من أهلنه، أمی تگول الحسین من اهلنه
از خانواده ی ماست،مادرم می گوید که
امام حسین علیه السلام، از خانواده ماست.
محنة، قلبه اجروح متروس و محنة
دلسوزِ،با اینکه قلبش پر از زخم و تیر بود
اما امام حسین علیه السلام، دلسوزِ.
خایف علی الیسلبه، خاتم أصبعة
او، میان حمله ی اسب ها، در وادیِ قتلگاه
نگرانِ کسی بود که می خواست انگشترش را برباید.
و عن درب الأعوجیة بیده یدفعه
و از مسیری که پر از خار بود، با دستش
آن را هل می داد تا زخمی نشود.
بی هل کثر محنة شگد تلگه ربعة
او تا این حد، مهربان و دلسوز ونگران
دشمنش بود.
او بس وحده امامی و کسروله ضلعة
ولی او تنها بود وقتی استخوان هایش
زیر سم اسب، شکسته شد.
حسین یا حبیبی ..💔
« به آنها توصیه کرده بود؛ که به سه نفر رحم کنند: بزرگواری که بعد از عزتش، ذلیل می شود، ثروتمندی که بعد از مالش فقیر و عالمی که در میان جاهلان گم شود. اما پس از رفتنش طولی نکشید که دختر عزیزش را پس از بزرگواری ذلیل کردند و او را که عالم بدون معلم بود، با جهلشان به او ظلم و پس از آن که فدک به او رسید، ارثش را مصادره کردند.»
-لا تحزنی.
غمگین نباش، تو اولین کسی از اهل بیتم هستی که بعد از رفتنم، به من ملحق می شود.می گویند: سپس لبخند زد و امیدوار گشت.
سلام :)
علاقه مندان به زبان عربی فصیح
برای ثبت نام و اطلاعات بیشتر، پیام
بدهید.
@miryam_malek
جَـمْـران - هَدير - ٤٠١(MP3_160K).mp3
6.43M
برای آرامشِ شب هایت
وقتی دفتر روزانه نویسی ات
را آماده میکنی، برای نگاشتنِ
اتفاقاتی که بیشتر از بیرون
در درونِ خودت رخ داده بود.
و اینطور متوجه می شویم، که ما حیاتی به دور از چشم دیگران داریم. حیاتی به مراتب وسیع تر و هیجان انگیز تر.