در مورد اعتقاد به ائمه (علیهمالسلام) نیز همین طور است؛ زیرا از آن جا که انتخاب و تعیین جانشینان پیامبر با خدا است، پس انکار حتی یکی از آنها به منزله انکار جمیع است.
صِرف اعتقاد به وجود خدا و پیامبر و معاد برای ایمانِ مقبول، کافی نیست.
بلکه تمام لوازم آن بایستی فراهم باشد.
یکی از لوازم اعتقاد به خدا، اعتقاد به فرستادگان خدا یعنی انبیا و رسولان است. به این معنا که انکار آنها مستلزم انکار خدا است.
همچنین اعتقاد به امامان یعنی جانشینان پیامبر لازمه اعتقاد به خود پیامبر است؛ چون ائمه از طرف پیامبر جانشین او هستند و انکار آنها به منزله انکار پیامبر است پس نمیتوان پیامبر را قبول کرد، ولی امامان را انکار کرد
همین رابطه بین تک تک امامان برقرار است؛ یعنی انکار یکی از امامان به منزله انکار بقیه امامان است؛ چرا که دلیل اعتقاد به هر کدام از آنها همان است که دلیل اعتقاد به بقیه است؛ زیرا همه آنها یکی پس از دیگری جانشین رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) هستند و هرکدام از امامان، امام قبلی را تصدیق و امام بعدی را معرفی کرده است. پس انکار یکی از آنها در حقیقت بازگشت به انکار دیگری می کند و از آن جا که همگی از سوی پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) تعیین شدهاند، پس انکار آنها، انکار پیامبر است.
کسانی که بعد از شهادت پیامبر صلیاللهعلیهوآله امام علی علیه السلام را به عنوان خليفه رسول الله قبول نکردند حقیقتا مرتد شدند و از دین برگشتند
این مطلب یقینی است و شکی در آن نیست
إن الناس كلهم ارتدوا بعد رسول الله غير أربعة
بعد از رسول خدا جز چهار نفر، همه مرتد شدند.
ارتد الناس بعد النبي إلا ثلاثة نفر : المقداد بن الأسود ، وأبو ذر الغفاري و سلمان الفارسي، ثم إن الناس عرفوا ولحقوا بعد
و روايتي كه هفت نفر را استثنا مي كند و روايتي كه خبر از ارتداد عمومي غير از تعداد معدود بعد از امام حسين مي دهد
دین خدا عزیز است
انسان هم مورد امتحان الهی است
کسی را هم با اجبار در دین نگه نمی دارند
کسانی که پیامبر را دیدند عدهای با حفظ ایمان در زمان رسول الله به شهادت رسیدند و به رستگاری رسیدند
اما عدهای که تا شهادت پیامبر زنده ماندند مورد امتحان سخت واقع شدند و بجز چند نفری بقیه دین خود را باختند
چون امام زمان خود را نشناختند
و امام زمان خود را تنها گذاشتند
و امام زمان خود را یاری نکردند