eitaa logo
لحنِ نگاه (روزمرگی های یک معلم)
1.8هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
584 ویدیو
61 فایل
القدس تبقی للمجاهدِ مقصداً -معلّم ومربی پرورشی مناطق کم برخوردار -اینجا شاهد روزمرگی و برداشت هایم از جهان پیرامون هستید. -از دیارِ نخل و آفتاب https://daigo.ir/secret/3411742195 حرف:
مشاهده در ایتا
دانلود
نوشته بود:دنیا رو به اندازه ی یک نام و نشانِ ساده هم،‌نخواهید.
﮼يَا رُوحَ الْوجُودِ.. وَ رُوحُ قَلْبِي♥️
«حداقلش اینه که من تلاش می‌کنم از نظر خودت آدم بهتری باشم،هر روزی که می‌گذره.»
«در ستایشِ اصالت.»
«هر آن‌ که چشم مرا دیده،یاد کرده تو را چنان پُرم ز خیالت که من نمادِ تو ام..»
«اگر می‌دانستیم سختی هایِ زندگی ماموریتی دارند و تا آن ماموریت را به پایان نرسانند، تمام نمی‌شوند و از زندگی ما نمی‌روند قطعا جور دیگری با آنها برخورد می‌کردیم...» حسین مختاری
عیدتون مبارک :)
«پیامبرِ ما به دنیا اومد که ایمانمون به خودمون یادآوری بشه..»
«به یاد روایتی از پیامبر که فرمودند: «خداوندا! برادرانم را به من بنمایان» و یکی از اصحاب رو به ایشان برگشت و گفت: «ای رسول خدا، مگر ما برادران شما نیستیم؟» ایشان فرمودند: «برادران من کسانی هستند که در آخرالزمان می‌آیند و به من، ندیده ایمان می‌آورند..آن‌ها مثل مشعل‌های هدایت‌اند که خداوند آنان را از فتنه‌های تیره و تار نجات می‌بخشد.و گویی کورْسوی نوری در این ظلمات‌ یافته‌ باشیم و از کلمهٔ "مشعل" یاد جملهٔ شهید چمران افتادیم که در زیر نقاشیِ شمع نوشته بود: «من ممکن است نتوانم این تاریکی را از بین ببرم، ولی با همین روشنایی کوچک فرق بین ظلمت و نور و حق و باطل را نشان می‌دهم و کسی که به دنبال نور است، هر چقدر کوچک باشد، در قلب او بزرگ خواهد بود»
«از اتفاق قشنگ امروز،‌میتونم به چادری شدن یکی از دانش آموزای دوازده ساله ام بگم،‌اما از ساعت هفت صبح تا الان به حرف آقای عین صاد فکر میکنم همون جا که گفته بودند:اگر فقط لباس كسي را عوض كرديم يا چـــادر بر سرش انداختيم و نمـــاز خوانش كرديـــم و با شعارها و تلقيــن ها يا تشويـــق ها و تهديـــدها داغش كرديم بدون ايــــنكه از درون او را روشن كرده باشيم و عشقي در نهادش گذاشته باشيم ناچار در محيطي ديگر سرد ميشود و رنگ ميبازد همانطور كه آهن تفتيده در محيط ديگر سرد و سخت ميشود.»
نیت+‌سعی:‌نتیجه
«يَا أحمَدَ لَولاكَ لَمَا خَلَقتُ الأفلَاك»
«چون سخن ناصواب از کسی می‌شنید،نمی‌فرمود چرا فلانی چنین گفت ؟بلکه می‌فرمود‌: بعضی مردم را چه می‌شود که چنین می‌گویند؟»
هرگز کسی را حقیر نمی‌شمرد.
عیب مردم را جستجو نمی کرد.
از شر مردم بر حذر بود اما از آن ها فاصله نمی گرفت.
اگر چه دورترین نقطه ی مدینه بود از بیماران عیادت می کرد.
وقتی خبری از اصحابش نمی شد جویای احوالشون می شد..
انقدر با اصحابش صمیمانه رفتار می کرد،‌که غریبه ها نمی تونستند تشخیص بدن پیامبر کدومه..
وقتی می خواست یه چیزی رو به کسی ببخشه،‌خودش مستقیم اینکارو می کرد و این کار رو به کسی حواله نمی کرد..
اگر هنگام نماز،‌متوجه حضور نیازمندی میشد،‌نمازش رو کوتاه می کرد.
اگه خیرت به دیگران میرسه،‌همین الان بدون که پیش پیامبر اکرم خیلی عزیزی.
هیچ وقت جواب رد به کسی نمی داد مگر اینکه خواستار معصیت باشد.
اهل شوخی بود اما از کلمات لغو وباطل استفاده نمی کرد.
هیچ خصلتی نزد آن حضرت منفورتر از دروغگویی نبود.
موقع غذا هرچه حاضر می‌کردند میل می‌فرمود.