خدایا ؛ ثروت چشمانم گوهر اشک بر حسینِ فاطمه است... #ما_ملت_امام_حسینیم #سردار_دلها 🌷 @koolebar_azsh

🌷این خیمه که خیمه حسینِ زهراست از برکت خون شهدا پابرجاست… #ما_ملت_امام_حسینیم @koolebar_azsh

کربلایی در آب... الهی بدماء شهدائنا عجل لولیک الفرج #شهدای‌_غواص 🌷 @koolebar_azsh

شهید آوینی: «وظیفه مادران از همه سنگین تر است. دامن پاک آنها حریم قدسی است که فرزندان امروز و آینده این امت ابراهیمی از آن به معراج عشق می روند. وجود پربرکت آنان قلب تپنده ای است که خون صبر و استقامت و وفاداری را در تن این امت بزرگ می دواند.» منبع: کتاب «گنجینه آسمانی» #همسران_شهدا @koolebar_azsh

امروز ۳٠ تیرماه سالروز شهادت اَبَر مرد پروازی ایران سرلشگر خلبان عباس دوران است شادی روحش صلوات🌹 🌷@koolebar_tabriz

#روایتگری شهدا مادری بودند.. شهدا رو مادرشون خرید... #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #شادی_روح_شهدا_صلوات #السلام_علیک_یا_ابا_عبدالله_الحسین_ع @koolebar_hashtrood

🇮🇷روایت شهیدی که آوازه شجاعت و دلاوری هایش در دوران جنگ تحمیلی به کابوس دشمن تبدیل شده بود. اسطوره ای که در تعداد پرواز جنگی رکورد داشت و عراق برای سرش جایزه تعیین کرده بود. او با از خود گذشتگی، کاری کرد که اجلاس سران غیر متعهدها به علت فقدان امنیت در بغداد برگزار نشد. ۳۰ تیرماه ۱۳۶۱ سالروز شهادت #شهید_عباس_دوران 🌷 یاد و نام بزرگ مردان حماسه ساز گرامی، راهشان پررهرو... @koolebar_azsh

مقام معظم رهبری درباره فداکاری این شهید و رشادت و فداکاری وی در تیرماه ۸۳ فرمودند: «ما در سابقه این پایگاه [پایگاه هوایی شهید نوژه همدان] کسى مثل شهید عباس دوران را داریم، که به‌خاطر ایمان جان خودش را آشکار و صریح بر سر یک هدف گذاشت. اگر ماجراى شهید دوران را در کتاب‌ها خوانده بودیم یا امروز هر کس مى‌خواند، احتمال مى‌داد که افسانه باشد؛ اما، ما آن را با چشم خودمان دیدیم که اگر ندیده بودیم، مى‌گفتیم افسانه است. این‌ها شوخى نیست؛ این‌ها عظمت دارد؛ همت انسان‌ها اینجور است و ما بایستى در هر بخشى همت کنیم.» #شهید_عباس_دوران🌷🇮🇷 #دفاع_مقدس @koolebar_azsh

🖼 #معرفی_کتاب | فتح خون 🔹در کاروان فتح خون چه رازی است که هر آن کس که به آن می‌پیوندد، جز زیبایی نخواهد دید؟! کتاب را با چشمانی که نمِ غمِ انسان شدن از آن‌ها جاری است ورق می‌زنم. ، صفحات و کلمه‌های آ سِد مرتضی را نفس می‌کشم. انگار همین جاست، همین حوالی، همین محرم. انگار که نشسته باشد برای پیوند زدن مُحرمی‌های سال یک هزار و چهارصد و سه به مُحرمی‌های سال شصت و یکم هجری شمسی. 🔍‌ ادامه را بخوانید: khl.ink/f/57028 #فتح_خون #شهید_آوینی #هنر_انقلاب #کربلا #محرم @koolebar_azarshahr

آقا حامد سال ها تو هیئت فاطمیه (س) طالقانی تبریز به عزاداری مشغول بود. وقتی ایام محرم می شد یکی از چرخ های مخصوص حمل باندها رو برای خودش بر می داشت و وظیفه حمل اون چرخ رو به عهده می‌گرفت. با عشق و علاقه خاصی هم این کار رو انجام میداد . وقتی عاشورا می شد برای هیئت چهار هزار تا نهار می دادیم که حامد منتظر می شد همه کم کم برن و کار شستن دیگ ها رو شروع کنه، با گریه و حال عجیبی شروع به کار می کرد... بهش می گفتن آقا حامد شما افسری و همه می شناسنتون بهتره بقیه این کارو انجام بدن. می گفت: "اینجا یه جایی هست که اگه سردارم باشی باید شکسته شوی تا بزرگ بشی" و همینطور می گفت : "شفا تو آخر مجلسه، آخر مجلسم شستن دیگ هاست و من از این دیگ ها حاجتم رو خواهم گرفت" که بالاخره این طور هم شد. یادشان گرامی، راهشان پر رهرو... #شهید_حامد_جوانی #ما_ملت_امام_حسینیم ╔═════ ೋ @koolebar_azsh ღೋ ═════╗

دشت هویزه، همچنان داغ شما عاشقان سوخته جان را بر سینه دارد... #کربلای_هویزه 🌷 @koolebar_azsh

و هویزه، تکرار کربلاست... #ما_ملت_امام_حسینیم #کربلای_هویزه🌷 @koolebar_azsh

🔹️دفترچه حرکتی کاروان که هر روز در منازل استراحت شب نصب میشود ..‌. (منزل پنجم) @koolebar_azsh

گلی گم کرده‌ام می‌جویم او را به هر گل می‌رسم، می‌بویم او را ... #مادرانه 💔 #شهید_گمنام 🌷 @koolebar_azsh

دائـم الوضـو بود✨ موقـع اذان خیلی‌ها می‌رفتنـد وضو بگیرنـد؛ ولی حسـن اذان و اقامـه می‌گفـت و نمازش را شـروع می‌کرد. میگفت"زمین جای جمع کردن ثوابه، حیف زمین خدا نیسـت که آدم بدون وضو روش راه بره..؟ #شهید_حسن_طهرانی‌_مقدم @koolebar_azsh

۳۱ تیر سالروز نقض قطعنامه ۵۹۸ از سوی جبهه دشمن، تنها ۷۲ ساعت پس از پذیرش آن توسط ایران و بیعت دوباره بسیجیان با #امام_امت گرامی باد. شهید آوینی: «بگذار دشمن خود را بفريبد و از پيوند تاريخی ما با عاشورا غافل بماند. اگر امام تنها نماند اسلام هم پيروز خواهد شد و ما اهل كوفه نيستيم كه امام را تنها بگذاريم.» #ما_ملت_امام_حسینیم #دفاع_مقدس 🌷🇮🇷 @koolebar_azsh

ما را نسیم پرچم تو زنده می‌کند... 🚩 "یا اباعبدالله الحسین" #پادگان_دوکوهه 🌷 @koolebar_azsh

راز شهادت 🌷 خدا معامله می‌کند... #شهدایی_زیستن @koolebar_azsh

اول مرداد ۱۳۶۷ جاده اهواز_خرمشهر کامیونی که سکوی پروازِ #شهدای_خمسه_سادات ( لشکر۱۰سیدالشهدا ) در سه راهی کوشک شد. در اول مرداد ماه ۱۳۶۷ (مصادف با عید قربان) دقیقا زمانیکه ایران قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفته بود خبر می‌رسد نیروهای عراقی به‌ سمت اهواز در حال پیشروی هستند. کامیون حامل چند تن از رزمنده‌های تیپ حضرت زهرا(س)، از لشکر۱۰سیدالشهدا جهت مقابله با ورود ‌دشمن، مورد اصابت تیر مستقیم تانک بعثی‌ها قرار می‌گیرد خیلی از رزمنده‌ها زخمی می‌شوند و پنج سید از میان آنها پر می‌کشند.🕊 #شهید_سیدعلیرضا_جوزی #شهید_سیدمهدی_موسوی #شهید_سیدصاحب_محمدی #شهید_سیدحسین_حسینی #شهید_سیدداود_طباطبایی ۸ سال بعد یادمانی در همان محل ساخته می‌شود که امروزه زیارتگاه عاشقان و دلسوختگان است.🌷 @koolebar_azsh

زینب های امروز مادران غزه اند... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌#فرهنگی_رسانه_ای_کوله_بار_مراغه ╔═══°🦋🍃🦋°═══╗ 🌷    @koolebar_maragheh ╚═══°🦋🍃🦋°═══

به یاد بزرگ مردانی که در وادی علم و تحقیق، بسیجی وار کار کردند... #شهید_داریوش_رضایی_نژاد 🌷🇮🇷 #سالروز_شهادت @koolebar_azsh

جای شهید حمیدسیاهکالی مرادی خالی که:اونقدر سینه میزد بهش میگفتن کم خودتو اذیت کن. گفت این سینه نمیسوزه. موقع شهادت همه جاش ترکش بود جز سینه ش... #شهیدانه #محرم @koolebar_hashtrood

🔴 خاطرات تسلیم شدن ۱۸ عراقی با اذان دادن شهید ابراهیم هادی(: 🔶خاطره محسن عمادي از شهيد ابراهيم هادي: در يکي از عمليات‌ها که زمان زيادي به سپيده ی صبح نمانده بود و ارتفاعاتی بايد فتح مي‌شد وگر نه گردان ما سقوط میکرد و ابراهيم هادي مسئول بازپس‌گيري آت ارتفاعات بوده، وقتي همگی ناامید بودند که آن ارتفاعات قابل باز پس گیری نیست شهید ابراهیم هادی بی اختیار به سمت ارتفاعات می رود و اذان میدهد ، ناگهان تیری به کتف او میخورد و بیهوش میشود صبح به او مي‌گويند که هنگام اذان صبح روي بلندي ايستاده و رو به دشمن اذان گفته است که در همين حين تيري رها مي‌شود و به کتف شهيد ابراهيم هادي برخورد مي‌کند که آسيبي نمي‌بيند و نجات میابد، 🔷اما در همين لحظات مي‌بينند که 18 نفر عراقي خودشان را تحويل داده و اسير مي‌شوند. سراسیمه سوال می‌کنند: کجاست آن مؤذن؟؟؟ ابراهیم را به انها نشان میدهند و فرمانده ی عراقی ها میگوید: 🔺 به ما گفته بودند ايراني‌ها مجوس هستند و کافر و باید آنها را مسلمان کنیم، اما با شنيدن صداي اذان این جوان فهميديم که ايراني‌ها اهل نماز هستند، در حالي که فرماندهان ما اهل کارهاي ناپسند هستند. ➖سالها بعد حين يک عمليات، يک نفر جلوي او را مي‌گيرد و مي‌گويد من را شناختي؟ من فرمانده آن 18 نفري هستم که با اذان ابراهيم هادي خود را تحويل داديم و آيت‌الله حکيم ضمانت ما را کرد و اکنون در گردان توابين لشگر بدر با عراق مي‌جنگيم. شما نگاه کنيد، يک اذان شهيد هادي 18 نفر را نجات داد و آنها را حُر کرد. 📚برگرفته از کتاب سلام بر ابراهیم حتما بخوانید این کتاب را(: