21.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#محرم
🏴زینب من مدافع حرم باش
مراقب چادر دخترم باش
نیفتد از سر چادر و معجر
الله اکبر،الله اکبر
@labbayk_ir
#مقتل_لهوف
قسمت یازدهم
✔️پروردگارا من به سوی تو بازگشتم و تو بازگشتنم را بپذیر!
راوی گوید:سپس حسین(ع) فریاد برآورد که :«آیا فریاد رسی نیست که ما را به خاطر خدا یاری کند؟آیا پشتیبانی نیست که از حرم پیامبر خدا دفاع کند؟»
راوی گوید:ناگهان حر بن یزید ریاحی رو به عمر بن سعد کرد و گفت :آیا تو با این مرد خواهی جنگید؟
گفت:آری به خدا سوگند،جنگی که ساده ترین کار آن این است که سرها قطع و دستها بریده گردد.راوی گوید:حر رفت و در جایی نزدیک یارانش ایستاد و لرزه بر اندامش افتاد.مهاجربن اوس به او گفت:به خدا سوگند حال تو نگران کننده است اگر گفته می شد چه کسی شجاع ترین مردم کوفه است از تو نمی گذشتم این چه حالتی است که از تو می بینم؟
گفت:به خدا سوگند من خود را بین بهشت و جهنم مخیر کردم پس به خدا هیچ چیز را بر بهشت ترجیح نمی دهم حتی اگر تکه تکه و سوزانده شوم.
پس اسبش را به سوی حسین(ع) حرکت داد در حالیکه دستش روی سرش بود و می گفت: پروردگارا من به سوی تو بازگشتم و تو بازگشتنم را بپذیر هرچند من در دلهای دوستان و فرزندان دختر پیامبرت وحشت انداختم.
@labbayk_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#محرم
🖤حسین جانم،حسین جانم...
🏴عاشورا،کربلای معلی
@labbayk_ir
#محرم
#امام_سجاد_علیه_السلام
درد بسیار، مداوا گریه
ارث جامانده ی زهرا گریه
روزها ناله و شب ها گریه
آب می خورد، ولی با گریه
گریه بر آب وضویش می ریخت
خون دل بر سر و رویش می ریخت
گریه بر شاه شهیدان خوب ست
گریه بر کشته ی عریان خوب ست
گریه بر دامن طفلان خوب ست
گریه بر آن لب و دندان خوب ست
خواسته هر سحرش گریه کند
در فراق پدرش گریه کند
گریه بر ناله ی آن مادرها
گریه بر گریه ی آن دخترها
گریه بر غارت انگشترها
گریه بر وا شدن معجرها
رنگ مهتاب، زمینش می زد
دیدن آب، زمینش می زد
گریه بر ناقه نشسته سخت ست
گریه با پیکر خسته سخت ست
گریه با بال شکسته سخت ست
گریه با گردن بسته سخت ست
گریه خوب ست که هر شب باشد
گریه بر چادر زینب باشد
آن که را هست پیاده نکُشید
تشنه را بر لب باده نکُشید
طفل را این همه ساده نکُشید
ذبح را آب نداده نکُشید
هیچ کس آب به گودال نبُرد
پدرم ذبح شد و آب نخورد
آمد و دید تنی افتاده
کشته ی بی کفنی افتاده
شه بی پیرهنی افتاده
پاره پاره بدنی افتاده
همه پروانه و شمعش کردند
بوریا آمد و جمعش کردند
آمد و دید کنارش پر نیست
بدن افتاده ولیکن، سر نیست
چند انگشت، وَ انگشتر نیست
این حسین ست ولی دیگر نیست
بس که با نیزه قلیلش کردند
ذبح کردند قتیلش کردند
شاعر:علی اکبر لطیفیان
◾️@labbayk_ir
#مقتل_لهوف
✔️قسمت دوازدهم
🏴شبیه پیامبر
راوی گوید:یاران حسین(ع) در پیشگاه او می جنگیدند،هنگامی که جز اهل بیتش کسی او نماند علی بن الحسین(ع) راهی جنگ شد.او زیباترین و خوش اخلاق ترین مردم بود.از پدر بزرگوارش اجازه جنگ خواست به او اجازه فرمود.سپس نگاهی نومیدانه به او کرد و چشمانش از اشک پر شد و گریست.
پس فرمود:«پروردگارا گواه باش پسری به سوی آنان می رود که از همه مردم از نظر آفرینش و اخلاق و سخن گفتن به پیامبرت شبیه تر است و ما هر گاه مشتاق دیدن پیامبرت بودیم به او نگاه می کردیم.»
پس فریاد برآورد و فرمود:«ای پسر سعد خداوند نسل تو را قطع کند چنانکه تو نسل مرا قطع کردی.»
پس به سوی قوم ستمگر شتافت.به سختی جنگید و عده بسیاری را کشت.نزد پدرش بازگشت و فرمود:« پدرجان، تشنگی مرا کشت و سنگینی سلاحها توانم را برید آیا جرعه ای آب هست؟»
حسین(ع) گریست و فرمود:« ای وام پسرم! از کجا آب بیاورم.کمی بجنگ به زودی جدت محمد را دیدار خواهی کرد و او تو را با جامی سیراب خواهد کرد که پس از آن هرگز تشنه نخواهی شد.»
پس به سوی محل شهادت بازگشت و بزرگترین جنگ را کرد،پس منقذ بن مره عبدی تیری به سوی او انداخت و او را بر زمین افکند،پس فریاد برآورد:پدرجان درود من بر تو باد اکنون جدم به تو سلام می رساند و می گوید :«گامهایت را تندتر به سوی ما بردار.»
حسین (ع) آمد تا بالای سر او رسید و صورتش را بر صورت او گذارد و فرمود:«خداوند مردمی که تو را کشتند بکشد.چقدر در مقابل خدا و شکستن حرمت پیامبر خدا گستاخی کردند .پس از تو خاک بر سر دنیا»
@labbayk_ir
#محرم
🏴۱۲ محرم،سالروز شهادت امام سجاد(ع)
ذکر مصیبت میکند: الشام الشام
تا یاد غربت میکند: الشام الشام
منزل به منزل درد و داغ و بی کسی را
یک جا روایت میکند: الشام الشام
موی سپید و چهره ای در هم شکسته
از چه حکایت میکند: الشام الشام
هر روز با اندوه و آه و بی شکیبی
یاد اسارت میکند: الشام الشام
در این دیار پُر بلا هر کس به نوعی
عرض ارادت میکند: الشام الشام
یک شهر چشم خیره وقت هر عبوری
ابراز غیرت میکند: الشام الشام
هر سنگ با پیشانی مجروح خورشید
تجدید بیعت میکند: الشام الشام
قرآن پرپر روی نیزه غربتت را
هر دم تلاوت میکند: الشام الشام
قلب تو را یک مرد رومی با نگاهش
بی صبر و طاقت میکند: الشام الشام
هر جا که دارد خوف از جان تو، عمه
خود را فدایت میکند: الشام الشام
جان می دهی وقتی به لبهایی مقدس
چوبی جسارت میکند: الشام الشام
کنج تنوری حنجری آتش گرفته
ذکر مصیبت میکند: الشام الشام
@labbayk_ir
#مسک
☑️صد و بیست و چهارمین شماره از نشریه مسک منتشر شد
⬇️در این شماره می خوانید:
▪️حشر با امام حسین(ع)
▪️ شرافت اسم قائم
▪️نفس هم استاد می شود!
▪️ قیاس دنیا و آخرت
▪️عظمت راستگویی و امانتداری
▪️گلستان نظم و نثر
▪️فقیر واقعی
@labbayk_ir
#مقتل_لهوف
قسمت سیزدهم
▪️کشندگان تو از رحمت خدا دور باشند
راوی گوید:پسری که گویی صورتش از ماه بود،بیرون آمد و شروع به نبرد کرد تا آنکه این فضیل ازدی با شمشیر بر سرش زد و سرش را شکافت،پسر جوان با صورت بر زمین افتاد و فریاد زد:عمو جان!
حسین(ع)مانند بازشکاری پدیدار شد و همانند شیر خشمگین خروشید و با شمشیر ضربه ای به ابن فضیل زد که او دستش را سپر خود کرد و دستش از آرنج قطع شد و فریادی زد که لشکریان صدایش را شنیدند و اهل کوفه یورش بردند تا او را نجات دهند در نتیجه زیر سم اسبان افتاد و هلاک شد.
راوی گوید :وقتی گرد و خاک فرو نشست ،حسین(ع) را دیدم که بالای سر جوان ایستاده است و او پایش را بر زمین می کشد و حسین(ع) می فرماید:« کشندگان تو از رحمت خدا دور باشند روز قیامت جدت به خاطر تو با آنان برخورد خواهد کرد.»
سپس فرمود:«به خدا سوگند برای عمویت بسیار سخت و ناگوار است که تو از او کمک بخواهی ولی او جوابت را ندهد یا جوابت را بدهد اما جوابش به تو سودی نبخشد، به خدا امروز روزی است که کشندگان و کینه جویانش بسیار و یارانش اندکند.»
سپس جوان را در آغوش گرفت و برد تا اینکه او را بین شهدای اهل بیتش گذاشت.
@labbayk_ir
11.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
آقای مهربانم
و من یقین دارم که آخر روزی
دوست داشتن تو مرا
عاقبت بخیر می کند
@labbayk_ir