📌 #صندوق_حق_الناس غیر مالی "تعجیل درفرج امام زمان صلوات" ⚪️ طـرح روزانه حــسـاب جــاری جــبـران حـــق الـنــاس در حـد تــوان ‎‎‌ 🔴 سهم امروز: خــوانـــدن ( #یک_زیارت_عاشورا 📢هــدیـه نـــثــار پـــنــج تــن آل عـــبــاء علیهم السلام 🟡 به نیابت از تمام کسانی که به هردلیلی حقی از آنها توسط ما ضایع شده وحق الناس برگردن ما دارند.به نیابت از خودشان و خانواده شان و همه امواتشان نذر سلامتی و فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف 🟣 ان شاءالله در کانال روزانه این طرح اجرا میشه و ثوابش به عزیزانی که حقی بر گردن ما دارند هدیه میشه. 🌱به نیت رفع موانع ظهور آقا و رضایت خداوند متعال سلامتی وتعجیل در فرج آقا امام زمان علیه السلام صلوات #نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِه #حق‌الناس #شهید‌نویدصفری با نشر مطالب در ثواب آنها سهیم باشیم. @koolebar_tabriz 💚

خودت را به دست حوادث و جریانها نسپار، چون خدا تو را آفریده است تا به وجود آورنده جریانها باشی... نه تسلیم شونده در برابر جریانها! #شهید_بهشتی #وعده_صادق #خادم_الشهدا @koolebar_tabriz

شهید#حسن_باقری: اگر خسته شدیم باید بدانیم کجای کار اشکال دارد وگرنه کار برای خدا که خستگی ندارد❤️ 🌷@koolebar_tabriz

سوره یوسف از آیه ۵ تا ۱۴ به نیت شهیدوالامقام مهدی سلیمانپور

سوره یوسف صفحه ۲۳۶

شهید مهدی زین الدین: هرگاه #شب_جمعه شهدا را یاد کنید آنها شما را نزد اباعبدالله (ع) یاد می کنند🌱 شادی روح همه شهدا صلوات...❣ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

امید آخر دل های بی قرار حسین مرا هزار امید است و هر هزار حسین گناهکارم و در بین خلق محترمم غلامی تو به من داده اعتبار حسین #صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله اللهم‌عجل‌لولیڪ‌الفرج 🌱 #لبیک_یا_حسین #شب_جمعه_هوایت_نکنم_میمیرم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

سوره یوسف از آیه ۱۵ تا ۲۲ به نیت شهیدوالامقام محمدقاراخانی

سوره یوسف صفحه ۲۳۷

در تهران همانقدر که مسولیت‌هایش بیشتر می‌شد، زمان کنار همدیگر بودنمان کمتر می‌شد. مدرسه‌ای که در آن درس می‌دادم، نزدیکی‌های حرم حضرت عبدالعظیم بود. فشار زیادی را تحمل می‌کردم. اول صبح باید بچه‌ها را آماده می‌کردم؛ حسین و محمد را می‌گذاشتم مهد کودک و آمادگی و سلمان هم مدرسه خودم بود. از خانه تا محل کار، باید بیست کیلومتر میرفتم، بیست کیلومتر می‌آمدم؛ با آن ترافیک سختی که آن مسیر داشت و ماشین‌های سنگین می‌رفتند و می‌آمدند. گفتم: «عباس تو را به خدا یک کاری کن با این همه مشکلات، حداقل راه من یک کم نزدیک تر شود.» گفت: «من اگر هم بتوانم - که نمی‌توانست - این کار را نمی‌کنم. آنهایی که پارتی ندارند پس چه کار کنند؟ ما هم مثل بقیه.» گفتم: «آنها حداقل زن و شوهر کنار همدیگر هستند!» گفت: «نه؛ نمی‌شود. ما هم باید مثل مردم این سختی‌ها را تحمل کنیم!» راوی:مرحومه حاجیه خانم حکمت همسر شهید #سرلشکر_خلبان_‌شهید_عباس_بابایی ‎‎