eitaa logo
کوله بار
303 دنبال‌کننده
826 عکس
634 ویدیو
5 فایل
پاتوقی برای عشقبازی با شهدا ارتباط با ادمین @ali_zahra110
مشاهده در ایتا
دانلود
-مقدس ترکش خمپاره پیشونیش رو چاک داده بود ازش پرسیدم: چه حرفی برای مردم داری با لبخند گفت: از مردم کشورم میخوام وقتی برای خط کمپوت میفرستن، عکس روی کمپوت ها رو نکنن!! گفتم داره ضبط میشه برادر یه حرف بهتری بگو با همون طنازی گفت: اخه نمیدونی سه بار بهم رب گوجه افتاده ...!! |عضوشوید👇 🆔 @koolebar313 ┅•═༅𖣔✾‌🌺✾𖣔༅═•‏┅
فراموش نکنید که امام زمان شما حضرت مهدی(عج) است، لحظه‌ای از دعا برای سلامتی ایشان غفلت نکنید، گرفتاری‌های خود را به واسطه ایشان حل و رفع کنید، با تمام قدرت کوشش کنید تا هر چه زودتر امام زمان حضرت مهدی(عج) ظهور فرمایند. 🕊 🌹 🕊 |عضوشوید👇 🆔 @koolebar313 ┅•═༅𖣔✾‌🌺✾𖣔༅═•‏┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 گفتند دو برابر می‌دهیم نرو، ولی رفت و شهید شد! همسر شهید مدافع حرم ، یونس ابراهیمی می‌گوید آخرین باری که او می‌خواست برود، آمد برای حلالیت گرفتن. بعضی بی تفاوت بودند و بعضی گفتند چقدر می‌دهند؟ ما دو برابر می‌دهیم نرو |عضوشوید👇 🆔 @koolebar313 ┅•═༅𖣔✾‌🌺✾𖣔༅═•‏┅
✨خدايا دلـــــم تنگ است هم جاهلـــــم هم غافـــــل نہ در جبهۂ سخـــــت، مےجنگـــــم نہ در جبهۂ نـــــرم!!! كربلاے حسيـــــن(ع) تماشاچے نمی‌خواهد يا حقـــــے يا باطــــل راستے من ڪجا هستـــــم؟؟ 🌷 🌷 📸شهيد مدافع حرم طلبه بسیجی و حافظ قرآن |عضوشوید👇 🆔 @koolebar313 ┅•═༅𖣔✾‌🌺✾𖣔༅═•‏┅
﷽ 🌷رفیق شهیدم محمدابراهیم‌همت هر وقت می‌خواست برای جوان‌ها یادگاری بنویسه، می‌نوشت: مَن کانَ للّٰه کانَ اللّٰه به هرکه با خدا باشد خدا با اوست. شهیدی که با شهادتش راه چگونه زیستن را به ما بیاموزد یک معلم است... ✨صبحتون‌شهدایی✨ ثواب اعمال امروزمون رو با ذکر صلوات هدیه می‌کنیم به امام‌زمان‌عج‌ورفیق‌شهیدم محمدابراهیم‌همت📿 |عضوشوید👇 🆔 @koolebar313 ┅•═༅𖣔✾‌🌺✾𖣔༅═•‏┅
شهیدی که بعد از شهادت گریه کرد... سید مهدی هیچگاه پاهایش رو جلوم دراز نکرد جلوی پام تمام قد می ایستاد وتا من نمی نشستم، او هم نمی نشست فقط یکجا پایش رو دراز کرد اونم وقتی بود که شهید شد... بهش گفتم سید تو هیچوقت جلوی من پاهات رو دراز نمیکردی؛ حالا چی شده مادر؟ یهو دیدم چشمای پسرم به اذن خدا برای چند لحظه باز شد و یک قطره اشک از چشمانش اومد شاید میخواسته بگه مادر اگر مجبور نبودم جلوی پاهات تمام قد می ایستادم... منبع: کتاب رموز موفقیت شهدا جلد۱ |عضوشوید👇 🆔 @koolebar313 ┅•═༅𖣔✾‌🌺✾𖣔༅═•‏┅
🌱‌موقع ، الله اکبر را که می‌گفتند، صیاد هم نمازش را می‌گفت! این چیزی بود که من هیچ وقت ندیدم که ترکش کند! اصلاً جزو متعلقاتش بود! دیده‌اید بعضی چیزها همیشه همراه آدم هست؛ نماز اوّل وقت هم همیشه همراه او بود! چنان الله اکبر میگفت که انگار آخرش را می‌خواند! ‌چنان با نماز میخواند که گویی به وصل شده است! می گفت : هرچه دارم، از نماز دارم. تأکید داشت نماز را اول وقت بخوانیم. وقت هایی که خانه بود، نماز مغرب و عشا را به جماعت می خواندیم. به امامت خودش. |عضوشوید👇 🆔 @koolebar313 ┅•═༅𖣔✾‌🌺✾𖣔༅═•‏┅
piran-toop-khane-01(1).mp3
1.84M
💢ایمان فاصله ها را نفی می کند... 🔹️ |عضوشوید👇 🆔 @koolebar313 ┅•═༅𖣔✾‌🌺✾𖣔༅═•‏┅
17.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢پایان چشم انتظاری یک مادر شهید عباس رمضانی |عضوشوید👇 🆔 @koolebar313 ┅•═༅𖣔✾‌🌺✾𖣔༅═•‏┅
🌹چه زیباست سیاهی چادر شما نمیدانم این چه حسی بود که چادر شما به من میداد اما میدانم که با دیدن آن امید قوت قلب و آبرو می گرفتم. 🌹 باور کنید چادر شما نعمت است، قدر این نعمت را بدانید که به برکت مجاهدت حضرت زهرا(س) بدست آمده است. ✨🌱(فرازی از شهید خطاب به خواهرش) "شهید مجتبی بابایی زاده" 🌿 |عضوشوید👇 🆔 @koolebar313 ┅•═༅𖣔✾‌🌺✾𖣔༅═•‏┅
7.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهیدی از سیستان و بلوچستان در کنار حاج قاسم سلیمانی سردار شهید محبعلی فارسی، شهید والامقامی از سیستان و بلوچستان که درعملیات‌های مختلف جنگ در کنار حاج قاسم سلیمانی نقش بی‌بدیلی را ایفا کرد. |عضوشوید👇 🆔 @koolebar313 ┅•═༅𖣔✾‌🌺✾𖣔༅═•‏┅
بسم الله الرحمن الرحیم نشنیده هایی از شهید حسین طبی ممتاز از زبان خواهر محترمه اش 🍂🍂🍂🍂🍂 شهید در تاریخ 1341/12/2 در صالح آباد دیده به جهان گشود ، بدلیل اختلاف سنی کمِ اینجانب با شهید عزیز ، در دوران کودکی هم بازی بودیم. در سال ۱۳۴۷ جهت تعلیم و تربیت وارد مدرسه شد .مدرسه ی " دبستان فردوسی " که دهه ی سی تا شصتی ها خاطرات شیرینی از آن به یادگار دارند. 💦💦💦 در زمان گذشته ، شرایط مناسب برای ادامه ی تحصیل دختران وجود نداشت ، به همین خاطر من در حد توان خواندن و نوشتن اولیه آموزش دیده بودم ، یک روز که من فرش می بافتم شهید عزیز آمد و کنارم نشست و از من تقاضای آموزش قالیبافی کرد ، من گفتن تو پسری ، نمی شود که تو فرش ببافی ، اصرار کرد ، من دیدم شرایط خوبیه که یه شرط براش بزارم . برگشتم رو به شهید کردم و گفتم : قبول میکنم به یه شرط . گفت شرطش چیه ؟ گفتم تو به من روان خوانی و روان نویسی یاد بدی و من به تو قالی بافی یاد میدهم و قبول کرد. 💦💦💦 در اوقات فراغت با هم تعزیه خوانی می کردیم ، یک روز ایشان نقش حضرت علی اکبر (ع) را برداشت و من در نقش شمر را . تعزیه که شروع شد پس از چند جمله ی کوتاه ، ایشان مرا زیر کتک گرفتند ، من اعتراض کردم. برگشت گفت که تو شمری و من باید تو را بزنم ، نمی شود که شمر حضرت علی اکبر را بزند. این آموزه ها از دوران کودکی در بچه شیعه ها بوده و هست و همه ی این تفکرات کودکانه ، حاصل از نشستن در پای صحبت بزرگان و علما در کنار منابرِ مساجد و حسینیه ها است. 💦💦💦 یک روز خانه نشسته بودیم ، حسین از مدرسه برگشت خونه ، همین که وارد خانه شد به من گفت : بعد از نهار به من اموزش آشپزی درست کردن کوکو را بده، گفتم چی شده؟ چرا؟ گفت: می خواهم برای معلم خودم کوکو درست کنم فردا براش ببرم مدرسه. آخه حسین معلمشو خیلی دوست داشت و معلمش هم ایشان رو. 💦💦💦 یکی دیگر از خصوصیات بارز شهید این بود که به اقوام مسائل و احکام شرعی می آموخت به من می‌گفت اگر جایی فامیل‌ها جمع شدند و شرایط مناسب بود به من اطلاع بده تا بیایم و برای آنها احکام بگویم ، این کار را برای ما خواهران بارها و بارها انجام داده بود. 💦💦💦 ادامه دارد...