چقدر قشنگ در مورد بابا بزرگش گفت.
گفت بابا بزرگم به رحمت خدا رفته.
منم گفتم آقا جون منم به رحمت خدا رفته.
-عه چرا؟
+ دیگه دیگه!
-کجاش درد میکرد؟
+ریه هاش
-بابا بزرگ منم دلش درد میکرد.
لحظاتی رفت توی فکر و گفت : وقتی خوب شد برمیگرده؟
+ دوست داری برگرده؟
سرشو تکون داد به نشونه ی مثبت.
+دلت براش تنگ شده.
-اره.
+ دل منم برای آقا جونم تنگ شده.
- تو هم به رحمت خدا میری؟
+اره
-مگه کجات درد میکنه؟
+هیچ جام
-منم به رحمت خدا میرم؟
+کجات درد میکنه؟
-نمیدونم
+خوبه. پس به رحمت خدا نمیری.
@labpar
عیب از ماست که هر سال نمیبینیمت
چشم بیمار شده تار شدن هم دارد...
السلام و علیک یا امام مهدی قشنگمون❤️