من مظلوم ترين فرد عالم هستم
حجة الاسلام و المسلمين حاج سيد اسماعيل شرقي مي گويد: به عتبات عاليات مشرف شده بودم و در حرم مطهر حضرت سيد الشهداء عليه السلام مشغول زيارت بودم. چون دعاي زائرين در قسمت بالا سر حرم مطهر مستجاب است در انجا از خداوند خواستم مرا به محضر مبارك مولايم حضرت مهدي عليه السلام مشرف گرداند و ديدگانم را به جمال نوراني و بي مثال آن بزرگوار روشن نمايد.
همين طور كه مشغول زيارت و مشتاق ديدار مولايم بودم ناگهان خورشيد جهان تاب جمالش ظاهر شد، گرچه در ابتدا آن حضرت را نشناختم ولي به شدت مجذوب آن امام عزيز شدم. پس از سلام از ايشان سؤال كردم آقا جان شما كيستيد؟
آن حضرت فرمود: من مظلوم ترين فرد عالم هستم!.
من در آن لحظه متوجه نشدم و با خود گفتم شايد ايشان از علماي بزرگ نجف هستند و چون مردم به ايشان گرايش نكرده اند خود را مظلوم ترين فرد عالم مي دانند. در اين هنگام ناگهان متوجه شدم كه كسي در كنارم نيست.
اينجا بود كه يقين كردم آن شخص بزرگوار كسي جز يوسف گم گشته حضرت زهراعليهما السلام نبوده است و آن حضرت مظلوم ترين فرد عالم هستند
منتخب صحيفه مهديه، ص ۲۵
گفتگو با آقا (عجّل الله تغالی فرجه الشریف)
گفتم به مهدی بر من عاشق نظر کن،
گفتا تو هم از معصیت صرف نظر کن.
گفتم به نام نامیت هر دم بنازم،
گفتا که از اعمال نیکت سرفرازم.
گفتم که دیدار تو باشد آرزویم،
گفتا که در کوی عمل کن جستجویم.
گفتم بیا جانم پر از شهد صفا کن،
گفتا به عهد بندگی با حق وفا کن.
گفتم به مهدی بر من دلخسته رو کن،
گفتا ز تقوا کسب عز و آبرو کن.
گفتم دلم با نور ایمان منجلی کن،
گفتا تمسک بر کتاب و هم عمل کن.
گفتم ز حق دارم تمنای سکینه،
گفتا بشوی از دل غبار حقد و کینه.
گفتم رخت را از من واله مگردان،
گفتا دلی را با ستم از خود مرنجان.
گفتم به جان مادرت من را دعا کن،
گفتا که جانت پاک از بهر خدا کن.
گفتم ز هجران تو قلبی تنگ دارم،
گفتا ز قول بی عمل من ننگ دارم.
گفتم دمی با من ز رافت گفتگو کن،
گفتا به آب دیده دل را شستشو کن.
گفتم دلم از بند غم آزاد گردان،
گفتا که دل با یاد حق آباد گردان.
گفتم که شام تار دلها را سحر کن،
گفتا دعا همواره با اشک بصر کن.
گفتم که از هجران رویت بی قرارم،
گفتا که روز وصل را در انتظارم.
💕💕💕💕
گفتم شبي بہ مہدي(عج) ♥️
بردي دلم ز دستم.....
من منتظر بہ راهت ....
شب تا سحر نشستم....
گفتا حجاب وصلم .....
باشد هواي نفست....
گر نفس خود شڪستي .....
دستت رسد بہ دستم😔😭
با من همراه باش👇
https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
✿✵✰ هـر شــ🌙ــب یـک ✰✵✿
داســتــان مـعـنــوی
✧✾════✾✰✾════✾✧
یکی از نمایندگان حضرت آیت الله خوئی
رحمت الله علیه میگوید:
یک سالی در ایام محرم و صفر در نجف اشرف
خدمت ایشان رسیدم و در آن گرمای شدید
ایشان را در حالی دیدم که از سر تا پایشان
سیاهپوش بود حتی لباسهای زیر و جورابهای ایشان نیز سیاه بود
من در حالی که تعجب کرده بودم و نگران
حال ایشان بودم از آقا سؤال کردم که آیا
فکر نمیکنید با این وضعیت سرتاپا سیاه پوش
در این هوا ممکن است مریض و یا گرمازده شوید؟!
ایشان در پاسخ فرمودند:
فلانی من هر چه دارم از سیاهپوشی سرتاپا
برای حضرت سیدالشهداء علیهالسلام دارم
پرسیدم: چطور؟؟
فرمود: بنشین تا برایت تعریف کنم
سپس این گونه برایم تعریف نمود:
پدر من مرحوم حاج سید علیاکبر خوئی
از وعاظ و منبریهای معروف زمان خود بود
همسرش که مادر من باشد هر چه از ایشان
باردار میشد پس از دو سه ماه بارداری
بچهاش سقط میشد و خلاصه بچهدار نمیشدند
روزی پدرم بالای منبر این جمله را به مردم
میگوید که ایها الناس دستتان را از دست
امام حسین و اهلبیت علیهم السلام رها نکنید
که اینها خاندان کرامت و بخشش اند
و هر حاجت یا مشکل بزرگی که دارید
جز درب خانه ایشان جای دیگری نروید
که این خانواده حلال مشکلاتند
پس از آنکه پدرم از منبر پائین میآید
زنی به او میگوید آسید علیاکبر شما که
به ما سفارش میکنید تا برای حل مشکلات
و گرفتن حوائجمان درب خانه اهلبیت
و امام حسین علیهم السلام برویم
چرا خودت از امام حسین علیهالسلام
نمیخواهی تا به تو فرزندی عنایت فرماید؟؟!!
ایشان در حالیکه به شدت ناراحت میشوند
به خانه میرود
همسرشان (مادربنده) میپرسد:
آقا چرا اینقدر ناراحتید؟
و ایشان قضیه منبر و صحبت آن زن را
بازگو میکنند
مادرم میگوید خب راست گفته چرا خودت
چیزی نذر امام حسین علیهالسلام نمیکنی
تا حضرت عنایتی فرموده و ما نیز
بچهدار شویم؟
پدرم میگوید:
ما که چیزی نداریم تا نذر کنیم
مادرم در جواب میگوید حتماً لازم نیست
چیزی داشته باشیم تا نذر کنیم
اصلاً شما نذر کن که امسال تمام دو ماه
محرم و صفر را برای امام حسین علیهالسلام
از سر تا پا حتی جوراب و کفشتان هم
سیاه باشد و سیاه بپوشید
در آن سال پدرم به این نذر عمل کرد
و از اول محرم تا پایان ماه صفر
سرتاپا سیاهپوش شد
در همان سال هم مادرم باردار میشود
و 7ماه نیز از بارداریاش میگذرد
و بچهاش سقط نمیشود
یک شبی یکی از طلبهها که از شاگردان پدرم
بوده در آخر شب درب منزل ایشان میآید
وقتی پدرم درب را باز میکند پس از سلام
و احوال پرسی عرض میکند که من یک
سؤال دارم
پدرم که گمان میکند سؤال او یک مسئله علمی
و یا فقهی باشد میگوید بپرس
اما در کمال ناباوری آن طلبه میپرسد
آیا همسر شما باردار است؟
ایشان با تعجب میگوید بله تو از کجا میدانی؟
کسی از این قضیه اطلاع ندارد
باز میپرسد ایشان 7ماهه باردارند؟
پدرم با تعجب بیشتری پاسخ مثبت میدهد
ناگهان آن طلبه شروع به گریه کردن میکند
و میگوید:
آسیدعلیاکبر من الان خواب بودم در خواب
وجود مبارک پیامبراکرم ﷺ را زیارت کردم
حضرت فرمودند:
برو و به آسیدعلیاکبرخوئی بگو که بخاطر
آن نذری که برای فرزندم حسین کردی
و دو ماه از سرتاپا سیاه پوشیدی
این بچهای را که 7 ماه است همسرت در رحم
دارد را ما حفظ میکنیم و او سالم میماند
و ما او را بزرگ میکنیم و او را فقیه و عالم
در دین میگردانیم و به او شهرت میدهیم
و او را به نام من «ابوالقاسم» نام بگذار
حالا فهمیدی که من هر چه دارم
از سیاهپوشی سرتاپایی دارم!!؟
🌷شادی روح حضرت آیت الله حاج
سید ابوالقاسم خوئی و تمام علمائی که
مدافع شعائر اهل بیت علیهم السلام بودند
صلوات
🍃اَللهُمَّ صَلِ عَلىٰ مُحَمَّد وَ آل مُحَمَّد🍃
با من همراه باش👇
https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
🖌🌱🖌🌱🖌🌱🖌🌱🖌
✍ پنــــــــــــــــــــد امشـــــــــــــــب
بــــــــــــدانیــــــــد کـــــــــه ....
ایمــــــــــان
تنــــها نیـــــــــرویــــی اســــــــت کـــــه .....
باعـــــث میشــــــود
تحـــــــت هـــــرشرایطـــــی
بــــــه تلاش خـــــــود
ادامـــــــه دهیــــــم ....√
با من همراه باش👇
https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
*با خودمون تکرار کنیم:
میشه بدون توهین، اظهار مخالفت کرد
میشه بدون تحقیر، ابراز وجود کرد
میشه بدون تخریب، جایگاه پیدا کرد
میشه بدون حسادت، به دست آورد*
با من همراه باش👇
https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
✨🌙✨
بارالها
ازتو می خواهم
نه مثل مختار بعد از واقعه...!
نه مثل حر میان واقعه...!
و نه مثل توابین بعد از واقعه...!
بلکه مثل عباس (ع) درتمام واقعه!
مثل مسلم پیشتاز واقعه!
در رکاب کسی باشم
که به انتظارش ایستادهام!
🌙شبتون حسینی
با من همراه باش👇
https://eitaa.com/kulbeye_aramesh