eitaa logo
کلبه ی آرامش خدایی ♥️
1.4هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
7.7هزار ویدیو
144 فایل
کلبه ی آرامش ...همان جایی ست که ترا بخدا میرساند♥️ 🍁هرکه منظور خود از غیر خدا میطلبد 🍁چون گدایی است که حاجت ز گدا میطلبد! 🍀معرفی زندگی با نشاط 🍀پاسخ به سوالات 🍀بیان مطالب ناب 🍀مهمترین هدف تبلیغ امام زمان ارواحنافداه میباشد
مشاهده در ایتا
دانلود
خدای خوب من جلسه 001 عبدالمجید احمدی.mp3
25.42M
به دوره رایگان خیلی خیلی خوش اومدید جلسه دوره رایگان خدمت شما عزیزان و بزرگوارانم
باسلام واحترام ازهمه بزرگوارانی که برا پدرعزیزم فاتحه وصلوات نثار کردند...‌ بی نهایت سپاسگزارم...‌ روح همه اموات شاد وقرین رحمت الهی....
هدایت شده از ندای وحی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رسم‌های بی‌ریشه از کجا آمدند؟ 🔹ابوالقاسم فردوسی خود را شیعه و مسلمان می‌دانست؛ اما حالا کسانی پیدا شده‌اند که به‌جای قرآن، در گوش نوزاد، فردوسی و برای ازدواج عقد آریایی می‌خوانند. عقدی که خود کوروش هم اطلاعی از آن نداشت! https://eitaa.com/nedayevahy 🇮🇷🌺🇮🇷🌺🇮🇷🌺🇮🇷🌺🇮🇷
✿‍✵✰ هـر شــ🌙ــب یـک ✰✵✿‍ داســتــان مـعـنــوی ✧✾════✾✰✾════✾✧ پیرمردی در دامنه کوه‌های دمشق هیزم جمع می‌کرد و می‌فروخت تا مایحتاج زندگی را برطرف کند روزی حضرت سلیمان پیرمرد را در حال جمع آوری هیزم دید تصمیم گرفت تغییری در زندگی پیرمرد به وجود بیاورد او یک نگین قیمتی به پیرمرد داد که بفروشد تا شاید زندگی‌اش بهبود یابد پیرمرد تشکری کرد و بسوی خانه روان شد وقتی به خانه رسید نگین قیمتی را به همسرش نشان داد همسرش بسیار خوشحال شد و نگین را در نمکدانی گذاشت اما ساعتی بعد به کلی فراموش کرد که نگین را کجا گذاشته زن همسایه که به نمک احتیاج پیدا کرده بود به خانه آنها رفت و زن نمکدان را به او داد اما وقتی زن همسایه به خانه‌اش رفت و چشمش به نگین افتاد نگین را نزد خود مخفی کرد پیرمرد از اینکه نگین گم شده بود بسیار مأیوس شد و از دست همسرش بسیار ناراحت و عصبانی و زن پیرمرد هم گریه می‌کرد که چرا نگین را گم کرده‌ام چند روز بعد پیرمرد به طرف کوه رفت آنجا دوباره با حضرت سلیمان روبرو شد و جریان گم شدن نگین را گفت حضرت سلیمان نگین دیگری به او داد و گفت احتیاط کن که این را هم گم نکنی پیرمرد تشکر کرد و خوشحال به خانه رفت در میانه راه نگین را از جیب خود بیرون آورد و بالای سنگی گذاشت و خودش چند قدم دورتر نشست تا نگین را خوب ببیند و لذت ببرد در این وقت ناگهان پرنده‌ای نگین را به منقار گرفت و پرواز کرد و رفت پیرمرد هرچه دوید و هیاهو کرد فایده نداشت تصمیم گرفت چند روز از خانه بیرون نرود بعد از چند روز همسرش گفت برای خوراک چیزی نداریم تا کی در خانه می‌نشینی؟ پیرمرد دوباره به طرف کوه رفت و هیزم جمع آوری کرد که باز هم صدای حضرت سلیمان را شنید و دید که حضرت ایستاده و با حیرت بسوی او می‌نگرد پیرمرد باز قصه نگین را تعریف کرد که پرنده آن را ربود حضرت سلیمان به او گفت: می‌دانم که تو به من دروغ نمی‌گویی ایرادی ندارد بیا این نگین از هر دو نگین قبلی گرانبهاتر است بگیر و مراقب باش که این را گم نکنی و حتماً آن را بفروش تا شاید در حال و روزت تغییری بوجود آید پیرمرد قول داد که آن را به قیمت خوب بفروشد پشته هیزم خود را گرفت و بسوی خانه حرکت کرد در مسیر خانه پیرمرد رودخانه‌ای بود هنگامی که به رودخانه رسید خواست تا کمی استراحت کند و نفس تازه کند نگین را از جیب خود بیرون آورد که در آب بشوید، ناگهان نگین از دستش سُر خورد به دریا افتاد اما هر چه کوشش کرد و در آب غواصی کرد چیزی بدستش نیامد با ناراحتی و عجز تمام به خانه برگشت و دیگر از ترس حضرت سلیمان به کوه نمی‌رفت همسرش به او اطمینان داد که صاحب نگین هر کسی که هست تو را بسیار دوست دارد اگر دوباره او را دیدی تمام قصه را برایش بگو من مطمئن هستم به تو چیزی نمی‌گوید پیرمرد با ترس به طرف کوه رفت پشته هیزم را جمع آوری و به طرف خانه روان شد که ناگهان حضرت سلیمان را دید پشته هیزم را به زمین گذاشت و دوید و فرار کرد حضرت سلیمان خواست تا مانعش شود اما فرستاده خدا جبرئیل آمد و به او گفت: ای سلیمان خداوند می‌گوید که تو چه کسی هستی که می‌خواهی حالت بنده مرا تغییر دهی و مرا فراموش کرده‌ای حضرت سلیمان با سرعت به سجده رفت و از اشتباه خود معذرت خواست خداوند به واسطه جبرئیل به حضرت سلیمان گفت: تو حال بنده مرا نتوانستی تغییر دهی، حال ببین من چگونه اینکار را انجام می‌دهم پیرمرد که با سرعت بسوی قریه روان بود با مرد ماهیگیری روبرو شد! ماهیگیر به او گفت ای پیرمرد من امروز ماهی بسیاری گرفته‌ام بیا چند ماهی به تو بدهم پیرمرد ماهی‌ها را گرفت و برایش دعای خیر کرد همسرش وقتی شکم ماهی‌ها را پاره کرد در شکم یکی از ماهی‌ها نگین را یافت و به شوهرش مژده داد که نگین پیدا شده است شوهر با خوشحالی به او گفت تو ماهی را نمک بزن من به کوه می‌روم تا هیزم بیاورم هنگامی که زن نام نمک را شنید ماجرای نگین اول نیز به یادش آمد که در نمکدان پنهان کرده بود سریع به خانه همسایه رفت و ماجرا را برای او تعریف کرد وقتی که زن همسایه صحبت‌های زن را شنید ملتمسانه عذرخواهی کرد و نگینش را آورد و گفت: نگینت را بگیر من خطا کردم خواهش می‌کنم به شوهرم چیزی نگو چون او شخص پاک نفسی است اگر خبردار شود مرا از خانه بیرون خواهد کرد از آن طرف پیرمرد در جنگل که بالای درختی رفته بود تا شاخه خشک شده‌ای را قطع کند ناگهان چشمش به نگین قیمتی در آشیانه پرنده افتاد با خوشحالی نگین را گرفت و به خانه آمد فردای آن روز پیرمرد به بازار رفت و هر سه نگین را به قیمت بالایی فروخت حضرت سلیمان علیه‌السلام که تمام ماجرا را به چشم می‌دید یقین یافت که بنده حالت بنده را نمی‌تواند تغییر دهد مگر آنکه خداوند بخواهد https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
چرا پنجره هواپیما دایره‌ای است؟ چهار ضلعی بودن باعث ميشود تا در برابر فشار، احتمال ترک خوردنشان افزایش یابد. اما منحنی بودن کمک می کند تا فشار وارده به اطراف وارد شود. https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
چطوری متوجه شویم در یک مکان مثل هتل و .. دوربین مخفی وجود داره یا نه؟ کافیه دوربین گوشی را بدون فلش روشن و محیط را بگردید، نور قرمز در تصویر نشانه دوریین است https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
اگر در روز بیشتر از یک ساعت با گوشی کار می کنید، حتما انبه بخورید انبه یکی از بهترین میوه ها برای تقویت بینایی چشم است که به ترمیم غشای مخاطی چشم کمک کرده و مانع دو بینی می شود. https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
بهتر است ساعت صرف صبحانه را ۷:۳۰ در نظر بگیرید 🔹دراین زمان به خوبی عملیات جذب موادغذایی و سوخت وساز انجام شده و مواد غیرضروری بصورت چربی در پهلوها و شکم انباشته نمیشود https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی که خسته شدی و نا امید فقط به دو چیز فکر کن اول،، خدا دوم، و باز هم خدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلتــــــــــان بســـــــــوزد‼️ طرف دست زنش را که مانند شب عروسی‌اش آرایش کرده می‌گیرد و در خیابان می‌چرخاند. در این مملکت میلیون‌ها جوان مجرد هستند که می‌بینند، هوس می‌کنند و... انگار [به دیگران] میگوید دلتان بسوزد‼️ https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
سلام عرض وادب احترام از این که مدتی خدمتتان بودم بسیار خوشحالم و قدر مهربانی های شما را می دانم . در آخرین روزهایی که خدمتتان هستم یادی می کنم از خاطرات شیرین همراهی با شما و از این که نتوانستم آن گونه که لازم است به شما خدمت کنم و حتی گاهی موجبات رنجش شما را فراهم کردم عذر خواهی می کنم. اخیرا سفری یکساله به خارج از کشور برایم پیش آمده است که علی رغم میل باطنی ناچارم فعلا با شما خداحافظی کنم ولی قول می دهم سفرم بیش از یک سال طول نکشد و حتی ممکن است توفیقی دست دهد و اندکی زودتر خدمت برسم . به هر حال حلالیت طلب می کنم . بدی های مرا به بزرگواری خود ببخشید. راستی یادم رفت خودم را معرفی کنم نام من تابستان است. خدا حافظ تا سال آینده!😉🌹✋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱دعا برای ظـــــهورش چه لذتــی دارد غلام درگه مهـــــدی چه عزتـــی دارد... 🌱بمان همیشه منتظر و بی قرار دیدارش که انتظـار ظــــهورش چه قیمتی دارد..‌. 🍃🌹 قرارهرشب 🌹🍃 إِلَهِی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَیْکَ الْمُشْتَکَى وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَ الرَّخَاءِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أُولِی الْأَمْرِ الَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنَا طَاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنَا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجا عَاجِلا قَرِیبا کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اکْفِیَانِی فَإِنَّکُمَا کَافِیَانِ وَ انْصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَانِ یَا مَوْلانَا یَا صَاحِبَ الزَّمَانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی السَّاعَهَ السَّاعَهَ السَّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین ۞اللّهُمَّ اغفِر لِیَ الذُّنوبَ الَّتی تَحبِسُ الدُّعا۞ تعجیل در فرج مولایمان صلوات 🌙 ┏━━━━━━━🌺🍃━┓       https://eitaa.com/kulbeye_aramesh ┗━━🌺🍃━━━━━━┛
مولای‌من 🍂به تمنای طلوع تو جهان چشم به راه به امید قدمت کون و مکان چشم به راه... 🍂سال‌ها می‌رود و حرف دل من این است تا به کی صبر کنم؟ تا چه زمان چشم به راه؟ تعجیل در فرج مولایمان صلوات شبتون‌مهدوی🌙 ┏━━━━━━━🌺🍃━┓        https://eitaa.com/kulbeye_aramesh ┗━━🌺🍃━━━━━━┛
شـب مانند پردہ سیاهی کل شهر را گرفته است قلمی بردار و فردایت را با ستاره‌های درخشان به تصویر بکش این تو هستی که فردایت را می‌سازی خدایا تا ابد محتاج یاری تو رحمت تو، توجه تو، عشق تو گذشت تو، عفو تو مهربانى تو و در یک کلام محتاج توأم شبتـ🌙ـون پـر از عطـر خـدا🌟 https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
در مقدمه‌ی کتاب بحارالانوار و ملحقات آن - که تألیف خود علامه نیست - می‌خوانیم که علامه‌ی مجلسی[1] فرمود یک شب جمعه این دعا را خواندم: «الحمد لله من أول الدنیا إلى فنائها و من‏ الآخرة إلى‏ بقائها الحمد لله على کل نعمة أستغفر الله من کل ذنب و أتوب إلیه یا أرحم الراحمین»؛ ستایش سزاوار خداوند است از ابتدای دنیا تا انتهای آن و از آخرت تا هر زمانی که (تا بی‌نهایت) باقی است. خداوند را ستایش می‌کنم به دلیل تمام نعمت‌هایش! از هر گناهی به درگاه او پوزش طلبیده و توبه می‌کنم. ای دلسوزترین دلسوزان. وقتی در شب جمعه‌ی هفته‌ی بعد خواستم دوباره آن‌را بخوانم، صدایی از طرف بالا و یا پشت خانه شنیدم که می‌گفت: هنوز ملائکه از کار نوشتن ثواب دفعه قبلی که این دعا را خوانده‌ای فارغ نشده‌اند.[2] این در حالی است که این دعا در کتاب‌های دیگر علامه مجلسی و نیز در دیگر کتاب‌های ادعیه یافت نشده است. و همچنین این کرامت توسط شاگردان و فرزندان ایشان ذکر نشده است.[3] بنابر این، نه این انتساب این دعا به علامه مجلسی قابل اثبات است، و نه می‌توان این ذکر را دعایی مأثور نامید؛ اما به هر حال محتوای آن ایرادی ندارد و از آن‌جا که انسان هر خواسته‌ای که منطبق بر آموزه‌های دینی باشد را می‌تواند از خدا بخواهد و با هر محتوای درستی می‌تواند با خداوند مناجات کند، می‌توان با استفاده از این دعا نیز با خدا سخن گفت.   [1].«زندگی‌نامه علامه مجلسی»، 58637؛ «خواب مجلسی اول درباره صحیفه سجادیه»، 105567. [2]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 102، ص 35، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق. [3]. همان، ص 35 – 36.
4_5987677210876579207.mp3
1.89M
🎙کلیپ صوتی : استاد معاونیان 📋موضوع : طلبِ دعا از امام عصر علیه السلام ✨✨✨سخنرانی مذهبی
4_5989845258827993449.pdf
610.2K
29-غرب-و-مهدویت.pdfکلاس های مهدویت - شماره 29} موضوع : غرب و مهدویت خلاصه مکتوب و پیاده سازی شده ی تدریس استاد دهقانی
هزار و یک نکته پیرامون امام زمان - شماره 1} با توجه به گستردگی مطالب و معارف مربوط به امام زمان، بر آن شدیم به صورت خلاصه وار، مطالبی ناب و برگزیده را در در 40 شماره، به صورت پراکنده با موضوعات مختلف و با عنوان " 1001 نکته پیرامون امام زمان " تقدیم حضورتان کنیم تا ضمن ناب و جذاب بودن مطالب، اشاره ای به کلیاتی مربوط به امام زمان که تا کنون کمتر به آن پرداخته شده است، داشته باشیم. القاب امام زمان لقب های مشهور آن حضرت عبارتند از " مهدی " ، " قائم " ، " منتظر " ، " حجت " ، " خَلَف صالح " ، " بقیة الله " ، " منصور " ، " صاحب الامر " ، " ولی عصر " ، " صاحب الزمان " ، که معروف ترین آنها " مهدی " است.*1 هر یک از این القاب دلایلی دارد. مثلاً، " مهدی " می گویند به این علت که به حق هدایت میکند؛ " قائم " می گویند چون قیام به حق می کند؛ " منتظر " گویند چون مومنان در انتظار قدوم اویند؛ " حجت " گویند چون حجت و گواه خدا بر خلق است.*2 در نگین انگشتر حضرت نیز اینگونه نوشته شده است : " اَنا حُجَّة الله وَ خاصَّتِه "*3 [1و 3 : اعیان الشّیعَه ج 2 ص 44 ؛ 2 : بحارالانوار ج 51 ص 28 الی 31]