یکی از بچه های پایگاه: سلاااام
+سلااام
- شما کانال زدی!
+اره😁، به همه بگو توش عضو شن!😂
-باشه حتما. اشکال داره متناتو بذارم برای انشا؟😍
+😐💔😂نه بردار 😂
😐 هزار پا.
مامان صدام کردن برم تو حیاط
مامان: بیا اینو ببین.
+وای چیه😍
مامان: هزار پا
-چی😱
همین الان پنج شیش تا خاطره یادم اومد یکیشو میگم.
😂😂😂
یه سری کوچولو بودم .
داشتم با هانیه دختر همسایه پایینی اسم فامیل بازی میکردم. تلفن خونه ی هانیه اینا زنگ خورد و رفت پایین .
من همین طور به پشتی تکیه داده بودم که احساس کردم چیزی بین دو پشتی داره تکون میخوره.
از گوشه ی چشم نگاه کردم فکر کردم گردوعه.
بعد چند ثانیه بعد از همون گوشه ی چشم دیدم گردو داره تکون میخوره 😂😂
کاملا سرم رو برگردوندم و کنارم رو نگاه کردم دیدم عججججببببب گردوییه😐💔
یه هزار پای بزرگ بود.
تا جیغ کشیدم مامان رو صدا کردم اون هم شروع به حرکت های تند کرد .
مامان اومدن و با کفگیر روحی (جنس کفگیر از روح بود 😂😂😂😈) زدن روش تا بمیره.
من هم همون موقع سریع با یه حرکت رفتم روی اپن و داشتم از ترس میمردم.
خلاصه که رنگ و روم پریده بوده انگار. و مامان انگشترشون رو انداختن توی آب و بهم آب طلا دادن 😎 بخاطر اون ترس و اضطرابی که بهم منتقل شده بود.
بعد از چند دقیقه هانیه اومده میگه چی شد .
و اون هزار پارو وقتی دید گفت .
آهان از اینا به گوش مائده ما هم چسبیده بود.
😐😐💔
دقت کردید😐 از اینا به گوش مائده ما هم چسبیده بود 😐😐😐😐
کاملا رله و ریلکس
اما من با اینکه همین رو دیدم دست و پام شل شد .😂
@labpar
ݪَبْݒَࢪ
😐 هزار پا. مامان صدام کردن برم تو حیاط مامان: بیا اینو ببین. +وای چیه😍 مامان: هزار پا -چی😱 همین ال
یبارم همین حانیه خونه من بود و هزارپا اومد رو پای مادربزرگ و ...جیغ و داد و...
با کلی وحشت با مگس کش تیکه تیکه ش کردم.
حانیه گفت چرااونجوری میکنی؟؟
خیلی ریلکس.
گفت آروم بردار بنداز بیرون دیگه
حالا تا چند دقیقه هنوز بدن من داشت میلرزید🙄
ݪَبْݒَࢪ
یبارم همین حانیه خونه من بود و هزارپا اومد رو پای مادربزرگ و ...جیغ و داد و... با کلی وحشت با مگس کش
خداایااااااااااااااا
حانیه اینا عادت کردن لیدی 😐💔😁
.
امروز رفتیم سینما .
با بروبچ پایگاه
مامان و طاها هم اومدن.
اما چون مامان نمیخواستن نوه شون اذیت بشه با ماشین رفتن.💔😐
و من با رفقا پیاده.
توی مسیر با زینب راه میرفتم .
اون فوقالعادست و تونسته توی این هشت نه سال من رو تحمل کنه 😂😂😂
(چاقو گذاشته زیر گردنم گفته اینارو بگو😔😂😂😂😂)
سینمایی لوپتو رو دیدیم و خیلی خندیدیم.
سینما رو دوست دارم .
مخصوصا اگر توش یه فیلم اکشن خفن ببینیم.
خلاصه تو راه برگشت هم خوب بود .
سانسور شده😂
موذن سبز🤩
هدا ی خشن😜 و عطیه ی جیگر😄
اسما ی خوشگل😍
سمانه ی کم پیدا😌
زینب فرمانده😇
و گلادیاتورشون😎
والا.
جای قانون😈 دیمن 🧛♀و استفن🧛♀
خالی
ݪَبْݒَࢪ
این همه نگید ایدیتو بده. بیترادبا شاید یکی اسم نداشت آیدی کنه😂
شاید هم یکی دستشو با سوزن بریده بود نمیتونست آیدیشو تایپ کنه(:
ݪَبْݒَࢪ
شاید هم یکی دستشو با سوزن بریده بود نمیتونست آیدیشو تایپ کنه(:
زنده بااااااااد .
زنده باااااد بخدا زخمم کثیف شده
توش رنگ رفته بعد با ناخن توشو تمیز کردم دوباره خون اومد
و درد میکنه .
فکر کنم قانقاریا گرفتم و قراره دستمو قطع کنن.
میخوام خودم اگر شد قطع کنم مثل جان ویک😂😂😂😂