با بچه هایی بازی می کرد که از خودش چند سال بزرگتر بودند درسش خوب بود. در دوران شش ساله دبستان(در آن زمان) مشکلی نداشت. پدرش به وضع درسی و اخلاقی او رسیدگی می کرد. صدر الدین تنها پسرش را خیلی دوست داشت.سال اول دبیرستان بود شاهرخ در یک غروب غم انگیز سایه سنگین یتیمی را بر سرش احساس کرد پدر مهربان او از یک بیماری سخت، آسوده شد. اما مادرش و این پسر نوجوان را تنها گذاشت. |عضوشوید👇 🆔 @koolebar313 ┅•═༅𖣔✾‌🌺✾𖣔༅═•‏┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«وقتی در شکمم بودی، به امام مهدی (عج) گفتند: این نوزاد نذر شماست همانا تو از آن حضرت مهدی هستی.» مادر شهید حزب الله حسين علي هزيمة |عضوشوید👇 🆔 @koolebar313 ┅•═༅𖣔✾‌🌺✾𖣔༅═•‏┅
💠💠 بعدِ دوماه، اومد خونه؛ بعد از سلام و احوالپرسی گفت: بیست روز مرخصی گرفتم که دیوار خونه رو درست کنم. روز اول آجر ریخت، روز بعد هم دور تا دور دیوار حیاط را خراب کرد که یکی از بچه‌های سپاه آمد دنبالش. رفت بیرون و زود اومد. گفت: کار مهمی پیش اومده، باید برم. خونسرد گفتم: خب عیبی نداره؛ برو، ولی زود برگرد. صداش مهربانتر شد، گفت: توی شهر کارم ندارن. میخوام برم جبهه. حسابی ناراحت شدم. گفتم: شما میخوای منو با چند تا بچه‌ی قد و نیم قد، توی این خونه‌ی بی‌درو پیکر بذاری و بری؟! حداقل همون دیوار درب و داغون خودش رو خراب نمیکردی. خندید و گفت: بهت قول میدم که حتی یک گربه روی پشت‌بام این خونه نیاد. نگاه کن، من از همون اول بچگی و از همون اول جوانی که تو روستا بودم، هیچوقت نه روی پشت‌بام کسی رفتم، نه از دیوار کسی بالا رفتم، نه به زن و ناموس کسی نگاه کردم. الآن هم میگم که تو اگه با سر و روی باز هم بخوای بری بیرون، اصلاً کسی طرفت نگاه نمیکنه، خیالت هم راحت باشه که هیچ جنبنده‌ای تو این خونه مزاحم شما نمیشه، چون من مزاحم کسی نشدم؛ هیچ ناراحت نباش. حرفهاش مثل آب بود روی آتش. وقتی ساکش را بست، اندازه سر سوزن هم نگرانی نداشتم.   راوی: همسر سردار شهید عبدالحسین برونسی ولادت: ۱۳۲۱ شهادت: ۱۳۶۳/۱۲/۲۳ شادی روحش صلوات |عضوشوید👇 🆔 @koolebar313 ┅•═༅𖣔✾‌🌺✾𖣔༅═•‏┅
♥«...؟؟؟»♥ 🔴 همیشه تاکید داشت يه انتخاب کنید 🔹 برید دنبالش بشناسیدش 🔹 باهاش ارتباط برقرار کنید 🔹 شبیهش بشيد 🔹حاجت بگیرید شهید میشید 🔴تا حالا فکر کردی با یه شهید رفیق شی؟؟ از اون رفیق فابریکا؟؟ از اونا که همیشه باهمن؟؟ امتحان کردی؟؟ هرچی ازش بخوای بهت میده!! آخه خاطرش پیش خدا خیلی عزیزه میخوای باهاش رفیق شی؟؟!! ✅گام اول: انتخاب شهید به یه گردان نگاه کن به صورت شهدا نگاه کن به عکسشون، به لبخندش ببین کدوم رو بیشتر دوس داری با کدوم یکی بیشتر راحتی؟! ✅گام دوم: عهد بستن با دوست شهیدت یه جایی بنویس؛ البته اگه ننوشتی هم اشکال نداره. با دوست شهیدم عهد میبندم پای رفاقت او تا لحظه ی مرگم خواهم بود و از تذکرات دوستانه ی خود به هیچ وجه روی نمیگردانم. ✅گام سوم: شناخت شهید تا میتونی از دوست شهیدت اطلاعات جمع آوری کن. عکس، فیلم، صوت، کتاب و وصیت نامه.. ✅گام چهارم: هدیه ثواب اعمال خود به شهید از همین الان هرکار ثوابی که انجام میدی، فقط یه جمله بگو:"خدایا! ثواب این عملم برسه به دوست شهیدم." طبق روایات نه تنها ازت چیزی کم نمیشه، بلکه با برکت تر هم میشه! بچه ها! شهید، اونقدر مقام بالایی داره که نیازی به ثواب کار ما نداشته باشه! تو با این کار خلوص نیت و علاقت رو به شهید نشون میدی! ✅گام پنجم: درگیر کردن خود با شهید. سریع همین الان بک گراند گوشیتو عوض کن و عکس دوستتو بزار!! در طول روز باهاش درد دل کن.باهاش حرف بزن.آرزوهاتو بهش بگو.. ✅گام ششم: عدم گناه در حضور رفیق روح شهید تا گام پنجم بسیار از شما راضیه ولی آیا در حضور دوست معنویت میتونی گناه کنی؟ حجاب، رابطمون با نامحرم، چت با نامحرم، غیبت، دروغ، نمازامون و ..... ✅گام هفتم: اولین پاسخ شهید کمی صبر و استقامت در گام ششم، آنچنان شیرینی برای شما خواهد داشت که در گام بعدی گناه کردن براتون سخت میشه.. خواب دوست شهیدتو میبینی، دعایی که کرده بودی برآورده میشه، دعوت به قبور شهدا و راهیان نور و ... ✅گام هشتم: حفظ و تقویت رابطه تا شهادت(مرگ) گام های سختی رو کشیدین!درسته؟! مطمئنا با شیرینی قلبی همراه بوده.... اللهم الرزقنا التوفیقَـ الشهادتَـ فے سبیلکـ |عضوشوید👇 🆔 @koolebar313 ┅•═༅𖣔✾‌🌺✾𖣔༅═•‏┅