ݪَبْݒَࢪ
الان دقیقا اونجایی هستم که احمد شاملو میگه : چه بی تابانه میخواهَمَت ♾
دوست داشتید تو این چنل عضو بشید 🍇
در سمت راست تصویر، روی آینه ای بزرگ نام اباعبدالله الحسین علیه السلام نوشته شده است. به اون سازه میگن نخل!
مثل علم ما قمی ها ست.
اما در ابعاد و شکلی دیگر.
به گفته ی دوست عزیزمون خانم ملا حسینی، روز عاشورا این رو بلند میکنن چندین مرد و نماد تابوت امام حسین علیه السلام رو داره.
پ.ن: اون سبزه کوچیکه هم نخلِ، در ورژن کوچیک تر.
در سمت چپ تصویر گنبده طور خشتی میبینید که اون برای آب انباره.
آخ آخ
اینو بگم براتون 🥲
شهید احمد دهقانی را همراه چهار شهید دیگر توی میدان بزرگ اردکان که گمونم بهش پارک میگفتن دفن میکنن.
یعنی پنج شهید گمنام را در مقبره ی وسط پارک دفن میکنن.
بازاری ها ی دور میدان میگن کار مارو کساد نکنید با دفن اینا، اصلا از کجا معلوم اینا شهید باشن؟ از کجا معلوم اینا سربازای عراقی نباشن و...
خلاصه کنم زیاد یادم نیست 😁💔
شهید احمد دهقانی میاد تو خواب خانوادش و میگه من برگشتم.
دو سه بار شاید بیشتر هم میاد به خواب خانوادش و میگه من اون شهید وسطیه ام.
میان دی ان ای و اینا میگیرن و شهید گمنام وسط دیگه شهید گمنام نبود و احمد دهقانی ان.
این خط بطلانی میشه بر روی تمام حرفای بازاریای اونجا.