✍ یکی از روزها که شهید پیدا نکرده بودیم، به طرف «عباس صابری» هجوم بردیم و بنا بر رسمی که داشتیم، دست و پایش را گرفتیم و روی زمین خواباندیم تا بچه ها با بیل مکانیکی خاک رویش بریزند.
کلافه شده بودیم. شهیدی پیدا نمی شد. بیل مکانیکی را کار انداختیم. ناخنهای بیل که در زمین فرو رفت تا خاک بر روی عباس بریزد، متوجه استخوانی شدیم که سر آن پیدا شد. سریع کار را نگه داشتیم.
درست همانجایی که می خواستیم خاکهایش را روی عباس بریزیم تا به شهدا التماس کند که خودشان را نشان بدهند، یک شهید پیدا کردیم.
بچه ها در حالی که می خندیدند به عباس صابری گفتند:
بیچاره شهیده تا دید می خواهیم تو رو کنارش خاک کنیم، گفت: فکه دیگه جای من نیست، باید برم جایی دیگه برای خودم پیدا کنم و مجبور شد خودشو نشون بده... .
🗓 عباس در روز ۷ محرم مصادف با 5/3/1375 همچون مولایش ابوالفضل العباس(علیه السلام) با دست و پاهای قطع شده و صورتی در داغ شقایق سوخته بر اثر انفجار مین در منطقه عملیاتی والفجر یک (فكه) در حین تفحص شهدا به شهادت رسید.
#شهید_عباس_صابری...🌷🕊🌷
#شهدای_تفحص
#شهیدان_زنده_اند
#راه_شهیدان_ادامه_دارد
@koolebar_azarshahr
4_6035216515953854307.mp3
3.37M
{صدای_شهید`📻}
نجوای عاشقانه شهید تورجی زاده
با حال مناسب گوش دهید...❤️🩹
___________________________
💎
"بخشی از وصیتنامه"
نظم در امور را سرلوحه خود قرار دهید. روز به روز بر معنویت و صفای روح خود بیفزایید، نماز شب را وظیفه خود بدانید، حافظی بر حدود الهی باشید...
عزیزانم، امام را همچون خورشیدی در بر بگیرید، به دورش بچرخید، از مدارش خارج نشوید که نابودیتان حتمی است!
#شب_جمعه
#یاد_شهدا_با_صلوات
#شهدا_قهرمانان_اصلی
@koolebar_azarshahr
9.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ روایات عاقبت به خیری :
🕋 امام جعفرصادق علیهالسّلام :
🔻ما مِنْ شَهیدٍ اِلاّ وَ یُحِبُّ أَنْ یَكونَ مَعالحُسینِ علیهالسلام حَتّی یدخُلونَ الجنَّةَ مَعَهُ.
🌷 در روز قیامت هیچ شهیدی نیست مگر اینكه دوست دارد در محضر امام حسین علیه السّلام باشد و همراه دیگر شهدا در معیّت حضرتش وارد بهشت گردند.
(كاملالزیارات، ص ١١١)
#احادیث_و_روایات
#شب_حمعه_شب_زیارتی_ارباب
#به_تو_از_دور_سلام
#عزیزم_حسین_(ع)🌷💖🌷
@koolebar_azarshahr
🔰روزه قضا
چند روز قبل از شهادتش، از سردشت میرفتیم باختران، بین حرفهایش گفت: بچه ها! من دویست روز روزه بدهکارم، تعجب ڪردیم، گفت: شش ساله هیچجا ده روز نموندم که قصد روزه کنم؛ وقتی خبر رسید شهید شده، در حسینیه انگار زلزله شد، کسی نمیتوانست جلوی بچهها را بگیرد توی سر و سینهشان میزدند، چند نفر بیحال شدند و روی دست بردنشان آخر مراسم عزاداری، آقای صادقی گفت: شهید به من سپرده بود که دویست روز روزه قضا داره کی حاضره براش این روزها رو بگیره؟ همه بلند شدند نفری یک روز هم روزه می گرفتند، می شد ده هزار روز.
🌷 شهید مهدی زینالدین🌷
📚 یادگاران، جلد ده، صفحه ۹۴
@koolebar_azarshahr
🌷 شهید حسن شفیع زاده در مرداد سال ۱۳۳۶ هجری شمسی در یک خانواده مذهبی در شهرستان تبریز متولد گردید و تحت تربیت پدر و مادری مؤمن، متدین و مقلد امام پرورش یافت. از همان کودکی در مجالس دینی از جمله برنامه های سوگواری امام حسین(ع) حضور داشت و عشق خدمتگزاری به آستان شهید پرور حضرت اباعبدالله(ع) در عمق وجودش ریشه دوانید.
او با شور وصف ناپذیری در روزهای سرنوشت ساز ۲۱ و ۲۲ بهمن ماه ۱۳۵۷ تلاش می کرد و برای به ثمر رسید ن انقلاب اسلامی از هیچ کوششی فروگذار نبود.
شهید شفیع زاده بعدها به دنبال تشکیل سپاه، به همراه دیگر برادران، اولین هسته های مسلح سپاه را پی ریزی کرد و در سمت مسئول عملیات سپاه تبریز در سرکوبی خوانین و اشرار آذربایجان و حزب منحرف خلق مسلمان نقش فعال داشت.
هنگامی که به همراه شهید باکری در سپاه ارومیه انجام وظیفه می کرد به عنوان مسئول عملیات برای ایجاد امنیت آن منطقه، در درگیری های متعدد برای سرکوبی گروه های فاسد تلاش شبانه روزی نمود و توانست در تشکیلات حزب منحله دموکرات نفوذ کرده و به آنها ضربه وارد کند ضمن آنکه تعدادی از عناصر آنها را نیز دستگیر نمود
با شروع جنگ تحمیلی و محاصره آبادان، با یک دسته خمپاره انداز که تحت مسئولیت شهید باکری اداره می شد به جبهه های جنوب شتافت. در عملیات پیروزمندانه فتح المبین معاون تیپ المهدی (عج) بود و خاطره رشادت ها و جانفشانی های او در اذهان مسئولین جنگ و همرزمانش هرگز از یاد نمی رود
شهید شفیع زاده روز ۸ اردیبهشت ماه ۱۳۶۶ در منطقه عملیاتی کربلای۱۰ -ماووت در حالیکه عازم خط مقدم جبهه بود، خودروی وی مورد اصابت ترکش گلوله توپ دشمن قرار گرفت وبشهادت رسید