eitaa logo
کمیته خادمین شهداء گرمی ، انگوت ، موران
371 دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
3هزار ویدیو
873 فایل
┄┅═✧☫ کمیته خادمین شهداء شهرستان گرمی ، انگوت، موران ☫✧═┅┄ موسس : #علی_مرادی_کلان تاریخ تأسیس: ۱۳۹۴/۱۱/۳۰ . شناسایی و جذب ،اطلاع رسانی برنامه ها . 👤ارتباط‌با‌ ادمین : @Alimoradikalan 🕊️ 🕊خــ♥️ـادم الشـَـہـیـد🕊
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همین که بر مزارشان ایستاده ای ، یعنی تو را به حضور طلبیده اند همین که اشک هایت روان میشود ، یعنی نگاهت میکنند همین که دست میگذاری بر سنگ روسپید مزارشان ، یعنی دستت را گرفته اند همین که سبک میشوی از ناگفته های غمبارت ، یعنی وجودت را خوانده اند همین که قول ماندن تا آخر میدهی ، یعنی تو را به همرزمی قبول کرده اند باور کن ،شهید دوستت دارد که میان این شلوغی های دنیا هنوز گوشه ی خلوتی برای دیدار نگاه معنویشان داری.... در روز تولدت، جشن تولدت مهمانتان شدم در حالیکه دلم از قصه‌های پرغصه دنیا گرفته بود... هدیه روز تولدتان یک زیارت عاشورا و روضه ام البنین و اشک دلشکستگی... اما لطف تان انقدر زیاد بود که دست خالی از جشن تولد راهی‌ام نکردید... تسبیح آبی و سفید یادگاری‌تان بماند برای روزهایی که باید صدبار تکرار کنم هرروز باید شهید ولایت باشم تا شهید شوم... 🔹 کمیته خادم الشهداء شهرستان گرمی/پاتوق جوانان انقلابی @khademine_koolebar_germi
ڪرونا، سقوط هواپیما، مریضے، ڪشت و ڪشتار، سیل و زلزله همہ بہانہ است... زمیݧ تو را میخواهد امام مهربانم... 🌎💔
🔵 | مسئولیت ها و مسئولین در ایران کارشناسی انتخاب میشود ! پ. ن؛ علی عسکری یکی از این هزاران انتصابات بود ملت😏 •┈••✾••┈• ‌ 🔹 کمیته خادم الشهداء شهرستان گرمی/پاتوق جوانان انقلابی @khademine_koolebar_germi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وَ لو كَثُرت أشيائِي الجَميلةَ أنتِ أجمَلها ! حتي اگر قشنگیای زندگیم زیاد بشه بازم تو زیباترینشونی...🍃❤️ 🔹 کمیته خادم الشهداء شهرستان گرمی/پاتوق جوانان انقلابی @khademine_koolebar_germi 🕊
estedioii-haram.mp3
6.53M
🎧 مداحی | حرم که نباشه ... 🎤 سید رضا نریمانی «اللهم الرزقنا کربلا» 🔹 کمیته خادم الشهداء شهرستان گرمی/پاتوق جوانان انقلابی @khademine_koolebar_germi
هدایت شده از مسجدی ها
💥 فراخوان کشوری 👈 تولید محتوای 🔹معاونت تهذیب حوزه های علمیه برگزار میکند: 🔻فراخوان تولید محتوای طلاب در قالب های 📌موشن, کلیپ حرفه ای, پادکست, فیلم کوتاه و تصویر نوشته 🔸در موضوعات; فرهنگی, اجتماعی, معنوی, انقلابی پرونده ویژه: 🔴 ارسال محتوا از طریق: 1⃣اپلیکیشن مسجدی ها https://zil.ink/app.masjediha 2⃣وبسایت مسجدنیوز www.masjednews.com @masajed313
هدایت شده از سفیران مسجد محوری | اپلیکیشن مسجدی ها
*دستور عجیب سرتیپ عراقی برای یک شهید* *راوی: حسن یوسفی* *🔸«یک بار یکی از بچه‌ها آمد و به ما گفت که ان شاء الله ما تا ۴۵ روز دیگر می‌رویم ایران. در حالیکه آن موقع هنوز هیچ خبری از اعلام آزادی اسرای ایرانی نشده بود . بچه‌ها سر به سرش گذاشتند و شوخی کردند. این برادر رزمنده یک آدم مؤمنی بود که ما قبولش داشتیم.* *به او گفتیم حالا گیریم آزاد هم شدیم . اگر برویم ایران ، تو می‌خواهی رسیدی خانه‌ات ، چه کار بکنی؟* *گفت:«من با شما نمی‌آیم. چون قبل از آزادی می‌میرم. شما در این اردوگاه برای من چهل روز عزاداری می‌کنید. جنازه‌ام را هم دور اردوگاه تشییع می‌کنید.» بچه‌ها در جوابش گفتند: «همه حرف‌ هایت را که باور کنیم ، این یکی را که چهل روز برایت عزاداری برپا باشد را باور نمی‌کنیم. تشییع جنازه را که نمی‌گذارند انجام دهیم . ضمناً این بعثی‌ها برای آقا امام حسین(ع) که در کشور خودشان دفن است نمی‌گذارند عزاداری کنیم، چطور می‌گذارند برای تو عزاداری کنیم؟»* *🌹سه چهار روز بعد ایشان از دنیا رفت...در همان روزی که دوستمان از دنیا رفت ، یک سرتیپ عراقی مسئول کل اردوگاه‌ها که معمولاً ۶ ماه یکبار توی اردوگاه‌ها سرکشی می‌کرد و بسیار هم مغرور بود، آمد. یک سربازی به او گزارش کرد که امروز یک نفر مرده.* *نمی‌دانم چطور شد که آن ژنرال عراقی گفت : برویم ببینیمش. همه تعجب کردند چون چنین مقامی هیچ وقت برای دیدن جنازه‌ی اسیر اقدام نمی‌کرد. ملحفه را خودش از روی پیکر شهید کنار زد. ما خودمان هم منظره‌ای که دیدیم را باور نکردیم. چهره شهید خیلی حالت عجیبی پیدا کرده بود. انگار آنجا را با چیزی روشن کرده بودند. چهره سفید و نورانی و براق. هر کسی که آنجا چهره شهید را دید اصلاً انگار از این رو به آن رو شد. تا مدتی حالت چهره‌اش را فراموش نمی‌کردیم.* *🌹همان موقع که همگی چهره دوست شهیدمان را دیدیم ، آن سرتیپ عراقی یک سیلی محکم زد توی گوش سربازش که کنار ایستاده بود و گفت:* *«لا بالموت...هذا شهید... والله الاعظم هذا شهید...»* *دیگر باورش شده بود که این شهید است و از آنجا آن بعثی هم زیر و رو شده بود . گفت:* *«برای این شهید باید چهل و پنج روز عزاداری کنید و دستور می‌دهم بدنش را دور تا دور اردوگاه سه بار تشییع کنید.» او که این‌ها را می‌گفت بچه ها گریه می‌کردند. اتفاق عجیبی بود. بعد یکی از ایرانی‌ها رفت و گفت ما چهل و پنج روز نمی‌توانیم عزاداری کنیم. افسر بعثی گفت: چرا؟* *جواب دادند: چون ما چهل روز دیگر میرویم ایران.* *گفت: شما از کجا این حرف را می‌زنید؟ جواب داد: خود این شهید قبل از شهادتش گفته. افسر بعثی گفت:* *«اگر او گفته پس درست است.»* *🔶سر چهل روز که شد دیدیم درها باز شد و صلیب سرخی ها آمدند داخل و گفتند که دیگر باید به ایران بازگردید.* *📖 کتاب سیری در زمان - جلد سوم - صفحه ۵۴۵الی۵۴۶* *تاابدمدیون شهداهستیم* *شادی ارواح پاک🌹 ومطهرشهداصلوات*🌹 دفتر حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس مشکین شهر_ روایتگری