یه پادکست گوش می دادم که تعریف میکرد :
مادر بزرگم آلزایمر گرفت و یک روز عکس عروسی خودشو روی دیوار دید و گفت :
این زن کیه که آرش منو بغل کرده؟!
خودش رو فراموش کرده بود ولی پدر بزرگم رو نه!
عشق همینه،همینقدر ساده؛
*پری نازم*
بیاید بچههایی که بزرگتر از سنشون بهنظر میرسن رو تشویق نکنیم و به رفتارهایِ بهظاهر بالغانهشون پاداش ندیم. آنچه وظیفهی ماست، اینهکه بهشون کمک کنیم تا بدون سرکوب، نیازها و خواستههاشون رو سالم و آشکار بیان کنن.
*روانشناسِ روانی*
اگر شما هم مثل من وقتی میری خرید خوراکی واسه خونه، یه عالمه چیز غیرضروری برمیداری، این راهی که یه ماهه دارم امتحان میکنم رو تست کن، دیگه هیچی جز ضروریها رو نمیخری.
قبل رفتن، یه قاشق عسل بخور و بعدش هم یه لیوان آب خنک؛ انقدر حس سیری بهت میده که اصلا سمت قفسه تنقلات نمیری.
شاید فکر کنید مسخره به نظر میاد ولی خب یه بار تست کنید.
»مهشید جهانگرد«
ینی واقعا یه برونگرا باید همیشه همراه یه درون گرا باشه 🤣
با دختر عموم(که هفت سال ام کوچکتره ازم) رفتم کافه.
یاروئه اعصاب نداشت پیش دستی رو با صدا گذاشت جلومون.
من یه ذره یه جوریمشد رفتم تو قیافه، دختر عموم گفت اقا بیا این پیشدستی رو بزن تو سر ما اگه اعصاب مشتری نداری،
مردی شوکه و ببخشید اشتباه از من بودو از دستم لیز خورد گویان از ما دور شد.
حالا اگه خودم تنها بودم میخواستم بغض کنم که این کافه چرا اینقدر بده
»موری تامورا«
حالا علی و طاها اینطوری نیستن که بگن بعدا برات میارم. از همون اول میگن خاله فاطمه اینو برای من خریدی.
و من هم برای جلوگیری از کتک خوردن بعدش توسط اساطیر(طاها و علی) میگم آره برای شماست😔😂