#شهدا
↫از شما میخواهم⇩
↫چـادر مرا آن چنان با
⇠چـــادر خاڪے جدہ ے سادات⇢
پیوند بزنید...
↫ڪہ اگر جان از تنم رود⇩
چــــادر از سرم نرود...✓
شهدا نگاهی
🇮🇷#لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh
۳ مرداد ۱۴۰۰
۳ مرداد ۱۴۰۰
میلاد امام
پاكی و روشنایی
ستاره ی راهنمای بشریت
گنجینه ارزشمند كرامت
قله بلند فضیلت
گلبرگ درخت رحمت
🌹پیشا پیش میلاد حضرت امام هادی (ع)
تبریك و تهنیت باد🌹
🇮🇷#لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh
۳ مرداد ۱۴۰۰
۳ مرداد ۱۴۰۰
۳ مرداد ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سالروز ترور شهید بهشتی نژاد و فرزند خردسالش در اصفهان
حجت الاسلام سید حسن بهشتی نژاد که به تبلیغ و تدریس در نهادهای انقلابی همچون جهاد سازندگی و سپاه مشغول و نماینده مجلس اصفهان بود به همراه فرزند سه ساله اش بدست گروهک منافقین در سوم مرداد 1360 به شهادت رسید.
یادش گرامی وراهش همیشه جاودان
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🇮🇷#لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh
۳ مرداد ۱۴۰۰
چگونہ در بند خاڪ بماند #پرنده اے ڪہ پرواز آموخته ...
مراقب #نفس و غرورت باش ...
نکند دام نهد؟
خام شوی، رام شوی؟
نپَریده، جلد شوی،
بی پر و بی بال شوی؟
التماس دعا
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🇮🇷#لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh
۳ مرداد ۱۴۰۰
۳ مرداد ۱۴۰۰
۳ مرداد ۱۴۰۰
لحظهای باشهدا
برش هایی از کتاب 📚"پرواز بغداد - بهشت" 💎💎💎💎👇👇👇👇 نرسیده به پـلدختر یک منطقهای بهنام «پاعلم» بود که
برش هایی از کتاب 📚"پرواز بغداد - بهشت"
💎💎💎💎👇👇👇👇
تیپ ثارالله بهمنماه سال ۱۳۶۰، در پادگان دوکوهه دزفول اعلام موجودیت کرد. حاج قاسم؛ فرمانـدۀ تیپ، منصور همایـونفر و عبدالحسین رحیمی؛ جانشین فرمانـدهی، حمیـد عسکری؛ مسئول واحد لجستیک (آماد و پشتیبانی)، حبیـبالله باقری؛ نیروی انسانی، ابوالفضل کارآمد؛ واحد تبلیغات، محمّدمهدی کازرونی ؛ واحد عملیات، جواد رزمحسیـنی؛ ابتدا واحد اطلاعات و سپس واحد مخـابرات، مصطفی مؤذنزاده؛ رئیس ستاد، محمّدعلی شیخبهایی؛ مسئول تعاون، محمّد اسماعیل کاخ؛ مسئول ترابری سبک، حسین اسماعیل کاخ؛ مسئول تسلیحات، علیاکبر خوشی، سیدمحمّد تهـامی، علی قصابزاده و سیدضیاء خضرایی نیز فرماندۀ گردانها بودند.
با تشکیل تیپ، یکی از کارهای اساسی برای انجام عملیـات انجام شناسایی و جمعآوری اطلاعات از دشمـن و منطقـۀ عملیاتی بود. در ابتدای جنگ تیپها واحد اطلاعاتی جداگانهای نداشتند و بیشتر بچّههای بومی منطقـه کارهای شنـاسایی را انجام میدادند و در حین عملیات بَلدچی منطقه و محور عملیاتی بودند.
محمّدمهدی شفازند یکی از اولین نیروهای اطلاعـات - عملیـات تیپ 41 ثارالله میگوید:
«آن موقع شناسایی دست بچّـههای اهواز و سوسنگرد بود. متمرکز عمل میشد. مثلاً اگر گـردان کرمان قرار بود جایی عمـل کند، فلان برادر از سپـاه سوسنگرد جلوی آنها حرکت میکرد.»
حـاج قـاسم دراینباره میگوید:
«عملیـات فتحالمبین اولیـن تشکیلات تیپـی ما بود. کلاً آن موقع گروههای شنـاسایی و اطلاعاتی عملیاتمان خیلی ضعیف بود. نیروهای شناسایی کمتجربه بودند... من دو شناسایی انجام دادم یکی در سمت راست کمرسرخ و یکی در سمت چپ.
فاصلۀ شیارها زیاد بود. دشمـن روی ارتفاعات بود و ما هم ده تا دوازده نفر بودیم که کار شناسایی را در روز انجام میدادیم. من و حمید ایرانمنش و (محمّدمهدی) کازرونی جلو میرفتیم و بقیه پشت سر ما بهعنوان احتیاط و تأمیـن حرکت میکردند.
به لب ارتفاعی رسیدیم که فاصلهاش تا عـراقیها، رودخانهای بود و در کنار ارتفاعات کمرسرخ قرار داشت. تپة بلندی مثل یک بریدگی بود که بر کف رودخانـه مسلّط بود. آنطرف رودخانـه به همین شکل عـراقیها مستقر بودند.
پشت چند تا بوته دراز کشیدیم و شناسایی را شـروع کردیم؛ اما رودخانه برایمان مبهم بود. حیفمان میآمد آن را شناسایی نکنیم. فصل بارندگی بود و رودخانه طغیان داشت. باید میفهمیدیم کجای آن عریض است تا نیروها را ازآنجا عبور بدهیم. در طرح عملیاتی، باید کمرسرخ را از دو سو دور میزدیم تا از پشت عراقیها سر دربیاوریم. مانده بودیم، چه کنیم؟!
ادامه دارد...
۳ مرداد ۱۴۰۰
۳ مرداد ۱۴۰۰