حس آدمی فرهیخته را دارم.
از آنها که انقدر کتاب خوانده اند که اگر یک برگه ی آ چار بهشان بدهند، از اسم کتاب هایی که تمامشان کرده اند آنقدری مینویسند تا برگه ی دیگری احتیاج شود.
اینکه میگویم ده بیست صفحه کتاب خواندم، نه این کتاب های بدردنخور یا علمی پلمی؛ نه.
از آن ها که چند جمله ی خاص ازِشان میتوانی بکشی بیرون.
از آن داستان هایی که با هر جمله اش میبینی و حس میکنی.
از آنها که اگر خلاق باشی فضا را بیشتر میسازی و انگار داری بازی اش میکنی.
بی که تکراری باشد یا خسته کننده.
کتاب خواندن جالب است😂😂
به قول استادم امروز اوردوز کردم با آن چند صفحه ای که خواندم.
انگار هرچه کتاب بخوانی
دستت پر میشود و میخواهد بنویسد.
البته که مغزت فرمان میدهد اما دستت مینویسد بالاخره.
نمیدانم شاید کوکایین کشیده ام.
شاید باید کمتر کتاب بخوانم😂😂😂