اگر رفیقی برای فشردن دست های خالی ات نیافتی،
دست خدا از همه دست ها گرم تر است..
برای تمام لحظاتی که در اندیشهی هجرت بودیم. میتوانستیم همهچیز و همهکس را پشت سر بگذاریم. از دوست داشتنها، دوست داشته شدنها شانه خالی کنیم و رهایی از هر چه غیر را در آغوش بکشیم. اما ماندیم، صبوری کردیم، تاب آوردیم و خواستیم از خودمان کسی بسازیم که دلبستگی را میشناسد، محبت را قدر میداند، بخشیدن را بلد است و تلاش برای حفظ انسان ارزشمند را اصل میداند. برای تمام آن لحظات که ماندیم تا دست او که باید را بفشاریم و کنارمان بنشانیم و برایش اینگونه بخوانیم: عزیز روزهای بیتکرار من، حیف از رؤیاهایمان نیست که به انتها برسد؟
خدا انگار درکنارروحِ خودش
تو را در من دميده است؛
يك لحظه غفلت ازهوایِ تو
سياه میکند،روزگارِ مرا
#امام_زمانم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاش ملتفت این فاصله باشیم..