شهید حسن کفعمی درشهر اصفهان (محله لادان بدنیا آمد و بعد از گذراندن دوران تحصیلات وجوانی درسال ۵۶به خدمت سربازی رفت وبادستورامام ره ازپادگان فرار نمود
بدنبال شروع انقلاب به پخش اعلامیه و دستورات امام پرداخت،سپس باشروع نهضت به جمع سپاهیان پیوست وازاولین گروه های بود که به بلوچستان ماموریت یافت،
ودراین ماموریت مجروح که به اصفهان اعزام وبعدازبهبودی نصبی به کردستان اعزام میشود،
شهید عزیز که دارای شجاعتی بی نظیر بود بعد از فعالیت های فراوان در منطقه غرب کشور بدست گروهک های معاند بشهادت نایل میشود و درکنار دوستان شهیدش درگلستان شهدا آرام میگیرد
این شهید عاشق نماز وشب زنده داری بود
به فقرا و مستمندان توجه خاصی داشت
متوضع بود و احترام خاصی به پدر و مادر می گذاشت
از اسراف پرهیز می کرد و به اطرافیان دراین رابطه تذکر می داد
به ورزش خصوصا کوهنوردی علاقه فراوانی داشت
گوشه ای از وصیت نامه
اگر نماز ازروی توجه واخلاص خوانده شود پرارزش است وکسی که پنج نوبت درشبانه روز نماز بخواند هرگز آلودگی گناه بردل وجان اونمی نشیند
شهید مهدی کفعمی
دومین شهید خانواده
استعداد و هوش و ذکاوت فوق العاده ای برخوردار بود
وبه همین خاطر همیشه دربین هم کلاسی های خود فردی موثر وپیش تازی بود
بعد از گذراندن دوران تحصیلات ونوجوانی وپیروزی انقلاب
به مناطق محروم استان اصفهان رفت وفعالیتهای فراوانی در جهت فقرزدایی انجام داد،
علیرغم شهادت برادر و داماد خانواده
به جمع نیروهای بسیج پیوست و اعزام جبهه ها گردید
در چند عملیات شرکت فعالی داشت که منجر به مجروحیت وی شد
وبعدازدرمان دوباره راهی مناطق میشد تادرعملیات والفجر ۴به جمع دوستان وبراد رشهیدش پیوست
دوستان وی نقل میکنند
شبها ی جمعه به کوه میرفت وباخدای خود مناجات و رمز رازی داشت واشک فراوانی می ریخت
بعضی از شبها کنار مزار شریف شهدا حاضر وباخدای خود وشهیدان حال و هوایی عجیب داشت
بخشی از وصیت نامه
هی نگویید انقلاب برای ماچه کرده،بگوییدمابرای انقلاب چه کرده ایم
کاری نکنیم که خداوند مارا غضب کند آن وقت است
که حجاج ها سرکار می آیند.