❇️روزی راهبی با جمعی از مسیحیان به مسجد النبی (صلی الله علیه و آله و سلم)آمدند در حالیکه طلا و جواهر و اشیاء گرانبها بهمراه داشتند.
پس راهب رو کرد به جماعتی که در آنجا حضور داشتند ( أبوبکر نیز در بین جماعت بود ) و سوال کرد "خلیفه ی نبی و امین او چه کسی است؟"
پس جمعیت حاضر ، ابوبکر را نشان دادند ، پس
راهب رو به ابوبکر کرده و پرسید نامت چیست؟ ابوبکر گفت ، نامم "عتیق" است
راهب پرسید نام دیگرت چیست؟ابوبکر گفت نام دیگرم "صدیق" است.
راهب سوال کرد نام دیگری هم داری؟ ابو بکر گفت "نه هرگز"
پس راهب گفت گمان کنم آنکه در پی او هستم شخص دیگریست.
ابوبکر گفت دنبال چه هستی؟
راهب پاسخ داد من بهمراه جمعی از مسیحیان از روم آمدم و جواهر و اشیاء گرانبها بهمراه آوردیم و هدف ما این است که از خلیفه ی مسلمین چند سوال بپرسیم ، پس اگر توانست به سوالات ما پاسخ دهد تمام این هدایای ارزنده را به او میبخشیم تا بین مسلمانان قسمت کند و اگر نتوانست سوالات مارا پاسخ دهد اینجا را ترک کرده و به سرزمین خود باز میگردیم.
ابوبکر گفت سوالاتت را بپرس ، راهب گفت باید ب من امان نامه بدهی تا آزادانه سوالاتم را مطرح کنم و ابوبکر گفت در امانی ، پس سوالاتت را بپرس.
راهب سه سوالش را مطرح کرد:
1)ما هو الشئ الذی لیس لله؟
چه چیزاست که از آن خدا نیست؟
2)ما هو شئ لیس عندالله؟
چه چیزاست که در نزد خدا نیست؟
3)ما هو الشئ الذی لا یعلمه الله؟
آن چیست که خدا آن را نمیداند؟
پس ابوبکر پس از مکثی طولانی گفت باید از عمر کمک بخواهم ، پس بدنبال عمر فرستاد و راهب سوالاتش را مطرح کرد ، عمر که از پاسخ عاجز ماند پس بدنبال عثمان فرستاد و عثمان نیز از این سوالات جا خورد ، و جمعیت گفتند چه سوالیست که میپرسی؟خدا همه چیز دارد و همه چیز را میداند.
راهب نا امید گشته قصد بازگشت به روم کرد ، ابوبکر گفت : ای دشمن خدا اگر عهد بر امان دادنت نبسته بودم زمین را به خونت رنگین می کردم .
سلمان فارسی که شاهد ماجرا بود بسرعت خود را به امام علی (ع)رسانده و ماجرا را تعریف کرد و از امام خواست که به سرعت خودش را به آنجا برساند.
پس امام علی ع بهمراه پسرانش امام حسن (ع )و امام حسین (ع )میان جمعیت حاضر و با احترام و تکبیر جماعت حاضر مواجه شدند.
ابوبکر خطاب به راهب گفت ، آنکه در جست و جویش هستی آمد ، پس هر سوالی داری از علی (ع) بپرس!
راهب رو به امام علی (ع) کرده و پرسیدنامت چیست؟
امام علی (ع) فرمودند: نامم نزد یهودیان "الیا" نزد مسیحیان "ایلیا" نزد پدرم "علی" و نزد مادرم "حیدر" است.
پس راهب گفت ، نسبتت با نبی (ص) چیست؟
امام (ع )فرمودند: او برادر و پسرعموى من است و نیز داماد او هستم.
پس راهب گفت ، به عیسی بن مریم قسم که مقصود و گمشده ی من تو بودی.
پس به سوالاتم پاسخ بده
و دوباره سوالاتش را مطرح کرد.
امام علی (ع) پاسخ دادند:
.
فإن الله تعالی أحد لیس له صاحبة و لا ولدا
فلیس من الله ظلم لأحد
و فإن الله لا یعلم شریکا فی الملک
🔹آنچه خدا ندارد ، زن و فرزند است.
🔹آنچه نزد خدا نیست ، ظلم است
🔹و آنچه خدا نمیداند ، شریک و همتا برای خود است
پس راهب با شنیدن این پاسخها ، امام علی را به سینه فشرد و بین دو چشم مبارکش را بوسید و گفت:
"أشهد أن لا اله إلا الله و أن محمد رسول الله و أشهد أنک وصیه و خلیفته و أمین هذه الامة و معدن الحکمة"
✳️به درستی که نامت درتورات إلیا و در انجیل ایلیا و در قرآن علی و در کتابهای پیشین حیدر است ، پس براستی تو خلیفه ی بر حق پیامبری، سپس تمام هدایا را به امام علی (ع) تقدیم کرد و امام در همانجا اموال را بین مسلمین قسمت کرد.
💠عزيزان کپی فضائل أمیرالمؤمنین (ع) توفيقي است كه نصيب هركسي نميشود.
⬅️ پیامبر(ص)فرمود:هرکس فضائل امیرالمومنین علی ابن ابیطالب (ع)را نشردهد، مادامیکه از ان نوشته اثری باقیست ملائکة الله برای او استغفار می کنند )
☑️فقط حیدر امیرالمومنین است
📚منبع : کتاب الإحتجاج مرحوم طبرسی ره ، ج۱ ص: ۲۰۵ تا ۲۰۷
✅ اسرارنهجالبلاغه را ناشر باشیم👇
https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
╰═━⊰ 🍃🌺🍃 ⊱━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ دلامون شکسته 😔🥺
⚜️⚜️يــــــــــــا عـــــــــــــلی⚜️⚜️
فقط حیدر امیرالمومنین است♥️👌👌
https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینجور گله داری دیده بودید🤔😳
خدا قوت عاشقان ومنتظران امام زمان عج
لحظات خوب وشادی داشته باشید🌹
https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
🌹🍃🕊👇👇👇
🅾️داستان زیبا و جالب از یکی از بانوان رجعت کننده در زمان ظهور
بانو صیانه ماشطه...💔
(وى همسر حزقيل، پسر عموى فرعون، و شغلش آرايشگرى دختر فرعون بود و همانند شوهرش به پيامبر زمان خود، حضرت موسى علیهالسلام، ايمان آورده بود، اما همچنان ايمان خود را پنهان میكرد.)
رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: هنگامیکه مرا شبانه در شب معراج سیر دادند بوی خوشی بر من عبور کرد، به جبرئیل علیهالسلام گفتم: «این بو چیست»؟ جبرئیل گفت: «این بو از آرایشگر آل فرعون و اولاد اوست، روزی او مشغول آرایش دختر فرعون بود، شانه از دستش افتاد، بلافاصله گفت: «بسم اللَّه»، دختر فرعون گفت: «منظورت پدر من است»؟ او گفت: «خیر! بلکه اللَّه پروردگار من و تو و پدر توست»، دختر فرعون گفت: «قطعاً این موضوع را به پدرم اطّلاع خواهم داد»، دختر فرعون این خبر را به پدر رساند، فرعون هم او و فرزندانش را فرا خواند. و گفت: «پروردگار شما کیست»؟ او گفت: «پروردگار من و تو، اللَّه است»، آنگاه فرعون دستور داد تنوری از مس گداخته را داغ کنند، سپس او و فرزندانش را بیاورند، وقتی چنین کردند، آن زن به فرعون گفت: «از تو درخواستی دارم و آن اینکه استخوانهای من و فرزندانم را جمع کرده و آنها را دفن کنی»، فرعون گفت: «باشد، به خاطر حقّی که در برابر خدماتت بر گردن من دارید، چنین میکنم»، سپس فرمان داد فرزندان او یکی یکی وارد آتش شدند، (در آتش انداخته شدند)، تا نوبت به آخرین فرزند رسید که کودکی شیر خوار بود؛ صيانه میخواست به ظاهر از دين برائت جويد، اما به خواست خدا کودک به سخن در آمد و گفت: «ای مادر، صبر کن! تو بر حقّ هستی». آنگاه مادر و کودک را با هم در تنور انداختند و سوزاندند؛ خداوند در اثر صبر و تحمل آن زن در راه دين، او را در دولت مهدى علیهالسلام زنده میگرداند تا هم به آن حضرت خدمت كند و هم انتقام خود را از فرعونيان بگيرد!!
📕تفسیر اهلبیت علیهمالسلام ج۱۳، ص۲۸
📕بحارالأنوار، ج۱۳، ص۶۴
🌸🍃
زمان ما انقدر امکانات وجود نداشت که
کرم دور چشم و ضد چروک و شب و روز و عصر و بعدازظهرو اینا نبود اصلا
کلا یه کرم کاسهای نیوآ بود، با همون خشکی لوزالمعده رو هم برطرف میکردیم😂😂😂😂😂
https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بفرمایید دهنتون شیرین کنید....😋
خودشم باقلوا با پسته فراوان....🤦♀
https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
✿✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿
هـر شــ🌙ــب
🍃🍂داستــــانهـــای
پنـــــدآمــــــوز🍃🍂
┄┅═✼✿✵✿✵✿✼═┅┄
در زمانهای قدیم دزد ماهری بود
که با چند نفر از دوستانش باند سرقت
تشکیل داده بودند
روزى با هم نشسته بودند و گپ میزدند
که در حین صحبتهایشان سرکرده آنها گفت:
چرا ما همیشه با فقرا و آدمهای معمولى
سر و کار داریم و قوت لایموت آنها را
از چنگشان بیرون میآوریم؟
بیائید این بار به خزانه سلطان دستبرد
بزنیم که تا آخر عمر برایمان بس باشد
البته دسترسى به خزانه سلطان هم
کار آسانى نبود، آنها تمامى راهها
و احتمالاتممکن را بررسى کردند
این کار مدتى فکر و ذکر آنها را مشغول
کرده بود تا سرانجام بهترین راه ممکن را
پیدا کردند و خود را به خزانه رساندند
خزانه مملو از پول و جواهرات قیمتى
و اشیاء گرانبها بود
آنها تا میتوانستند از انواع و اقسام طلاجات
و عتیقه جات در کوله بار خود گذاشتند
تا ببرند که ناگهان چشم سر کرده باند
به شىء درخشنده و سفیدى افتاد
که در زیر نور میدرخشید
او گمان کرد که آن شیء گوهر شب چراغ
است نزدیکش رفت آن را برداشت
و براى امتحان به سر زبان زد از شوری آن
فهمید که تکهای نمک سنگ است
بسیار ناراحت و عصبانى شد و از شدت
خشم و غضب دستش را بر پیشانى زد
به طوری که رفقایش متوجه او شدند
و خیال کردند اتفاقى پیش آمده
یا نگهبانان خزانه باخبر شدهاند
خیلى زود خودشان را به او رساندند
و گفتند: چه شده؟ چه حادثهاى اتفاق افتاده؟
او که آثار خشم و ناراحتى در چهرهاش پیدا
بود گفت: افسوس که تمام زحمتهاى چندین
روزه ما به هدر رفت و ما نمک گیر سلطان
شدیم من ندانسته نمکش را چشیدم
دیگر نمیشود مال و دارائی پادشاه را برد
از مردانگى و مروت به دور است
که ما نمک کسى را بخوریم
و نمکدان او را هم بشکنیم و ...
آنها در آن سکوت سهمگین شب
بدون اینکه کسى بوئی ببرد
دست خالى به خانههایشان بازگشتند
صبح که شد چشم نگهبانان به درهاى
باز خزانه افتاد و تازه متوجه شدند
که شب قبل خبرهائی بوده است
سراسیمه خود را به جواهرات سلطنتى
رساندند و دیدند سر جایشان نیستند
اما در آنجا بسته هائی به چشم میخورد
آنها را که باز کردند دیدند جواهرات
در میان بستهها میباشد
بررسى دقیق که کردند دیدند که دزد
خزانه را نبرده است وگرنه الآن خدا میداند
سلطان با ما چه میکرد!
بالاخره خبر به سلطان رسید و خود او آمد
و از نزدیک صحنه را مشاهده کرد
سلطان آنقدر اینکار برایش عجیب
و شگفت آور بود که انگشتش را به دندان
گرفته و با خود میگفت: عجب!
این چگونه دزدى است براى دزدى آمده
و با آنکه میتوانسته همه چیز را ببرد
ولى چیزى نبرده است؟
آخر مگر میشود؟
چرا دلیل این کارشان چه بوده؟!
من هر جور که شده باید ریشه یابى کنم
و ته و توى قضیه را درآورم
و در همان روز اعلام کرد: هر کس شب
گذشته به خزانه آمده در امان است
او میتواند نزد من بیاید من بسیار مایلم
از نزدیک او را ببینم و بشناسم
این اعلامیه سلطان به گوش سرکرده دزدها
رسید دوستانش را جمع کرد و به آنها گفت:
سلطان به ما امان داده است برویم پیش او
تا ببینیم چه میگوید
آنها نزد سلطان آمده و خود را معرفى کردند
سلطان که باور نمیکرد دوباره با تعجب
پرسید: این کار تو بوده؟ گفت: آرى
سلطان پرسید: چرا آمدى دزدى
و با اینکه میتوانستى همه چیز را ببرى
ولى چیزى را نبردى؟
گفت: چون نمک شما را چشیدم و نمک گیر
شدم و بعد جریان را مفصل براى سلطان گفت
سلطان به قدرى عاشق و شیفته کرم
و جوانمردی او شد که گفت: حیف است
جاى انسان نمکشناسى مثل تو
جاى دیگرى باشد
تو باید در دستگاه حکومت من
کار مهمى را بر عهده بگیرى
و سپس حکم خزانه داری را براى او صادر کرد
آرى او یعقوب لیث بود و چند سالى
حکمرانى کرد و سلسله صفاریان را
تأسیس نمود
آیا ما هم امروزه حرمت نمک کسی را
نگه میداریم؟ حرمت نمک خدا را چطور!؟
https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه طنز خالص از یه اخوند محبوب بشنویم😃😃😂😂
🌸حاج اقای قرائتی🌸
https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اربابم حسین ع ♥️
حس آرامش قبل خواب
https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴اینو بفرست برای عاشقان امارات متحده عربی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⤵️بریم کمی از زیباییهای انگلستان ببنیم😊
گروه پژوهشی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عشق وعاشقی با خدا قبل خواب♥️
https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
#مهدےجان❤️
ازفراقت چشم ها غرق باران میشود
عاشق هجران کشیده زودگریان میشود
کوری چشم حسودانی که طعنه میزنند
عاقبت می آیی ودنیا گلستان میشود
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
✨شبت بخیرمولاےهمه چیزتمامم♥️
🌹https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بفرمایید آرامش....👌🌹
خدای خوبم ♥️
شبتون خدایی🌹
https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
❇️ دیـــدار یــار ...✨
(شمــاره ۱۴ )
┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
💠 خانه خریدن امـام زمان بـرای مستاجـر تهرانی
✔️ نامـش کـریـم بـود، سیــد کـریـم محـمـودی،
شغلـش کفـاشـی بـود، در گوشـه ای از بازار
تهـران حجـره ی پینـه دوزی داشـت، جورَش
بامـولا جور بود،میگفتندعلمایاهل معنـای
آنـروزِ تهـران مـولا هـر شـب جمعـه سَـری به
حجرهاش میزنندواحوالش رامیپرسنـد❤️
✔️مستاجر بود، درآمدِ بخـور و نمیـری داشـت،
صاحبخانـه جوابـش کرد، مهلت داد به او تـا
ده روزبعدتخلیـه کنـدخانه را،کریماما همان
روزتصمیم گرفت خالیکندخـانه راتـا غصبی
نباشد،پول چندانیهمنداشت برای اجـارهی
خانـه، ریـخـت اسـبـاب و اثـاثـیــه اش را کـنـار
خیابـان بـا عیال و بچه ها ایستاده بود کـنـار
لـوازمـــش، مـــولا آمـدنـد سـراغـش، ســلام و
احوالپـرسی، فرمودنـــد به کــریــم پیـنــه دوز،
کـریـم نـاراحـت نبـاش، اجـدادِ ما هم همگی
طـعـم غـربـت را چـشـیــده انــد، کـریــم کــه با
دیــدن رفیـقِ صمیـمـی اش خوشـحـال شـده
بود بذلـه گوئـی اش گُـل کردو گفت :درست
اسـت طـعــم غریـبــی را چشـیــده انـد اجــداد
بـزرگـوارتــان، امــا طـعـــم مستـــاجــــری را کــه
نچشیدهاند آقاجان،مـولا تبسمی کـردنـد بــه
کـریــم...☺️
✔️یکـی از بـازاریـان معتمـد تهـران شـب خواب
امـام زمـان ارواحنافداه را دید، فرمودنـد مولا
در عالم رویا،حاجی فلانی فردا صبـح میـروی
به این آدرس،فلان خانه را میخری و میـزنـی
بنــام سیـد کـریـم ...🍃
✔️ پیرمـردبـازاری صبح فردا رفت به آن نشانی
در زد، گفـت بـه صاحـب خانـه، مـیخـواهــم
خانـه ات را بخـرم،صاحبخانه این راکه شنید
بغضــش تـرکـیــد، بـا گریـه گفـت بـه پیــرمـرد
بـازاری،گـره ای افتـاده بـود در زندگـی ام کــه
جز با فـروش این خانه باز نمی شد، دیشب
تـا صبـح امـام زمانـم را صــدا میـزدم...✨️
┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
▫منبع:
📚بـرداشتـی آزاد از تشـرفات سیــد کریـم
محـمـودی ملقـب بــه کـریـم پـیـــنـــه دوز
#تشرف
#امام_زمان
#خادمان_امامزمان
╔ ⃟🌸❥๑•~---------------
🆔 @khademan_emamezaman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰حضرت زهرا(س) فرمودند:
🔸️رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم به من فرمودند:
🍃ای فاطمه! تو را بشارت باد به این که حضرت مهدی (عج) از نسل توست.🌼
📚منتخب الاثر– ص ۱۹۲
#امام_زمان
#نماهنگ_فاطمی
#خادمان_امامزمان
╔ ⃟🌸❥๑•~---------------
🆔 @khademan_emamezaman
السلام علیک یا بقیة الله
آقا جان صبحتون بخیر
لبیک یا مهدی جانم ما به فدایت
به نیابت شهدا و محبان اهل بیت و پدر و مادرها و خواهر و برادرهامون
اللهم عجل لولیک الفرج
اللهم بارک لمولانا صاحب الزمان
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨✨✨
بسم الله الرحمن الرحیم
الهی💞
ای خالق بی مدد و ای واحد بیعدد،
ای اول بیهدایت و ای آخر بینهایت
ای ظاهر بیصورت و ای باطن بیسیرت،
ای بخشندهٔ بیمنت، ای دانندهٔ رازها،
ای شنوندهٔ آوازها، ای بینندهٔ نمازها،
ای شناسندهٔ نامها، ای رسانندهٔ گامها،
ای مهربان بر خلایق عذرهای ما بپذیر
که تو غنی و ما فقیر
و بر عیبهای ما مگیر که تو قوی و ما حقیر،
از بنده خطا آید و ذلت و از تو عطا آید و رحمت.
الهی به امید تو...
https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
السلام علیڪ یا صاحب الزمان ✋
🔸شب اگر رنگ رخ ماه نبیند سخت است
🔹لب تشنه اگر آب نبیند سخت است
🔸ما همه نوکر و ارباب توئی مهدی جان
🔹نوکر رخ ارباب نبیند سخت است🥺
بیا به داد دل تنگ مابرس ای عشق♥️
https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
•┈••✾🍃🌹🍃🌹🍃✾••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حس آرامش....
تمام لحظه هایت را زندگی کن🌱
https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
✨روز_چهاردهم :
از حکمت ۱۲۳ تا ۱۲۹
#نهج_البلاغه14 😍😍😍
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
📒 #حکمت123 : خوشا به حال آن كس كه خود را كوچك شمرد و كسب و كار او پاكيزه است و جانش پاك و اخلاقش نيكوست، كه مازاد بر مصرف زندگی را در راه خدا بخشش كند و زبان را از زياده گویی باز دارد و آزار او به مردم نرسد و سنّت پيامبر (صلی الله علیه وآله) او را كفايت كرده، بدعتی در دين خدا نمی گذارد.
(برخی حكمت ۱۲۳ و ۱۲۲ را از پيامبر صلی الله علیه و آله نقل كرده اند)
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
📒 #حکمت124 : غيرت زن كفرآور و غيرت مرد نشانه ايمان اوست.
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
📒 #حکمت125 : اسلام را چنان می شناسانم كه پيش از من كسی آنگونه معرفی نكرده باشد. اسلام، همان تسليم در برابر خدا و تسليم همان يقين داشتن و يقين اعتقاد راستين و باور راستين همان اقرار درست و اقرار درست انجام مسؤوليتها و انجام مسؤوليتها، همان عمل كردن به احكام دين است.
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
📒 #حکمت126 : در شگفتم از بخيل، به سوی فقری می شتابد كه از آن گريزان است و سرمايه ای را از دست می دهد كه در جستجوی آن است، در دنيا چون تهيدستان زندگی می كند، اما در آخرت چون سرمايه داران محاكمه می شود. و در شگفتم از متكبّری كه ديروز نطفه ای بی ارزش و فردا مُرداری گنديده خواهد بود و در شگفتم از آن كس كه آفرينش پديده ها را می نگرد و در وجود خدا ترديد دارد. و در شگفتم از آن كس كه مردگان را می بيند و مرگ را از ياد برده است، و در شگفتم از آن كس كه پيدايش دوباره را انكار می كند در حالیكه پيدايش آغازين را می نگرد و در شگفتم از آن كس كه خانه نابودشدنی را آباد می كند اما جايگاه هميشگی را از ياد برده است.
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
📒 #حکمت127 : آن كس كه در عمل كوتاهی كند، دچار اندوه گردد و آن را كه از مال و جانش بهره ای در راه خدا نباشد خدا را به او نيازی نيست.
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
📒 #حکمت128 : در آغاز سرما خود را بپوشانيد و در پايانش آن را دريابيد، زيرا با بدنها همان می كند كه با برگ درختان خواهد كرد، آغازش می سوزاند و پايانش می روياند.
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
📒 #حکمت129 : بزرگی پروردگار نزد تو، پديده ها را در چشمت كوچك می نماياند.
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄
https://eitaa.com/kulbeye_aramesh