وصیت #حضرت_زهرا ﴿س﴾ به امایمن
در روزهای آخر، حضرت زهرا سلامالله علیها به امایمن فرمودند:
برای من تابوتی بساز که جسدم را مخفی سازد چرا که در اثر مصائب، بدنم ذوب شده است..!
🥀امامباقر﴿ع﴾
-بحارالانوار،ج۸۱،ص۲۵۵
لاهوت
وصیت #حضرت_زهرا ﴿س﴾ به امایمن در روزهای آخر، حضرت زهرا سلامالله علیها به امایمن فرمودند: برای
از من نکردی خواهشی نُه سال زهرا جان
حالا که چیزی خواستی ؛ تابوت میخواهی؟
فاطمه آسیب های جسمی خود را از من پنهان میکرد ؛ تا مبادا اندوهم بیشتر شود!
🥀اولمظلومعالممولاعلیﷻ
-الأنوارالعلویة،ص۳۰۷
ما مادر خوبی داشتیم که؛
در حالی از دنیا رفت که بر آن دو نفر خشمگین بود!
و بعد از شهادتش خبری به ما نرسیده که از آن دو نفر راضی شده باشد.
🥀امامرضا﴿ع﴾
-الطرائف،ج۱،ص۲۵۲
با لَگَد زَد به دَرو ؛ نَعره زَنان گُفت عَلی
این تلافیِ اُحد ؛ کینه ی خیبر مانده...🥀
درآنروزغیرازعلیوفاطمهوحسنین
جلجلالهم،کسیدرخانهنبود.
دراینهنگامعمرملعونفریادزد:
«واللهِ لأَحرُقَنَّ عَلَیکم»
بهخداقسمآتشرابرشمامسلطمیکنم!
-المللوالنحل،ج۱،ص۷۱
#اولمظلوم
نقل میکنند یه روز علامه ی امینی داشت تو حرم امیرالمومنین مولاعلی ﷻ زیارت نامه میخوند!
یکباره جمعیتی وارد حرم شد و به صورت حروله کنان و عزاداری هی تکرار میکردن:
مظلوم حسین
مظلوم حسین
یکباره دیدن علامه امینی همون طور زیارت نامه رو رها کرد رفت وسط این جمعیت!
بهشون گفت:
راست میگید مظلوم حسین؛
اما مظلوم تر از حسین کسیه که الآن تو حرمشین...
سوال کردند:چرا؟
پاسخ داد که:
زمانی اباعبدالله تو گودی قتلگاه بود شمر گفت بریم سمت خیمه ها؛
یکهو اباعبدالله خودشو به زور روی نیزه بلند کرد و گفت من هنوز زنده ام ؛
تا من زنده ام کاری به خیمه ها نداشته باشین...!
شمر با همه ی شمر بودنش قبول کرد!
اما مولاعلی رو دستاشو بسته بودند و عمامه ایشان را بر گردنش پیچیده بودند و کشان کشان برای گرفتن بیعت با آن حرامزاده می بردند که یکباره مولا دید تنها نگارش روی زمین افتاده...
لاهوت
عُمَر طوری سیلی به صورتم زد که گوشواره ام شکست و از گوشم جدا شد!
درد زایمان به سراغم آمد و محسن را که بیگناه بود، سقط کردم!
🥀خانومفاطمهیزهرا﴿س﴾
-بحارالانوار،ج٣٠،ص٣۴٨_٣۵٠
بعد از شهادت حضرت زهرا مغیره هر روز صبح با نیشخند به من نگاه میکرد؛
و با حرامزادگان مدینه از ماجرای دَر میگفتند و میخندیدند...
🥀اولمظلومعالممولاعلیﷻ
نوا، روضه، آه یوما یوما.mp3
7.89M
غم همین بس که مغیره به علی میخندد
آنغلافیکهتورازدبهکمرمیبندد...🖤🥀
آهْیُومّٰا
همه چی از همینجا شروع شدا...
در مقاتل نوشته اباعبدالله موقع داشت به مقتل میرفت یه جمله رو داشت هی زیره لب تکرار میکرد...
چی بود اون؟
میگن هی تکرار میکرد:
امان از دوشنبه...!
درحالی که واقعه ی عاشورا روزپنجشنبه بوده...!
دوشنبه روزی بود که ریختن در خونه ی وحی...!
لاهوت
عُمَر بن خطاب با ۴٠٠٠مرد به خانه حضرت فاطمه زهرا ﴿س﴾ هجوم آورد...!
🥀امامصادق﴿ع﴾
-بحارالانوار،ج٢٨،ص٢٠٢
دیگر اینجا تقیه لازم نیست؛
اعتقاد شیعه در خطر است...!
به همه کودکان شهر بیاموزید
قاتل فاطمه خود عمر است!
13-Fatemie-Aval[Shab4]-1402[1445]-Pilevar-Shoor[04].mp3
12.89M
حُبُّ عَلی
بِرائَتُ مِنَ النّار!
دوستی و محبتِ علی
موجبِ رهایی از دوزخه...
⛔️ عمر بن خطاب ⛔️
لاهوت
حُبُّ عَلی بِرائَتُ مِنَ النّار! دوستی و محبتِ علی موجبِ رهایی از دوزخه... ⛔️ عمر بن خطاب ⛔️
سند؟
فِردوسُ الاَخبارِ دِیلَمیِ سُنی مذهب ؛)
لاهوت
پس صبر کردم در حالی که گویا خار در چشم
و استخوان در گلوی من مانده بود...!
🥀اولمظلوم؛مولاعلی
-نهجالبلاغه،خطبهسوم