eitaa logo
کوثرنت
266 دنبال‌کننده
17.1هزار عکس
3.2هزار ویدیو
31 فایل
کانال کوثر کانالی برای دور هم بودن، گاهی خنده ی حلال، گاهی تذکر و گاهی نکته و دلنوشته... از اینکه با ما می مونید خوشحالیم... ادمین: @alirb86
مشاهده در ایتا
دانلود
✨من از این دنیا با همه زیبایی‌اش می‌روم و همه آرزوهایم را رها می‌کنم اما به ولایت و حقانیت علی ابن ابی‌طالب و خداوندی خدا یقه‌تان را می‌گیرم اگر امام خامنه‌ای را تنها بگذارید. ✨اگر از سرهای ما کوه درست کنند هرگز نخواهیم گذاشت روزی نسل‌های بعدی در کتاب تاریخشان بخواندن امام خامنه‌ای مثل جدش حسین(ع) تنها ماند. ✨سلام مرا به حضرت آقا برسانید و بگویید اگر دوباره زنده شود از تکه‌تکه شدن در راه ایشان ابایی ندارم. 🔖فرازهایی از وصیت نامه 🌹با ما همراه باشید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1460207616C8e140b4bdf
🍂همسرم بسیار آدم ساده‌زیست، باگذشت، شوخ طبع، پرتلاش و اهل خدمت به دیگران بود. 💫وقتی از محل کار به خانه می‌آمد، خستگی کار را پشت در خانه می‌گذاشت و با حالت مهربانی و چهره‌ای خندان و بشاش وارد می‌شد. با ورود ایشان فضای ساکت منزل کاملاً شکسته می‌شد. همه‌ی اعضای خانواده او را دوست داشتند. 🍂برای مادرم مثل پسر بود، نه داماد. همیشه دوست داشت به دیگران خدمت کند و تا جایی که در توانش بود دستگیری می‌کرد. می‌گفت: «خشنودی خدا در خدمت به خلقِ اوست». 💫به طور ویژه به پدربزرگ و مادربزرگش کمک می‌کرد و آنها حتی بیشتر از فرزندان خودشان او را دوست داشتند. یادم هست هر از گاهی به خانه آنها می‌رفت تا اگر کاری دارند انجام دهد. خانه آنها باغ کوچکی داشت که در حیاط آن انبوه درختان میوه بود. آنها نمی‌توانستند میوه‌ها را بچینند و «صالح» تنها کسی بود که تمام کارهای باغ را انجام می‌داد... از کارهای سخت و سنگین فرار نمی‌کرد و تمام توانش را برای خدمت صادقانه و بی‌منت بکار می‌برد. ✍روایتی از همسر 🌹با ما همراه باشید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1460207616C8e140b4bdf
✨من یک پاسدار با لباسی سبز برگرفته از علوی بودن رهبرم امامم سیدعلی خامنه ای است و با استعانت از خدای متعال و امام زمان (عج) که جانم به قربانش؛ ✨امامی که در سن پنج سالگی بارسنگین من بچه شیعه نافرمان و گناهکار را به دوش کشید و چقدر از دست من خون جگر خورد، مولا جان شرمنده هستم، ببخشید که شما را این قدر خون جگر کردم. ✨خدیا تنها تو و اولیایت بودید که در سختی ها مرا همراهی کردید و یاریم نمودید، یا صبور، یا رحمان، یا رحیم ایاک نعبد و ایاک نستعین. ✨بی طرفی در دعوای حق و باطل معنا ندارد و باید در مقابل باطل ایستاد، گاهی شهید شدن آسان تر از زنده ماندن است. ✨اما گاهی زنده ماندن و زیستن و تلاش کردن، درک محیط و بصیرت داشتن مشکل تر از شهید شدن یا مرگ و لقای الهی است. 🔖فرازهایی از وصیت نامه شهید 🌹با ما همراه باشید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1460207616C8e140b4bdf
✨کمک به دیگران سرلوحه زندگی اش بود،کمک به افراد بی بضاعت در حد توانش را برای خود و ظیفه می‌دانست. ✨ایشان جزو انجمن خیرین مدرسه ساز و مسکن ساز بود و برای اینکه در شهر شوشتر اشتغال ایجاد کند مدتهای طولانی در صدد احداث کارخانه صنعتی در شوشتر بود با وزارت صنایع و معادن در تعامل بود تا کارخانه تولید فولاد در اطراف شهر شوشتر احداث کنند. ✨از این رو زمینی برای این کار در نظر گرفتند و ۲ سوله بزرگ ساختند و جلسات متعددی با کارشناسان و مهندسان در این مورد داشتند که بی‌توجهی دولت‌های روی کار باعث ادامه نداشتن این کار شد. ✨از دیگر فعالیت‌های ایشان همکاری با سازمان بهزیستی بود در جهت رفاه و معلولین که وقت زیادی را برای این کار می گذاشت. ✨بعد از بازنشستگی فرصت برای انجام کارهای خیریه بیشتر پیدا کرد و کمک های ایشان به مردم برای خرید خانه ازدواج و هزینه درمان زیاد بود و جمله ای که همیشه به ما می‌گفت این بود که: به کسی چیزی نگویید. ✍روایتی از همسر شهید 🌹با ما همراه باشید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1460207616C8e140b4bdf
✨یکی از همسایگان وی می گفت:به او گفتم تو از تمکن مالی خوبی برخوردار هستی و همه امکانات مادی برایت فراهم است و در رفاه زندگی می کنی، چطور می توانی این دنیا با آن همه زیبایی و تفریح را رها کنی و خانواده با محبتت را بگذاری و بروی، در جواب من فقط لبخند زد و پاسخی نداد! ✨سرانجام در سومین اعزام به سوریه و در درگیری حما، حسین که تنها دو روز به تولدش مانده بود به آسمان ها پر کشید و به آرزوی دیرینه اش رسید. 🌹با ما همراه باشید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1460207616C8e140b4bdf
✨وقتی خبر شهادت همسرم را دادند یاد خوابی افتادم که سه روز قبل از اعزام به سوریه اش دیده بودم ؛خواب دیدم که شهید شدند در حالیکه به حضرت زینب سلام الله می گفتم مهدی را به شما می سپارم ، مواظبش باشید. ✨آقا مهدی همیشه روی سرم دست می کشید و می گفت: اگر شهید بشوم همیشه کنارتان هستم و مشکلاتتان را حل می کنم. ✍ راوی: همسر شهید 🌹با ما همراه باشید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1460207616C8e140b4bdf
✨ارتباط و احترام به پدر و مادر مهم ترین ویژگی ای بود که می توان با مطالعه خاطرات شهید شیری به آن رسید،ارتباطی که در طول زندگی ایشان همواره در جریان بوده و حتی یک روز هم از پدر و مادر خود جدا نبوده و حتی سر یک سفره هم غذا می خوردند. ✨دومین ویژگی شهید شیری را می توان در زمینه کمک به افراد بی بضاعت و نیازمند تعریف کرد، کمکی که در شرایطی اتفاق می افتاد که خود ایشان هم وضعیت مالی خوبی نداشتند و حتی گاهی اوقات از دوستان و آشنایان برای مدت کوتاهی قرض می گرفته و به نیازمندان کمک می کردند. ✍رسول ملاحسنی: نویسنده کتاب کاش برگردی ( روایتی از زندگی شهید زکریا شیری) 🌹با ما همراه باشید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1460207616C8e140b4bdf
✨همیشه میگفت باید سختی بکشی تا بهترین نصیبت شود.به حالات عرفانی او غبطه میخوردم.بیداری های او مریضش میکرد اما همیشه میگفت برای خوابیدن و استراحت کردن فرصت زیاد است. ✨سجاده اش همیشه در اتاق پهن بود می گفت نمی دانی رفاقت با خدا چه حالی می دهد.هر روز قبل از نماز شب غسل می کرد.شاید باورش کمی سخت باشد ولی او زمینی نبود. ✨می‌گفت وقت دعا و مناجات با خدا از او چیزهای دنیایی و مادی نخواه حیف است. دعا‌های خودش معنوی بود و رزق شهادت را می‌طلبید. ✨دو سال آخر زندگی‌اش عجیب با خدا راز و نیاز می‌کرد. نیمه‌های شب نماز‌های شبش را با نور شمع می‌خواند. عاشق نماز شب بود. شب زنده‌داری‌های او برایم بسیار شیرین بود. ✨عشق بازی با خدا در آن نیمه‌های شب و استغفار گفتن‌هایش و تأکیدش بر نماز اول وقت هرگز از یادم نخواهد رفت. تنها وصیتش هم به من این بود که نمازت را اول وقت بخوان همه چیز حل است. خیلی اخلاص داشت. ✨آخرهای رفتنش بود، به او گفتم ایوب جان عزیزم تو همه چی را به من واگذار کردی، حتی بچه‌هایت را. گفت معامله من با خدا سر چیز دیگری است. ✍روایتی از همسر شهید 🌹با ما همراه باشید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1460207616C8e140b4bdf
✨زینب (س) روز یازدهم محرم در گودال قتلگاه بدن پاره پاره حسین را با دستهایش اندکی بلند کرد و فرمود: «الهی تقبل منا هذا القلیل القربان» ✨و مادر سیدرضا هم میگوید: «روز یکشنبه از سپاه آمدند و خبر شهادت را دادند و تبریک گفتند. من همان جا سرم را بلند کردم و گفتم خدایا شکر. من ناراحت نیستم فقط لباسش را برایم بیاورید من بو کنم تا آرام شوم. ✨همانطور که حضرت زینب(س) گفت خدایا این قربانی را از ما قبول کن ما هم به ایشان میگوییم آقاجان این قربانی را از ما بپذیر. ✍روایتی از مادر شهید 🌹با ما همراه باشید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1460207616C8e140b4bdf
✨همسرم با معرفت، خوش اخلاق، خانواده دوست و اهل احترام به بزرگترها بود، خدمت خلق و گره گشايي از مشكلات آنان از ويژگي بارز روح الله بود. ✨اگر براي گره گشايي از مشكل ديگران، دست به كار مي شد تا آن را به سرانجام نمي رساند، دست بردار نبود. ✨زادگاه من، يزد و زادگاه همسرم اصفهان است، در يك روز در مسير يزد به اصفهان، متوجه خودرويي شديم كه نياز به كمك داشت، روح الله توقف كرد و پس از گفت و گو با راننده متوجه شد كه نياز به لاستيك زاپاس دارد و او زاپاس خودرو خودمان را به راننده داد تا به مقصد برسد. ✍روایتی از همسر شهید 🌹با ما همراه باشید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1460207616C8e140b4bdf
✨یک مدرسه‌ای را در فلوجه خالی کرده بودند و به خانواده‌های داعشی‌ها اختصاص داده بودند. مردان آن‌ها یا کشته شده بودند و یا اینکه در نبرد با جبهه مقاومت بودند. نکته جالب اینجا است که داعشی‌ها از امنیت خانواده‌هایشان مطمئن بودند. ✨ وقتی وارد مدرسه شدیم دیدیم که مدرسه مملو از زن و بچه‌های داعشی‌هاست. ابومهدی هیچگونه کینه‌ای نداشت. با محبت این بچه‌ها را در آغوش می‌گرفت و آن‌ها را نوازش می‌کرد. شما اگر این برخورد ابومهدی با خانواده‌های داعشی را کنار خانواده‌های شهدا بگذارید تفاوتی را نمی‌بینید و هیچ اغراقی در میان نبود. ✨ابومهدی خسته نمی‌شد او می‌توانست خیلی راحت در اتاق فرماندهی بنشیند و کارها را پیگیری کند اما اینطور نبود و شخصا به مناطق مختلف سرکشی می‌کرد و همانند یک برادر با نیروهایش برخورد می‌کرد و به آن‌ها محبت می‌کرد. ابومهدی نظرات نیروها را گوش می‌کرد و در تصمیم‌گیری‌ها لحاظ می‌کرد. ✍روایتی از سید هاشمی موسوی تهیه‌کننده مستند «سلفی با ابومهدی» 🇮🇷🌹🇮🇷🌹 @kosarnet
✨هادی،فرد قاطع و جسوری بود، بسیار شوخ بود. ارتباطش با خانواده بسیار خوب بود. همیشه به دخترش تاکید داشت که نماز بخواند و حجابش را رعایت کند و به نماز اول وقت اهمیت بسیاری قائل بود. ✨هادی از نوجوانی، فردی جسور و نترس بود. زیر بار حرف زور نمیرفت. اگر در محله کسی را اذیت می کردند، کمکش می کرد و بسیار به مساله ناموس اهمیت می داد. از نوجوانی اهل مسجد بود و هیات می رفت و علاقه مند به ائمه بود. هادی اهل نماز بود، اهل غیبت و دروغ نبود. ✨در منزل با بچه ها بازی میکرد و به آنها محبت می کرد. وقتی از ماموریت می آمد دست و پایمان را میبوسید.بعد از بازگشتش از ماموریت، برایم تعریف میکرد که مثلا هفته پیش حرم حضرت رقیه بود ه و حرم حضرت زینب را هم زیارت کرده است. بیشتر مواقع که به عراق و سوریه میرفت قبر ائمه را زیارت میکرد و به مادرش می گفت که دعایت کردم. ✨خلوص هادی باعث شهادتش شد. انسان وقتی خلوص داشته باشد ایمانش قوی میشود و اینها باعث میشود فرد خستگی ناپذیر شود. در قدم اول خلوص برای انسان مهم است. ✍راوی: پدر شهید