همه دوستام بخاطر پول منو میخان و دورم جمع میشن واقعا زمونه بدی شده
البته نه اینکه پول خرجشون میکنم نه
نفری یه میلیون طلب دارن ازم هی میان دنبال پولشون.😂😂
🤣@labkhandestaan
از اولین جلسه کلاس زبانم برگشتم خونه تا برادرم اومد گفتم: های😊
با کمربند افتاد دنبالم😢
بعدا فهمیدم تو محلمون میخوان حیوونا رو صدا کنن بهشون میگن های😕😂
🤣@labkhandestaan
لذتی که در برداشتن صابون و دمپایی و شامپو و خمیردندون از هتل تو روز آخر سفر هست تو هیچی نیست!
لامصب آدم فکر میکنه خرج سفرش دراومده😂😂
🤣@labkhandestaan
از عجایب دوستام
وقتی عصبانی میشن۶ساعت به سرعت نور حرف میزنن
بعد آخرش پاشونو میندازن رو پاشون و میگن:
نزار دهنم باز شه, من ساکت بمونم بهتره🤣😂😂
🤣@labkhandestaan
ﯾﻪ اقایی ﺩﺭ ﺧﻮﻧﻤﻮﻧﻮ ﺯﺩ ﮔﻔﺖ :
ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺑﺮﺍ ﺍﻫﺎﻟﯽ ﺍﯾﻦ ﻣﺤﻞ ﯾﻪ ﺍﺳﺘﺨﺮ
ﻣﺠﺎﻧﯽ ﻣﯿﺴﺎﺯﯾﻢ، ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﻣﯿﺸﯿﻢ ﺷﻤﺎﻡ ﺩﺭ ﺣﺪ ﺗﻮﺍﻧﺘﻮﻥ ﮐﻤﮏ ﮐﻨﯿﺪ …
ﯾﻪ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺁﺏ ﺑﻬﺶ ﺩﺍﺩم😊
توانمون همین بود😐😂😂
🤣@labkhandestaan
رفتم سرِ شیشه شیر کودک بخرم، گفت دهانش بزرگه؟ گفتم صبر کنید، بعد یکی از عکسای بچه رو بزرگ کردم گفتم اینقده، یارو همینطور که میخندید گفت منظورم عرض دهان شیشه شیره نه بچه!😂😂😂
🤣@labkhandestaan
دیروز ده دقیقه نبود بارون زده بود دیدم شاگردم با سویشرت اومد
بعد حالا داخل موسسه هوا دَم بود کولر زده بودیم!
میگم پسرجان وایسا دو قطره بارون بزنهههه بعد!
میگه استاد باورت نمیشه این سویشرت رو از مهر خریدم هر روز زیر کولر می پوشیدمش منتظر بودم هوا سرد شه یا بارون بزنه😂😂😂
🤣@labkhandestaan
سرکلاس از خستگی چشمام بسته شد. استاد گفت آقای فلانی خوابیدی؟ گفتم نه استاد دارم ساختار شبکه بلوری فلان فلز رو تصور میکنم. گفت خوبه بیا رسمش کن.
🤣@labkhandestaan