#مقتل_لهوف
✔️قسمت ششم
🏴به زودی به سوی ما می آیی
راوی گوید:حسین(ع) روی زمین نشست و خوابش برد،سپس بیدار شد و فرمود:« خواهرم من اکنون جدم محمد(ص) و پدرم علی(ع) و مادرم فاطمه(س) و برادرم حسن(ع) را دیدم که می فرمودند:ای حسین تو به زودی به سوی ما می آیی.
راوی گوید:زینب بر صورتش سیلی زد و فریاد برآورد.
حسین(ع) به او فرمود:«آرام باش،کاری مکن که دشمن ما را سرزنش کند.خواهرم به شکیبایی خدا استوار و شکیبا باش ،همانا ساکنان آسمان ها می میرند و اهل زمین باقی نمی مانند و همه جنبندگان نابود می گردند.سپس فرمود:«خواهرم ام کلثوم و تو ای زینب و تو ای رقیه و تو ای فاطمه و تو ای رباب هنگامی که من کشته شدم بر مصیبت من گریبان چاک نکنید و صورت نخراشید و سخن ناروا نگوئید.
@labbayk_ir
#محرم
🏴داد با یک جمله قاسم،درس عشق و انتظار
جان فدای یارکردن از عسل شیرین تر است
@labbayk_ir
#محرم
🏴شب هفتم،حضرت علی اصغر(ع)
مادر نه طفل تشنه خود را به باب داد
مهتاب را فلک به کف آفتاب داد
چون قحط آب، قحط وفا، قحط رحْم دید
چشمش به لعل خشک وی از اشک، آب داد
بر طفل و باب او چو جوابی نداد کس
یک تیر، هر دو را، به سه پهلو جواب داد
خون گلوی طفل نه، ایثار را ببین
آن گُل، نخورد آب و به گلچین گلاب داد
هم عندلیب سوخت و هم باغبان که خصم
آبی به گُل نداد، ولی گُل به آب داد
پرپر چو مرغ می زد و تا پر، نشسته تیر
اما به خنده باز تسلاّی باب داد
او خنده کرد و عالم از این خنده گریه کرد
نگرفت آب و آب به چشم سحاب داد
اصغر به لای لای ندارد نیاز و تیر
او را به خواب بُرد و به مَهد تُراب داد
شاعر:علی انسانی
@labbayk_ir
3.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#محرم
ای سند غربت آل علی
آینه جاه و جلال علی
باب الحوائج علی اصغر
الله اکبر،الله اکبر
@labbayk_ir
#محرم
🏴السلام علی الطفل الرضیع
حضرت صاحب الزمان (عج) در زیارت ناحیه مقدسه، خطاب به این طفل شهید چنین سلام میکنند:
«السلام علی عبدالله بن الحسین، الطفل الرضیع، المرمی الصریع، المتثحط دما، المصعد دمه فی السماء، المذبوح بالسهم فی حجر ابیه، لعن الله رامیه حرمله بن کاهل الاسدی و ذویه»
✔️سلام بر عبدالله فرزند حسین (ع) کودک شیرخوار، تیرخورده بر زمین افتاده و به خون غلطیده، کسی که خونش در آسمان بالا رفته و در آغوش پدر با تیر، سرش بریده شد، خداوند تیرانداز به او، حرمله و دو یارش را لعنت کند.»
@labbayk_ir
#مقتل_لهوف
✔️قسمت هفتم
🏴ما با جانمان از تو دفاع خواهیم کرد...
شب فرا رسید،حسین(ع) یارانش را جمع کرد،سپاس و ستایش خدا گفت،سپس رو به آنان کرده فرمود:«اما بعد،من یارانی بهتر از شما و اهل بیتی برتر و نیکوتر از اهل بیت خویش نمی شناسم .خداوند به همه شما به خاطر یاری من بهترین پاداش ها را ارزانی دارد.شب شما را می پوشاند پس آن شتر راهور خویش گردانید و هر فردی از شما دست فردی از خانواده مرا بگیرد و در تاریکی شب پراکنده شوید و مرا با این قوم بدکار واگذارید چون آنان فقط مرا می خواهند.»
در این هنگام خواهران و همه اهل خانواده امام به سخن درآمده و گفتند:ای پسر پیامبر خدا!مردم به ما چه می گویند و ما به آنان چه بگوییم؟در حالی که پیر و سرور و بزرگ و اماممان و پسر دختر پیامبرمان را رها نموده در حالی که با او تیری به سوی دشمن رها نکردیم و نیزه ای با او به دشمن نزدیم و با او شمشیر نزدیم .پس به خدا سوگند ای پسر پیامبر خدا نمی پذیریم و هرگز از تو جدا نمی شویم ولی ما با جانمان از تو دفاع خواهیم کرد تا آنکه در رکاب تو کشته شویم و دنباله رو تو باشیم خداوند زندگی پس از تو را زشت گرداند.
@labbayk_ir
3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#محرم
علی اکبر خود ذوالفقار است
بهر حرم مایه افتخار است
شاه جوانان شیر دلاور
الله اکبر،الله اکبر
@labbayk_ir
#مقتل_لهوف
قسمت هشتم
✔️هیهات من الذله
حسین(ع) خطاب به سپاه دشمن فرمود:
«وای بر شما چرا ما را رها کردید در حالیکه شمشیرها در نیام و دلها پژمرده و عقیده ها هنوز نا استوار بود!شما مانند ملخ به سوی ما شتافتید و مانند پروانه به سوی ما هجوم آوردید.ننگ بر شما ای بردگان امت و بدترین گروه ها و ترک کنندگان قرآن و تحریف کنندگان سخن ها و گروه گناه پیشه و ای نفس های شیطان و ای خاموش کنندگان سنت ها.
آیا از اینان پشتیبانی می کنید و ما را بی یاور می گذارید به خدا سوگند فریب و نیرنگ در شما سابقه ای طولانی دارد و ریشه هایتان بدان خو گرفته و شاخه هایتان را در برگرفته است.شما پلیدترین خارها در چشم بیننده و خوراک غاصبان هستید.
بدانید و آگاه باشید که زنا زاده پسر زنا زاده مرا بین دو راه قرار داده،شمشیر کشیدن و پستی و ذلت! و هیهات منا الذله،ذلت از ما دور است.خداوند و پیامبرش و مومنان و دامن های پاک و سرهای پرحمیت و انسان های گرامی این را بر ما نمی پسندند ،ترجیح فرمانبرداری از فرومایگان را بر کشته شدن با افتخار!
آگاه باشید که من با ا ین گروه اندک و بدون یاور با شما نبرد می کنم.»
@labbayk_ir
#محرم
🏴شب هشتم،حضرت علی اکبر(ع)
پدر آرامش دنیا، پدر فرزند أعطینا
پدر خون خدا اما، پسر مجنون پسر لیلا
به کم قانع نبود اکبر، لبالب گشت از دلبر
به یکدیگر رسید آخر، لب رود و لب دریا
پسر دور از پدر میشد، مهیّای خطر میشد
پدر هی پیرتر میشد، پسر میبُرد دلها را
در اين آشوب طوفانی، مسلمانان مسلمانی
مبادا اینکه قرآنی بیفتد زیر دست و پا
پسر زخمی، پدر افتاد، پسر در خون، پدر جان داد
پسر ناله، پدر فریاد، میان هلهله، غوغا
پسر از زخم آکنده، پسر هر سو پراکنده
پدر چون مرغ پرکنده، از این صحرا به آن صحرا
که دیده اینچنین گیسو چنین زخمی شود پهلو؟
و خاکآلودهتر از او به غیر از چادر زهرا
(شاعر:سيد حميد رضا برقعی)
@labbayk_ir