فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همینقدر سر زنده و سرحال باشیم....
خدای بزرگ ومهربونی داریم....
خدایا شکرت 🤲
#خدا
پیوستن یادت نره👇
https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌟 قال رسول الله (ص) :🌟
☀️اِنَّ هذِهِ القُلوبَ لَتَصدَاُ کَما یَصدَاُ الحَدیدُ وَ اِنَّ جِلاءَها قِراءَةُ القُرآنِ .☀️
💫براستی این قلبها زنگار می گیرد، همان طور که آهن زنگار می گیرد، جلای قلب ها قرائت قرآن است .💫
📚ارشاد القلوب / 78
#قرائت_روزانه_قرآن
پیوستن یادت نره👇
https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
44.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به رفاقت خدا خیانت نکنیم.....
حجتالاسلام عالی
پیوستن یادت نره👇
https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛎 زنگ تفریح :
بابای بیچارش فک کرده
بچه خوابش برد 😄😅
همسفر شو 👇
https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
A'amale Ghadir-PDF.pdf
2.4M
بسم الله الرحمن الرحیم
👆👆 پی دی اف متن تعویذ رسول خدا صلّی الله علیه و آله در روزعید غدیرخم
مرحوم سیّد بن طاووس در اقبال الأعمال می نویسد:
رسول خدا صلّی الله علیه و آله این تعویذ را در روز غدیر خواند و ] از شرّ دشمنان انس و جنّ[ به آن پناه برد. لذا شایسته است که روز غدیر این تعویذ خوانده شود
📚اقبال الاعمال ج۲ص ۲۴۹
#صلوات ختم کنید
#اللهم عجل لولیک الفرج
#نشر واطلاع رسانی با شما
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نون و پنیر رو جذاب درست کنیم😁🥒
بنظر من خلاقیت و هنر از واجبات یک بانوی خونه هستش....👌🌹
پیوستن یادت نره👇
https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این ترکیب فوق العاده س......
به امتحانش میارزه.....
پیوستن یادت نره👇
https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
52.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اینم چاشنی ناهارتون.....🤦♀😉😂
لبخند....
رفیق یادت نره....
پیوستن یادت نره👇
https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فقط حیدر امیرالمومنین است.....♥️
عید غدیر داریم....
باید بترکونیم.....
چشم.....
پیوستن یادت نره👇
https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
Ali Akbar Ghelich - Sobhe Ghadir (320).mp3
9.13M
بریم آرامش علوی....
نوش جان کنیم.....🥰
#غدیر
#ولایت
پیوستن یادت نره👇
https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
عجب هفته ای داریم.....🥰
شنبه شروع هفته با سالروز تولد امام هادی ....
سه شنبه عید بزرگ شیعیان دنیا.....
و پنج شنبه سالروز تولد باب الحوائج ،امام کاظم علیه السلام....
چه حکمتی در دل این هفته نهفته است ؟؟!!
آغازش امام هادی، هدایتمان می کند و جامعه را به خیر وصلاح دعوت می کند......
سه شنبه، غدیر از راه می رسد تا بیعت با حق و حقیقت ، صورت گیرد....
و ....
درست در پایان هفته
پنج شنبه، راه توسل به باب الحوائج را نشان می دهد تا جمعه ای تکرار نشدنی در تاریخ جمهوری اسلامی ایران رقم بخورد .....
ان شاءالله 🤲
#غدیری_ام
#فقطحیدرامیرالمؤمنیناست
پیوستن یادت نره👇
https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
29.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وااای خیلی قشنگه....
حتما ببینید.....
مطمئنم مثل من گریه تون میگیره...🤦♀😔😢
آخه چرا اینهمه زود قضاوت میکنیم😔
لطفا نشر بدین.....
پیوستن یادت نره👇
https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عمریست که دم بدم علی میگویم
درحال نشاط و غم علی میگویم
تا حال علی گفتهام انشاءالله
در باقی عمر هم علی میگویم
یا امیرالمومنین مدد ❤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بوقت سلامتی بدن....😍
پیوستن یادت نره👇
https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
عظمت طب #امامهادی_النقی (علیه السلام)
🌸﷽🌸
طبیب نگاهی به زخم پهلوی متوکل انداخت و گفت: «ای خلیفه، این زخم به دلیل عفونت زیادی که در آن جمع شده، روز به روز ورمش بیشتر می شود.»
متوکل ناله ای کرد و گفت: «فکر چاره باشید که این درد مرا از پای در می آورد.»
طبیب نگاهی به صورت رنگ پریدهی متوکل انداخت و گفت: «باید سر زخم را بشکافیم تا عفونت بیرون بیاید.»
ـ سر زخم را بشکافید؟! من همین طور هم آرام و قرار ندارم، چه رسد به این که بخواهید چاقو را به زخم نزدیک کنید.
طبیب دیگر گفت: «ای خلیفه! هیچ راهی غیر از این وجود ندارد.» فتح بن خاقان تعظیمی کرد و گفت: «ای خلیفه! اگر اجازه بدهی، شخصی را نزد علی النقی بفرستیم. شاید دوایی برای این مرض شما داشته باشد.»
متوکل با اشارهی سر، حرف او را تایید کرد. فتح بن خاقان بیرون رفت و لحظاتی بعد برگشت و گفت:«حتماً غلام با راه چاره ای بر خواهد گشت.» بطحایی که چشم دیدن امام را نداشت، گفت: «هیچ کاری از او بر نمیآید.» طبیب نگاهی تمسخر آمیز به فتح بن خاقان انداخت و گفت: «چه راهی غیر از شکافتن سر زخم وجود دارد؟!»
مادر متوکل با دستمال اشکهایش را گرفت و پیش خود گفت: «نذر میکنم اگر فرزندم شفا پیدا کند، کیسه ای زر برای امام بفرستم.»
ساعتی بیشتر نگذشته بود که غلام وارد جمع شد و گفت: «امام گفت که پشکل گوسفند را در گلاب بخیسانید و آن را روی زخم ببندید.»
صدای خنده فضای اتاق را پر کرد:
[ـ پشکل؟!
ـ عجب حرفی!
ـ واقعاً مسخره است. (=درست مانند کسانی که تجویز شیاف روغن بنفشه از امام صادق (علیه السلام) را مسخره میکردند)]
صدای فتح بن خاقان آنها را به خود آورد:
ـ حرف امام بی حساب نیست. به آنچه دستور داده، عمل کنید. ضرری نخواهد داشت.
و برای تهیهی آن، از در بیرون رفت. یکی از اطباء گفت: «بهتر است ما هم بمانیم تا نتیجهی کار را ببینیم».
ساعتی بیش از گذاشتن دارو روی زخم نگذشته بود که شکافته شد و عفونت بیرون زد. طبیب که به زخم خیره شده بود، با ناباوری گفت: «به خدا قسم که علی النقی دانای به علم است و حرف های ما دربارهی او اشتباه بود.»
بطحایی که کنار متوکل ایستاده بود، این حرف برایش گران آمد. سر در گوش متوکل برد و گفت: « ای خلیفه! بهتر است زودتر این طبیبان را مرخّص کنی. جایز نیست در حضور شما کسی را مدح کنند که خلافت شما را قبول ندارد.»
متوکل که کمی دردش آرام شده بود، به آنها گفت:«شما مرخص هستید،می توانید بروید». و رو به بطحایی گفت: «اگر داروی علی النقی نبود، من الآن حال خوشی نداشتم». بطحایی چشم های نگرانش را به زمین دوخت و به فکر فرو رفت. متوکل که متوجه نگرانی او شده بود، گفت: «در چه فکری؟ اتفاقی افتاده؟»
ـ ای خلیفه! علی النقی مال و اسلحهی زیادی در خانهی خود جمع کرده و میخواهد علیه شما قیام کند. بهتر است زودتر فکر چاره ای بکنی. متوکل دستش را به هم کوبید و نگهبان را صدا زد.
ـ برو سعید حاجب را خبر کن.
وقتی سعید وارد شد، متوکل گفت: «همین امشب مخفیانه به منزل علی النقی برو و هر چقدر اسلحه و اموال دارد، به اینجا بیاور.»
*
تاریکی کوچه را پوشانده بود. سعید نردبان را به دیوار کاهگلی تکیه داد و از آن بالا رفت. خود را به دیوار آویزان کرد تا جاپایی پیدا کند که صدای امام او را به خود آورد:
ـ ای سعید! همان طور بمان تا برایت شمعی بیاورم!
گوشهی عمامهی پشمی را دور سرش پیچید و از روی سجاده ای که روی ایوان انداخته بود، بلند شد. وقتی امام شمع را به حیاط آورد، سعید جاپایی پیدا کرد و خود را از دیوار پایین کشید. امام با دست اشاره کرد و گفت: «برو اتاق ها را بگرد و هر چه پیدا کردی، بردار.»
سعید به فرش حصیری کف اتاق چشم دوخت و گفت: «ای سید! شرمنده ام. مرا ببخش. دستور خلیفه بود.» و به طرف اتاق ها رفت.
*
ـ ای خلیفه! در منزل علی النقی غیر از شمشیر که غلافی چوبی دارد و این کیسه چیزی پیدا نکردم. نگاه متوکل به یکی از کیسهها افتاد که مُهر شده بود. رو به سعید گفت: «این که مهر مادرم است! برو او را صدا کن.»
کیسهی دیگر را باز کرد، چهارصد دینار داخل آن بود. وقتی مادرش وارد شد، کیسه را زمین گذاشت و گفت: «مادر! این کیسه را در منزل علی النقی پیدا کردیم که نشان مهر شما روی آن است. می خواهم بدانم مهر شما روی این کیسه چه می کند؟»
مادر متوکل نگاهی به کیسه انداخت و گفت: «چند روز پیش نذر کردم که اگر شفا پیدا کنی، ده هزار دینار برای امام علی النقی بفرستم. نشان مهر خود را نیز بر آن زدم.»
صورت متوکل از شرم سرخ شد، رو به سعید گفت: «شمشیر و این کیسهها را بردار و کیسه ای دیگر به آن اضافه کن و به منزل علی النقی برو و عذرخواهی بکن.»...
📚کافی، ج ۱، ص ۴۹۹
📚الإرشاد، ج ۲، ص ۳۰۲
📚المناقب، ج ۴، ص ۴۱۵
📚الخرائج و الجرائح، ج ۲، ص ۶۷۶
📚إعلام الوری، ج ۲، ص ۱۱۹
📚کشف الغمة، ج ۲، ص ۳۷۸
📚بحارالأنوار، ج ۵۰، ص ۱۹۸
✅ نشر این پیام صدقه جاریه است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 لطفا خودمون رو منتظر ندونیم😭
🔴 آیا واقعا ما منتظر امر مولایمان هستیم؟؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑🎥 زاویه رو فقط ببین...
مثلا طبی و پزشکی و علمی 👇
*فهمیده ام که:*
دردسر، سردرد می آورد؛ و درددل از دل درد مهمتر است!
*فهمیدم*
عصای پیری و کوری با عصای تجویزی دکترها فرق می کند!
*فهمیدم*
بیماری ها یا ارثی است یا حرصی!
*فهمیدم*
هیچ متخصص قلبی، قلب شکسته را نمی تواند درمان کند و قلبِ سنگی و سخت را نمی شود پیوند زد و عمل کرد تا درمان شود.
*فهمیدم*
جراحی زیبایی برای لبخند بر روی صورتها امکانپذیر نیست؛ دلت باید شاد باشد.
*فهمیدم*
دلت اگر گرفت، هیچ دکتری نیست که خوبش کند.
*فهمیدم*
متخصصان چشم نمی توانند آدمهای بدبین، ظاهربین، خودخواه و متکبر را درمان کنند.
*فهمیدم*
تنفس مصنوعی، هوای تازه می خواهد نه چیز دیگری!
*فهمیدم*
هیچ متخصص داخلی ای نمی تواند به داخل وجود آدمها ورود کند و بفهمد در درون آنها چه می گذرد.
*فهمیدم*
تب عشق را هیچ تب بُری کنترل نمی کند.
*فهمیدم*
اگر قند در دلت آب شود، دیابت نمی گیری، بلکه به آرامش می رسی.
*فهمیدم*
متخصصهای گوش، شنواییِ تو را بهتر می کنند ولی خوب گوش دادن را به تو یاد نمی دهند.
*فهمیدم*
سرطان یعنی به یکجای زندگی آنقدر توجه کنی که بقیه زندگی از دستت برود.
*فهمیدم*
بیماران اعصاب و روان آنهایی نیستند که پیش روانپزشک می روند، بلکه آنهایی هستند که آدم را روانی می کنند.
*فهمیدم*
هیچ ارتوپدی نمی تواند استخوان لای زخم را بردارد یا درمان کند.
*فهمیدم*
زخم زبان؛ عفونتی دارد به عظمت کوه دماوند و کینه توزی و انتقامجویی با هیچ چرک خشک کن و آنتی بیوتیکی درمان نمی شود!
*فهمیدم*
خود بزرگ بینی ربطی به هورمون رشد ندارد و آدمها با فکرشان بزرگ می شوند نه با هورمون رشد!
*فهمیدم*
خون دل خوردن، بیماری خونی نمی آورد و دل پر خون هم باعث فشار خون نخواهد شد.
*فهمیدم، فهمیدم، فهمیدم و سرانجام فهمیدم،*
*که هیچ چیز نفهمیدم...*
بياييد طبيب واقعی هم باشیم،
امروزمان درحال گذشتن است،
فردایمان را با گذشته مان شیرین کنیم.
*ما به مهربانی هم محتاجیم*.....🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️یک رانندگی فوق حرفهای
🔹رانندگی این نیست پشت فرمون ماشین اتومات بشینی گازشو بگیری...
◾️امام باقر علیه السلام
💠لاشَفيعَ لِلمَرأَةِ أنجَحُ عِندَ رَبِّها مِن رِضا زَوجِها:
🔰براى زن نزد پروردگارش هيچ شفاعت كننده اى كارسازتر از خشنودى شوهرش نيست .
📗[میزان الحکمه ح ۷۸۶۴]
✋در خطاب به آقایان هم فرمودند:
💠 اِنَّ اَکْرَمَکُمْ عِنْدَاللّهِ اَشَدُّکُمْ اِکْراماً لِحَلائِـلِهِمْ
🔰 یعنی گرامىترین شما نزد خداوند، کسى است که بیشتر همسر خود را تکریم کند
📗(وسائل الشیعه ، ج 15، ص 58)
کلبه ی آرامش خدایی ♥️
عظمت طب #امامهادی_النقی (علیه السلام) 🌸﷽🌸 طبیب نگاهی به زخم پهلوی متوکل انداخت و گفت: «ای خلیفه، ا
خیلی عالی وجالب بود....
لطفا وقت بزارین بخونین....
خدایا شکرت ائمه علیهم السلام داریم🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کیا از این همسرا میخوان؟😉😍😂
بایددنبالش تو فضا بگردین....🤦♀😉
پیوستن یادت نره👇
https://eitaa.com/kulbeye_aramesh