خانم زهرا سعیدی معین

بسم الله الرحمن الرحیم ✅مقام معظم رهبری (مدظله العالی) آینده این ملت، انقلاب و جهان به قرآن وابسته است. کانون قرآن نورالثقلین مدرسه علمیه نورالزهرا سلام الله علیها برگزار می نماید: کارگاه روخوانی،روانخوانی،تجوید روزهای چهارشنبه ساعت ۱۲:۳۰ الی ۱۳:۳۰ مدرس:سرکار خانم حسین پور مکان:مدرسه علمیه نورالزهرا(س) آیدی جهت ثبت نام: @Ghay1094

﷽ ━━━━💠🌸💠━━━━ معلم اختر هفت آسمان است که دانش از وجود او روان است بـــقـدری مــنزلــت دارد مــعــلــم که قاصر از بیان آن زبان است! ━━━━💠🌸💠━━━━ مدرسه علمیه جواد الائمه علیه السلام برگزار کرد. بزرگداشت مقام معلم 💫تلاوت قرآن مجید 💫خیر مقدم توسط مدیریت محترم 💫دکلمه در مدح مقام معلم 💫با حضور استاد گرامی سرکار خانم احمدی 💫تقدیر از اساتید محترم 💫پذیرایی سه شنبه ۱۴۰۲/۲/۱۲ #مدرسه_علمیه_جواد_الائمه_علیه_السلام #پایگاه_مقاومت_بسیج_حکیمه_خاتون_س

🕊️به نام خداوند علم و ادب🕊️ معلم را نباید از یاد برد.... معلم را از این رو نباید از یاد برد، زیرا اوست که آب حیات عشق را به رگ ما روانه میکند. هرسال، درچنین روزی روز اول را به یاد می آورم. چنان مضطراب و ناآرام و بی اعتماد همراه دلی سراسر آشوب از اینکه این چه روزیست در چرخه ی روزگار که بوی جدایی می دهد (جدایی از مادر) گویی که ترسی غریب، در من برانگیخته و در خوابهایم خزیده، از شکاف مغزم نفوذ کرده و در رگهایم بالا رفته باشد... گاه، شکل این ترس شبیه جداییست، گاه شبیه به حس نا امنی، گاه شبیه به شیطانیست که صورتش را بی بهانه در پس پنجره ی خیالم می چسباند. دست در دست مادر ناخواسته قدم برمی دارم. من صدای قدم های خواهش را می شنوم. خواهش میکنم مادر، مرا از خود دور نکن، اینجا کجاست، مرا به که خواهی سپرد. در ورطه ی تاریکی، هبوط بی گمان مرا فریفته... آسایشم را ربوده و در طرح کودکانه هایم آفتی ریخته. ریشه ی وهمم را خشکانده و مرا در تنهایی درونی رها ساخته. خدایا صدایم را می شنوی؟ ... اینجا مرا آزار خواهند داد؟ ! من نمی خواهم درس بخوانم. گویی که خدا هم سکوت کرده است. مثل زمانی که از شکم مادر پا به دنیا نهادم، صدای زجه هایم را نشنیده باز هم صدایم را نمی شنود... زنگ خورد. باصدای مدیر همه پشت هم به صف شدند. دستانم از دستان مادر جدا گشت. نگاهم به مادر، و قلب کوچکم ناآرام... مادر خوشحال است، می گوید؛ آرزوهایم را به دست تو می سپارم. بی اختیار پشت صف حرکت کردم، تا جایی که پذیرفتم ، اینجا بودن یک تکلیف است. اما خدایا، فرشته ای را برایم بگمار تا این حس نا امنی که آتش به جانم میزند را خاموش کند. وارد اتاقی به نام کلاس می شوم، کسی را با لبخند میبینم که به ناگاه تمام وهمم را زیر و زبر میکند و انقلابی در درونم بپا میشود. نجوایی می شنوم،... خداوند هرگز رهایت نکرده ،درست مثل همان زمان که دنیا آمدی تورا دست فرشته ای به نام مادر سپرد، هم اینک نیز فرشته مقابل توست. تو به مرحله ای از ادراک رسیده ای که باید با این فرشته آب حیات (عشق) را بنوشی. او به تو می آموزد که چطور بخوانی و بنویسی. او به تو الفبای زندگی می آموزد،به او اعتماد کن و قلبت را به او بسپار. پرسیدم؛ او کیست که می تواند الفبای زندگی ، بیاموزد. جواب آمد؛ او بنده ی برگزیده ی خداست، صفاتی زیبنده از صفات پروردگار. او زینت درب بهشت است. او پناه تاریکی های قلبت است. پرسیدم نامش چیست؟ گفت؛ آموزگار گفتم نامش زیباست. و با خود تکرار کردم آموزگار... پروردگار... زیبا بود وجه اشتراک میان این دو اسم. پس،،، آرامشی در وجودم جاری گشت ❤️ بعد از آن روزها، عطش علم مرا به زیباترین گنجینه های علم و معرفت (حوزه ی علمیه )کشاند. داشتن یک استاد خوب در زندگی انسان بسیار سودمند است؛ استادی که بتواند شناخت درون را به ما بیاموزد. نقش پیامبر درونی در دلهاست و دیگری جای او را نمی گیرد. آن که دلها به عشق او زنده است، در دل عاشقان نمی‌میرد. روز معلم به آموزگاران عشق و معرفت پدارم باد ❤️ اساتید گرامی از شما تشکر میکنم برای هدایتمان و از اینکه بهترین راه را برای ساختن امروزمان نشان دادید شمایید که ما را از “هیچ” به “همه چیز” رساندید شاگرد کوچک شما مریم لطفی🌷 🌸🍃خانم مریم لطفی