eitaa logo
کتاب سفید 📚
2هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
75 ویدیو
47 فایل
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ جهت شرکت در طرح به نشانی اینترنتی زیر مراجعه نمایید: 🌐 http://www.ktbsefid.ir ارتباط با ادمین: 🆔 @DabirKtbsefid
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖇️ ♦️پنجمین مسابقه‌یِ داستان‌نویسی و تصویرسازیِ هفتگیِ «کتابِ سفید»، با حضور گرم شما همراهان عزیز، برگزار شد. 👈🏻حالا به بخش جذاب مسابقه رسیدیم؛ 🥳"اعلام برندگان این هفته"🥳 🍃البته حتماً می‌دونید هر کسی که در مسابقه شرکت کرده برنده است. نه! نه! این حرف کلیشه ای نیست. 👈🏻شمایی که قلم (یا گوشی) دستت گرفتی و داستانت رو نوشتی، یا تصویرسازی کردی، بدون نسبت به هفته قبل در نوشتن و تصویرسازی بهتر شدی و این یعنی پیروزی و ممکنه برنده ی مسابقات هفته‌های بعدی تو باشی😍
🥳نفرات برتر مسابقه شماره ۵ داستان نویسی و تصویرسازی هفتگی:🥳 ۱_ریحانه حججی (داستان‌نویسی) ۲_الهام بیات (تصویرگری) ┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ 📒 @ktbsefid
📣 کتاب سفید برگزار می‌کند 📣 «مسابقه "داستان نویسی و تصویرسازی" هفتگی» 👈🏻با یک تیر دو نشان بزنید؛ هم تمرین نویسندگی و تصویرسازی کنید و هم 🎁 ببرید. هر هفته مبلغ ۱۰۰ هزار تومان هدیه برای بهترین داستان کوتاه و بهترین تصویر، و انتشار آن‌ها در کانال «کتاب سفید»🤩🥳 📝موضوع داستان و تصویر، هر هفته جمعه شب‌ها در کانال «کتاب سفید» گذاشته میشه و شما تا ساعت ۲۴ پنجشنبه ی بعدی فرصت دارید داستان‌تون یا تصویرتون و یا هر دو رو برای ما بفرستید. ❌شرکت در یکی از این دو قالب کافی هست.😊 ┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ 📒 @ktbsefid
🖇️ موضوع مسابقه‌ی هفته ششم: 👈🏻یک داستان کوتاه یا تصویرسازی درباره «پدر» مهلت ارسال آثار: تا پنج شنبه ۵ بهمن ماه ارسال آثار به آی دی زیر👇🏻 🆔 @DabirKtbsefid
👆🏻راز خوب نوشتن از زبان "جان اشتاین" ┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ 📒 @ktbsefid
تمرین با یکی از ایده‌های یک سبد ایده؛ موهایش را با کش صورتی خرگوشی بسته بود و چشمانش برق میزد. با عجله به سمت وسط حیاط دیوید و ابر سفید را برداشت. مثل همیشه نگاهی به اطراف کرد تا کسی نیمه شب بیدار نباشد و متوجه نبود او نشود. با ذوق پاهایش را روی تکه کوچک ابر گذاشت و دستانش را بالا گرفت. سمت آسمان... سمت خدا... خندید و با لحن کودکانه گفت: برو ابر کوچولو! من آماده پروازم! ابر آرام و محتاط بالا رفت و دخترک را تا آسمان ها برد. هر چه بالاتر میرفت موهای بلند دخترک بیشتر دست باد سپرده می‌شد و ذوقش هم بیشتر. کم کم بالای خانه‌شان رسید. درخت انگورشان از این بالاهم معلوم بود. حوض آبی‌شان در تاریکی شب گم می‌شد. بالاتر و بالاتر رفت... ابر راهش را کج کرد و او را طرف دیگری برد. دخترک اعتراض کرد: ابر کوچولو؟ امروز قرار بود من و ببری دریا. ابر راهش را ادامه داد و دخترک را به جنگل های سبز گیلان رساند. درختانی که در تاریکی شب خیلی مشخص نبود. ابر کم کم او را به سمت دیگری برد. دخترک نگاهش را دقیق تر کرد و گفت: اونجا دریاست؟ هیچی نمیبینم! ابر او را بالای دریا برد و بعد از کمی ایستاد. دخترک با بغض گفت: من هیچی نمیبینم ابر کوچولو! من دلم میخواد آبی دریا رو ببینم. الان تاریکه! روی ابر نشست و زانو هایش را بغل گرفت. بغض از چشمانش سرازیر شد و صدای هق هقش موج های دریا را به حرکت در آورد. ابر غصه‌اش گرفت. کار نمیتوانست برای دوستش بکند. منتظر ماند تا معجزه‌ای شود. چند دقیقه‌ای گذشت که نوری باعث شد دخترک سرش را بالا بیاورد. نور خورشید که از لا به لای ابر های بزرگ بیرون میزد و وست نوازش بر سر دخترک میکشید. خندید و بلند گفت: ابر کوچولو! خورشید خانم در اومد. من میتونم الان دریا رو ببینم. خورشید بیشتر بالا آمد و آبی دریا را برای دختر نمایان کرد. چشمانش دریا را نشانه گرفت و خوشحال خندید. فریاد زد: میبینی؟ من بالاخره تونستم دریا رو ببینم! ابر کمی پایین آمد تا به سطح دریا برسد. دختر کوچک خم شد و دستش را نزدیک آب کرد. دستش را در آب رفت با ذوق خندید. مشت آبی را برداشت و به صورتش پاشید. ابر از اینکه دوستش را به آرزویش رساند خوشحال بود. بالا رفت و از سرزمین پی که به ترکیب سبز و آبی معروف بود گذشت. دخترک را قبل از طلوع کامل خورشید به خانه رساند. 🖇️شما هم میتونید تمریناتتون رو برامون بفرستید👇🏻😊 🆔 @DabirKtbsefid ┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ 📒 @ktbsefid
🎁جوایز نفرات برتر هفته پنجم داستان‌نویسی و تصویرسازی، تقدیم شد. 👈🏻شاید برنده ی مسابقه بعدی، خودت باشی؛ پس ی بسم‌الله بگو شروع کن. ما منتظریم😊👇🏻 🆔 @DabirKtbsefid ┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ 📒 @ktbsefid
🔻بیا و امسال یک اعتکاف متفاوت رقم بزن! 🌐 پویش «داستان نویسی» در اعتکاف 🔹ویژه‌ی دهه‌هشتادی‌های معتکف در سراسر کشور 🔹نوجوانی در مسیر بندگی 🔹 آثار برگزیده، در قالب کتاب داستان به چاپ خواهند رسید. ستاد مرکزی اعتکاف کشور، در طرح «کتاب سفید» پذیرای همه‌ی اونایی هست که، تمایل دارن ی تکونی به دنیای کتاب کودک‌ونوجوان بدن؛ پس اگه دغدغه‌ی نوشتن برای بچه‌های این آب‌و‌خاک رو داری، بسم الله... این گوی و این میدان. جهت ارسال داستان و ارتباط‌گیری برای شرکت در این پویش، به آیدی زیر در ایتا پیام دهید. 🆔 @DabirKtbsefid 🌐 یا به سایت WWW.Ktbsefid.ir مراجعه فرمایید. 📒 @ktbsefid
دانه برفی قسمت سوم.mp3
4.58M
❄️ مینی دوره داستان‌نویسی به روش دانه‌برفی؛ 📖 قسمت ۳ در این قسمت، با سومین مرحله از روش دانه‌برفی، یعنی نوشتن شناسنامه شخصیت ها آشنا میشیم. 🌱حتماً تمرین‌هاتون رو برای ما هم بفرستید👇🏻 🆔 @DabirKtbsefid ┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ 📒 @ktbsefid
دانه برفی قسمت سوم.pdf
511.8K
❄️فایل متنی قسمت سوم مینی دوره روش دانه‌برفی👆🏻 ┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ 📒 @ktbsefid
🍃تمرین‌هایی برای نویسندگی؛ 🌀سفرنامه بنویسید؛ 👈🏻نوشتن سفرنامه می‌تواند یکی از بهترین تمرین‌های نویسندگی باشد. برای نوشتن سفرنامه حتماً نیاز نیست به یک کشور دیگر یا یک استان دیگر سفر کنید. می‌توانید از شهری که در آن ساکن هستید شروع کنید. فرض کنید از یک کشور دیگر به عنوان توریست به این شهر (شهر خودتان) آمده‌اید. چه می‌بینید؟ با چه مردمانی رو‌به‌رو خواهید شد؟ می‌توانید برای نوشتن این سفرنامه یک روز در خیابان‌ها، کوچه‌ها و بازار‌های شهرتان پیاده‌روی کنید. احتمالاً با گوشه‌هایی از شهرتان آشنا خواهید شد که شاید قبلاً به آن دقت نکرده بودید. ✍🏻محمدرضا عاشوری 🖇️حاضرید سفرنامه شهرتون رو بنویسید و برامون بفرستید؟🤩 ┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ 📒 @ktbsefid