🌷بسم رب الشهداء و الصدیقین🌷
💠 16 اسفند سالروز شهادت سردار شهید عیسی خدری
🕊خیلی کم اتّفاق میافتاد که حقوق ماهیانهی عیسی به منزل برسد.
او وقتی از سپاه حقوق میگرفت، به سراغ مستمندانی که میشناخت، میرفت و همهی مقرّری ماهیانهاش را میان آنها تقسیم میکرد.
علاقهی عیسی به انفاق و نیکوکاری آن قدر زیاد بود که از وسایل مورد نیاز خود نیز در این راه چشم میپوشید.
او برای رفت و آمد به محلّ کار خود، موتوری داشت که کارهای خانه را هم با همان موتور انجام میداد.
🚶🏻♂️یک روز دیدم پیاده به منزل آمد. پرسیدم: «عیسی! موتور کجاست؟»
🏍🛵🏍🛵🏍
💐خندید و گفت: «آن را به فردی که برای رفت و آمد خانوادهاش وسیلهای نداشت، دادم.»
🌷لاله های روشن 👇🏼
┄┅─✵🍃🌺🍃✵─┅┄
https://eitaa.com/lalahayroshan
🌷بسم رب الشهداء و الصدیقین🌷
💠 17 اسفند ولادت شهید تفحص «سعید شاهدی»
💐سعید در خیابان قصرالدشت تهران،به دنیا آمد.
🌼🌸پیرزن قابله گفت این بچه بعدها سرباز امام زمان(عج) میشود.
همیشه فکر میکردم یعنی چه که این بچه سرباز امام زمان(عج) است.
دوم دی ماه سال 74 در منطقه فکه حین تفحص پیکرهای شهدا بر اثر انفجار مین به شهادت رسید.
🌷لاله های روشن 👇🏼
┄┅─✵🍃🌺🍃✵─┅┄
https://eitaa.com/lalahayroshan
🌷بسم رب الشهداء و الصدیقین🌷
💠 17 اسفند ولادت شهید تفحص «سعید شاهدی»
🎋یاران امام زمان علیه السلام
🌿سعید برای امام حسین(علیخ السلام) خیلی هزینه میکرد. در میدان ابوذر هیئت «عشاق الخمینی» را تأسیس کرد
💢هیئت که راهاندازی شد، یکبار یکی از صاحبخانهها که قرار بود خانه آنها مراسم برگزار شود، منزل نبود! خیلی ناراحت شد.
به یکی از دوستانش گفت «بیاییم خانه شما؟»
همسرش گفته بود «بیایید، اما شفای دخترم فاطمه را نگیرید دیگر نمیگذارم بیایید خانه ما».
سرش را بالا برد و گفت توکل به خدا. فاطمه 4-5 ساله بود که تب بالایی داشت.
در اوج مراسم گفت فاطمه را بیاورید. فاطمه را بغل گرفت و دعا میکرد. بعد از آن مراسم فاطمه شفا گرفت...
منبع: سایت تبیان
🌷لاله های روشن 👇🏼
┄┅─✵🍃🌺🍃✵─┅┄
https://eitaa.com/lalahayroshan
🌷بسم رب الشهداء و الصدیقین🌷
توسل به امام زمان (علیه السلام) در سیره شهید محمد رضا تورجی زاده
🚙در عملیات والفجر دو همه مهمات خود را گم کرده بودیم. مهم تر از آن راه را هم، گم کرده بودیم. دست مان از همه اسباب ظاهری قطع بود.
🏷رو به بچه ها گفتم: «بچه ها! فقط یک راه وجود دارد. ما یک امام غایب داریم که در سخت ترین شرایط به دادمان می رسد. هر کسی در یک سمتی رو به دل بیابان حرکت کند و فریاد «یا صاحب الزمان» سر دهد. مطمئن باشید یا خود آقا تشریف می آورد و یا یکی از یاران شان به دادمان خواهد رسید».
☀️همه در دل بیابان با حضرت مأنوس شده بودیم. دیدم چند نفر با لباس پلنگی به سمت ما می آیند. پشت درختان و صخره ها قایم شدیم. وقتی جلوتر آمدند، شناختم شان. برادر نوذری از فرماندهان گردان یا زهرا (س) بودند.
💐خطاب به بچه ها گفتم: دیدید امام زمان (عج) ما را تنها نگذاشت.
راوی: شهید تورجی زاده
کتاب یا زهرا سلام الله علیها
🌷لاله های روشن 👇🏼
┄┅─✵🍃🌺🍃✵─┅┄
https://eitaa.com/lalahayroshan
🌷بسم رب الشهداء و الصدیقین🌷
🌺شهید جلال افشار؛ سرباز امام زمان (عج)
💐آیة الله بهاء الدینی، خیلی به جلال عنایت داشت. یک بار که جلال بعد از نماز مغرب و عشاء دعا کردند، آقا فرمودند: بابا! دعای تو مستجاب است.
💢بعد از شهادتش هم فرمودند:
او دائم الذکر بود. نه اینکه همیشه ذکر بگویند، بلکه قلبا ذاکر بودند.
🏷پس از شهادت، وقتی عکس قاب جلال را به آیت الله بهاء الدینی دادند، گریه کردند و اشک شان روی عکس ریخت.
سپس فرمودند:
امام زمان (عج) از من یک سرباز خواست. من هم صاحب این عکس را معرفی کردم. اشک من اشک شوق است.
(راوی: حجة الاسلام و المسلمین اکبر اسدی و سید مهدی سادات
کتاب جلوه جلال، نوروز اکبری زادگان
🌷لاله های روشن 👇🏼
┄┅─✵🍃🌺🍃✵─┅┄
https://eitaa.com/lalahayroshan